وجه نیاز به امام و فلسفهی غیبت
نظریهی امامت بتدریج تکوین یافته است. به باور شیعه ائمه منبع معرفت دینی پس از وحی و سنت پیامبر بوده اند. امر زمامداری سیاسی و قضاوت به تدریج با توجه یه بسته شدن فضا در حد یک آرمان باقی ماند. ولایت تکوینی و کرامات مابعدالطبیعی از آغاز از ملزومات امامت نبود اما بتدریج اضافه شد و شاخ و برگ یافت. نیاز دائمی به حضور امام که روایاتی هم برآن اشاره دارد، از سنخ ولایت تکوینی (ساحت سوم ائمه) است که از جمله ضروریات مذهب شمرده نمی شود. زمامداری سیاسی ائمه هم به جز چهار سال و پنج ماه در زمان علی بن ابی طالب و چند ماه امام حسن مجتبی اتفاق نیفتاده و زندگی جریان داشته است. اما استفادهی علمی از ائمه با میراث علمی ایشان فی الجمله قابل تامین بوده است. تلقی علمای قرون چهار و پنج بسیار بسیط تر از تلقی رایج از مسئلهی غیبت است.