شمس الدین: بجای ولایت فقیه، ولایت مردم بر خودشان
چکیده: محمد مهدی شمس الدین (۱۳۱۴-۱۳۷۹ش) فقیه و متفکر شیعه لبنانی از جمله منکران ولایت فقیه است. به مناسبت هفدهمین سالگرد درگذشت وی نگاهی اجمالی به اهم آراء ابتکاری او در حوزه فقه سیاسی میکنم. شمس الدین شاگرد آقایان محسن حکیم و ابوالقاسم خوئی بوده است. شمس الدین در ویرایش دوم کتاب نظام الحكم والإدارة في الإسلام در سال ۱۳۶۹ با انکار نظریه ولایت فقیه نظریه ابتکاری خود با عنوان «ولایة الامة علی نفسها» (ولایت مردم بر خودشان) را مطرح کرده است. احكامي كه براي تنظيم روابط مختلف اجتماعي اعم از اقتصادي، سياسي، روابط خارجي لازم است، احكامي متغير و زمانمند هستند كه با از دست دادنمصلحت اجتماعي مقتضي آنها زمانشان به سر ميرسند. اين احكام مولود اراده جامعه در تنظيم امور خود است. اينها احكام شرعي نيستند. بيان احكام ثابت شرعي به عهده فقيهان است. در زمان غيبت امام فقيهان به منصب قضاوت منصوب شدهاند اما فراتر از اين دو مورد، از جمله در سلطه سياسي و حاكميت دولت، ولايت عامه فقيهان اثبات نشدهاست و ايشان در تدبير امور سياسي نايب امام معصوم محسوب نميشوند. فقيه بر مردم ولايت ندارد. در زمان غيبت امام، امت بر مقدرات سياسي خود درچهارچوب شريعت اسلامي و بر مبناي آن ولايت دارد. انسان در حيات خود مسئول و جامعه وليّ خود است. از آنجا كه امت بر سرنوشت ومقدرات خود حاكم است. شكل نظام سياسي خود را كه در جميع مراحل مبتني بر شوري است انتخاب ميكند. فقاهت از شرايط رئيس دولت منتخب اسلامي محسوب نميشود. دولت ميبايد از درون ملت بجوشد، به عقول مردم ايمان داشته باشد و از تجربه بشري استفاده كند. آرمان استقرار دولت جهاني اسلام (در عصر غيبت) اساسفقهي ندارد. برای ریاست و قضاوت مرد بودن شرط نیست و زنان به شرط واجد شرایط بودن می توانند کلیه مناصب سیاسی و قضایی در بالاترین سطح را به عهده بگیرند. نظریه ولایت مردم بر خودشان شمس الدین بر نظریه وکالت مالکان شخصی مشاع مهدی حائری یزدی و نظریه متأخر آقای منتظری تقدم زمانی دارد. این سه نظریه به ترتیب در سالهای ۱۳۶۹، ۱۳۷۴ و بعد از ۱۳۷۶ منتشر شده اند. نظریات شمس الدین و آقای منتظری شباهتهایی دارند. شمس الدین بر خلاف آقای منتظری به این دو امر قائل نیست: نظارت فقیه اعلم بر تقنین و شرط مرد بودن والی و قاضی.