اصلاح طلب

یادداشت

رضا یوسفیان آزاده پاکباز

دکتر رضا یوسفیان آزاده‌ آزادی خواه، عبد صالح خداوند و پزشک متخصص ارتوپد در سن ۵۵ سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد. در زندگی کوتاه خود سه انتخاب بزرگ کرد: دفاع از میهن در نوجوانی و هشت سال اسارت؛ مشی اصلاح‌طلبی سیاسی در دوران نمایندگی شورای شهر و دوره ششم مجلس شورا؛ امضای نامه تاریخی اردیبهشت ۱۳۸۱ به مقام رهبری: «تسلیم اراده ملت شوید و تا دیر نشده جام زهر را بنوشید. با مردم آشتی کنید.» یوسفیان و دیگر امضاکنندگان این نامه رد صلاحیت شدند! حق با یوسفیان است.

یادداشت

چهار رویکرد به اعتراضات خیابانی اخیر

چکیده: اول. حمایت مطلق: بخشی از مردم ناامید از هرگونه اصلاح نظام در داخل، و برخی دول و جریانهای ایرانی برانداز خارج از کشور از هراقدامی به هر شیوه‌ای برای تغییر وضع موجود در ایران حمایت می‌کنند. دوم. تخطئه مطلق: بخش انتصابی نظام شامل رهبری و منصوبان لشکری و کشوری وی و مردم طرفدارشان ریشه اعتراضات را ضعف دولت در امور معیشتی مردم دانسته، اما مطالبات سیاسی تظاهرکنندگان را مطلقا تخطئه می‌کنند. سوم. تخطئه نسبی: طیفی از جریانهای اصلاح طلب، اعتدال گرا، و اصول گرای معتدل با قبول حق اعتراض مردم و وارد بودن برخی مطالبات سیاسی اقتصادی در مجموع به دلیل خشونت و تخریب اموال عمومی، اعتراضات را تخطئه کرده با باز کردن محدود فضای سیاسی موافق هستند. چهارم. حمایت انتقادی: بخشی از ایرانیان منتقد نظام جمهوری اسلامی تغییرات ساختاری را با حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران با روشهای اخلاقی حتی الامکان قانونی و مسالمت آمیز حق مسلم مردم می‌دانند. تظاهرات اعتراضی باید حمایت شود و همزمان نسبت به اصلاح نقاط ضعف آن اقدام گردد.
سه اصل رویکرد حمایت انتقادی: اول. نظام به مرز عدم امکان اصلاحات ساختاری از طرق قانونی رسیده است. اجرای قانون با تفسیر بخش انتصابی نظام چیزی جز ادامه وضع نابسامان موجود نیست. اجرای قوانین منوط به صحت آنها با توجه به موازین حقوق بین الملل است. دوم. اگر گروهی از شهروندان مبارزات مسالمت آمیز را ترک کرده به تخریب اموال عمومی و خشونت وارد شده باشند، عملا «روش بسیار پرهزینه‌ و کوتاه مدتی» را اختیار کرده‌اند. قبل از محکوم کردن آنها، باید ریشه‌هایی که جوان هموطن معترض را به این نقطه انفجار رسانیده است شناساند، خشکاند و محکوم کرد. اما ناپسندتر از تخریب اموال عمومی خیانت به اعتماد ملی و برباد دادن امید ملی به اصلاحات قانونی می باشد. مطمئنا خسارتی که نظام اقتدارگرا به اموال عمومی و سرمایه ملی زده هزارها برابر بیشتر از خسارتی است که جوانان سرخورده به اموال عمومی زده اند. سوم. استفاده از هر روشی را برای رسیدن به اهداف صحیح موجه نیست. برای وصول به اهداف مصلحانه نمی‌توان مطلقا از روشهای غیراخلاقی استفاده کرد. قتل عمد بشدت قبیح و مذموم است، چه از ناحیه ماموران انتظامی چه از ناحیه معترضان. زشتی گرفتن جان انسانها هرگز در سطح زشتی تخریب اموال عمومی نیست. اتکا به نیروی اجنبی امری مضر به منافع ملی و خلاف اهداف اصلاحات ساختاری است. ایران توسط ایرانیان و با سرمایه ایرانی قابل اصلاح است.