اعتراضات خیابانی

یادداشت

محکومیت مطلق اعدام مخالف سیاسی

روح الله زم فرزند حقیقی جمهوری اسلامی بود. چه کردید که فرزند نظام برانداز نظام شد؟! با اقدامات روح الله زم و آمدنیوز می توان موافق نبود، اما در مقابل مجازات او خصوصا اعدام از هر حیث ظالمانه وی نمی توان خاموش بود. او روزنامه نگار منتقد و فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی بود. مسئول اصلی اعدام مظلومانه روح الله زم راس هرم قدرت سیاسی است. اصلاح کشور در گرو اصلاح قانون اساسی، حذف نهاد ارتجاعی ولایت مطلقه فقیه، لغو حکومت دینی، و به رسمیت شناختن حکومت سکولار دموکراتیک است.

یادداشت

درسهایی از اعتراضات خیابانی اخیر

چکیده:پس از انقلاب این تعداد شهر همزمان هرگز تظاهرات خیابانی نداشته است. از حیث دامنه تا کنون دهها هزار نفر بوده است. گروهی از مردم که مطمئنا از تعداد تظاهرکنندگان بسیار بیشتر هستند و درصد آنها مشخص نیست، عمیقا از وضعیت موجود ناراضی هستند. این نارضایتی عمیق انباشته شده از حیث سلبی بسیار غنی است، به خوبی می داند چه نمی خواهد اما از حیث ایجابی نمی داند چه می خواهد. گروهی از ایرانیان، دیگر نه تنها به آقای خامنه‌ای، سپاه و روحانیت حکومتی کمترین اعتقادی ندارند، بلکه از اصلاح طلبان و جنبش سبز و اجرای بی تنازل قانون اساسی هم عبور کرده‌اند، آنها قانون اساسی منهای اصل ولایت فقیه و منهای حقوق ویژه برای روحانیون را می طلبند. کافی است همه پرسی آزاد و منصفانه ای برگزار شود تا مشخص شود جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه (یعنی مجموعه اصول گرایان و اصلاح طلبان) از پشتیبانی اکثریت مردم ایران برخوردار نیست. معنای اصلاح ناپذیری جمهوری اسلامی این است که اولا با انتخابات و روش مسالمت آمیز اصلاح طلبانه مدل خاتمی و همفکرانش نظام اصلاح نمی‌شود. ثانیا با مدل اجرای بی تنازل قانون اساسی تا وقتی اصل ولایت فقیه و روش زمامداری آقای خمینی الگو باشد نظام اصلاح نمی‌شود. ثالثا با هر نوع حکومت دینی و هرگونه امتیاز برای روحانیون یعنی بدون پذیرش جدایی نهاد دین از دولت نظام اصلاح نمی شود.
این اعتراضات ربطی به دسیسه خارجی ندارد. البته آقای خامنه‌ای در پائیز ۱۳۷۶ هم قتلهای زنجیره ای را به گردن سرویسهای جاسوسی بیگانه انداخت. قتلهایی که توسط ماموران وزارت اطلاعات خودش صورت گرفته بود! چرا آقای خامنه‌ای فکر می‌کند با دیگر دیکتاتورها فرق دارد!؟ آنها ساقط شدنی هستند و ایشان ساقط نمی‌شود؟ پاسخ اول: جهل مرکب. زمامداران جمهوری اسلامی که از علوم انسانی بی اطلاعند، و می پندارند این علوم توطئه استکبار جهانی است، حتی توان تحلیل حوادث را هم ندارند. درک بحران هم به حداقلی از دانش نیاز دارد. پاسخ دوم: قدرت از کلیه لذات دیگر مادی شیرین‌تر است. قدرت مطلقه مادام العمر نظارت ناپذیر صاحبش را کور و کر می کند. به پندار او امکان ندارد بدون توطئه خارجی کسی به او و نظامش اعتراض کند! امیدوارم آقای خامنه ای صدای اعتراض به حق مردم را شنیده باشد و بزرگوارنه کناره گیری کند. و الا باید بداند که نظامی نامشروع را رهبری می کند و مردم مجازند با روشهای اخلاقی ملی حتی الامکان مسالمت آمیز با او مبارزه کنند.