بسمالله الرحمن الرحيم
متن كيفرخواست
رياست محترم دادگاه ويژه روحانيت
سلامعليكم،
احتراماً، در پرونده پيوست به كلاسه ۴۳۹۷ آقاي محسن كديور فرزند منوچهر ۳۹ ساله با سواد، ايراني، مسلمان، متأهل، شغل :روحاني ، ساكن تهران خيابان وليعصر (عج) خيابان شهيد هاشمي فر متهم است به :
۱. تبليغ عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران
۲. نشر اكاذيب و تشويش اذهان عمومي
گردشكار:
همراه با تلاش و مجاهدت بي نظير رهبر كبير انقلاب اسلامي و امت خوب او براي تحقق نظام مقدس جمهوري اسلامي ، دشمناناسلام و قرآن نيز تلاش كردند كه جلو اين امر را بگيرند واجازه ندهند كه با حكومت قرآن منافع دنيوي و حكومت طاغوتي آنان بخطرافتد و وقتي هيچيك از حربههاي آنان از جمله جنگ داخلي و خارجي و ترور و حصر اقتصادي در مقابل اراده رهبري و ملت باعنايت خاص حضرت حق براي آنان كار ساز نشد و نظام جمهوري اسلامي محقق و استقرار يافت، همان دشمن و با همان انگيزه وهدف با شيوه و تاكتيكي جديد به مبارزه خود ادامه داده و با هجوم تبليغاتي عليه نظام، سعي در تخريب نظام و اركان و نهادهاياصلي آن نمودند كه متأسفانه با اين شيوه مزّورانه و منافقانه، تير سهمگين آنان در بعضي افراد ضعيف و دين به دنيا فروش تأثير كرد وآنان نيز همسو و همپاي دشمن، اين نظام مظلوم را هدف قرار دادند و هر روز عليه نظام واسلام قدم يا قلم و يا حرف زدند.
متأسفانه آقاي محسن كديور در كسوت روحانيت در اين شرايط حساس كه بيش از قبل نياز به وحدت و همدلي مردم و افشاءكردن نغمههاي دشمن ميباشد با سخنراني و مصاحبه تحت عنوان نگاهي به كارنامه ۲۰ ساله جمهوري اسلامي، ضمن حمله بهمقدسات و باورهاي ديني مردم، با القاء شبهه، همگام با دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامي نسبت به تضعيف نظام و اركان وآرمانهاي آن قدم برداشته است و با علم به نتيجه عمل خود و عدم شرم از روح بلند امام و شهدا و همه داغداران، نظام مقدسجمهوري اسلامي را با رژيم سلطنتي مقايسه نموده و با بيان مطالبي نتيجه ميگيرد كه فقط اسمي تغيير كرده و نظام شاهي به نظامجمهوري اسلامي تغيير نام يافته است.
نامبرده در تاريخ ۲۵ و ۲۶ بهمن ماه سال ۱۳۷۷ ضمن توضيح ويژگيهاي نظام سلطنتي ميگويد:
«ما در حذف صورت نظام شاهنشاهي موفق بوديم اما همچنان كه در انقلابهاي ديگر هم شاهد بوديم مناسبات قديم در صورتهايجديد خودشان را باز توليد ميكنند» و در ادامه با بي حرمتي به قانون اساسي و مردم و بي توجهي به همه فريادهاي عبد صالح خداخميني كبير (ره) و هم آوا با دشمنان قسم خورده اسلام وانقلاب ، ركن ركين انقلاب اسلامي را مورد حمله قرار ميدهد و ميگويد :
… مشاهده ميشود كه تلقي آنها از حكومت اسلامي هيچ تفاوتي با يك نظام سلطنتي ندارد… اگر اينها را در نظر بگيريم آن وقتسخن اين ميشود كه در ذهن و عمل بعضي، ما يك نظام شاهنشاهي داشتيم وحالا باصطلاح يك نظام اسلامي داريم. اما همان مناسبات و هنجارها حاكم باشد، كانه نظام سلطنتي اسلامي !! يعني نظامي كه در آن يك حاكم و اختيارات مطلق و نا محدود داشتهباشد… اگر اين موارد را در نظر بگيريم حاصل اين ميشود كه آنچه انقلاب بود مسئله تغيير نظام بود و اين كه ما صرفاً اسم نظام راعوض كرديم… اين تحول بنيادي محسوب نميشود و هيچ تناسبي با جمهوري اسلامي ندارد و بيشتر يك نظام من درآوردي است تاجمهوري اسلامي…
آقاي كديور با اين همه آزادي كه به بركت خون شهدا بعد از انقلاب بوجود آمد و به تعبير حضرت امام، جريانها و افراد از اينآزاديهاي زياد سوء استفادههايي نمودند با القاء جوّ خفقان و عدم آزادي پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا زمان حاضر ميگويد:
… ما الان در باره آزادي با مشكلات مواجه هستيم، يكي از الگوهاي آزادي، آزادي مخالف است يعني كساني كه با حاكميت يا باروش و منش حاكمان مخالفند، اين افراد تا چه ميزان ميتوانند در جامعه فعاليت كنند و حرف بزنند… در اين دو ساله اخير… باعثشده تا فضايي ايجاد شود كه ما آزادي را تا حدودي تجربه كنيم… بنظر ميرسد در تحقق آزادي، هنوز اندر خم يك كوچهايم… اگراين دوسال اخير نبود، ميتوانستيم بگوئيم كه كارنامه آزادي ما، در دو دهه اخير نمره قبولي نگرفته است…
نامبرده بنا بر توهمات ذهني خويش، پس از قتلهاي اخير، با اين كه ميداند نظام با تمام توان براي كشف مجرمين اقدام و اينعمل زشت را محكوم نموده، معذالك تلويحاً آن را به نظام نسبت ميدهد و با القاء شبهه و ذكر مقدماتي ميگويد:
… ما يك مورد هم سراغ نداريم، با تحقيق ميگويم كه رسول خدا يا ائمه هدا حكم ارتداد پنهاني كسي را صادر كرده باشند مرد ومردانه اگر كسي را هم مرتد ميدانستند اعلام ميفرمودند اين شخص به اين دليل مرتد است حق دفاع هم داشته، اين كه حكم غيابيبشود و فردي مرتد محكوم شود و بعد حكم اعدام برايش صادر شود و نه در تشكيلات قضايي گذشته باشد و نه بصورت علني بودهباشد اين انصافاً بدعتي است كه در زمان ما پيدا شده است.
مشاراليه در جاي ديگر و برخلاف واقع ميگويد… اين اطلاعيههاي مجعولي كه بنامهايي در مطبوعات منتشر شده و مسئوليتاينها را بهعهده گرفته واقعاً آيا دستگاههاي اطلاعاتي ما توان كشف اين موارد را ندارند، اين كه ساحت فقه شيعه را شما منحوسبكنيد، با اين اطلاعيهها كه اين احكام توسط سه قاضي جامع الشرايط صادر شده و بعد ما مسئول اجرايش بودهايم…
ايشان با بيان چنين مطالبي كه تحريك كننده مردم بوده و بگونهاي كه بعد از سخنراني آقاي كديور شعارهاي متعددي بر عليه نظامداده شده و اطلاعيههاي مجعول در انتساب اين قتلها به آمريت نظام پخش گرديده است.
«اين مطلب را تاكنون كسي نگفته و در هيچ روزنامهاي هم به اين شكل نيامده است»
آقاي محسن كديور در جاي ديگر ميگويد: غرض از ديندار شدن جامعه، رسوخ دين در دل مردم و احياء وجدان ديني در جامعهاست و نه ظاهر سازي، نفاق و دورويي و ظواهر، بنابراين به هيچ وجه نميتوانيم بگوييم كه انقلاب در اين زمينه توفيق داشته است.
و باز ميگويد: … بنظر ميرسد آنچه كه در جامعه ما اتفاق افتاده است اين است كه ما كارنامه درخشاني در اين زمينه نداريم،نهادهاي رسمي اعم از راديو وتلويزيون در ايجاد كردن يك فضايي خشن و مخالف با موازين اسلامي نقش فراواني داشتهاند،تريبونهاي اصلي و رسمي جامعه مثل نماز جمعه كه بايد در آنها تكيه بر محبت و موازين اسلام كه مورد نظر انقلاب هم بود رواج دادهشود، بيشتر به تضييع اين امور اقدام شده.
رياست محترم دادگاه با توجه به آنچه گذشته وگزارش اداره كل اطلاعات اصفهان به شماره ۴۵۷.۸۹۶۶۸ مورخ ۷۷.۱۰.۲۳ ومطالب ضبط شده و با عنايت به دفاعيات غير موجه مشاراليه اتهامات نامبرده مبني بر تبليغ عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي و نشراكاذيب و تشويش اذهان عمومي محرز و مسلم است و به استناد مواد ۵۰۰ و ۶۹۸ قانون مجازات اسلامي مصوب سال ۱۳۷۵مجلس شوراي اسلامي تقاضاي رسيدگي و صدور حكم شرعي و قانوني را دارم.
دادستان ويژه روحانيت تهران
نكونام
۱۳۷۷.۱۲.۱۳