دوستداران آیت الله بخوانند:
وقتی محسن کدیور راوی زندگانی آیت الله ارسنجانی میشود!
پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۲
اختصاصی سلام فسا:. در میان کسانی که رحلت جانسوز آیت الله سید محمدحسین ارسنجانی را تسلیت گفتند اسم کسی به چشم میخورد که خودش میگوید روزگاری با آیت الله ارسنجانی مراوده داشته. محسن کدیور در پیام تسلیتش از مجاهدتهای آیت الله ارسنجانی در قبل و بعد از انقلاب گفته و گفته: «او ۲۳ سال امین مردم و منادی اسلام رحمانی در منطقه بود.»
کدیور اتفاقات زندگی آیت الله ارسنجانی را آن طور که خودش میخواهد روایت میکند. به عنوان نمونه از “انتصاب امام جمعه جدید از سوی ستاد هماهنگی ائمه جمعه کشور” به “عزل آیت الله ارسنجانی توسط مقام معظم رهبری” تعبیر میکند!
هر چند آیت الله ارسنجانی به روند بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان در سال ۱۳۸۳ اعتراض داشته و طی نامهای به فقهای شورای نگهبان اعتراض خود را اعلام میکند و خواستار بررسی مجدد درخواستش میشود؛ اما کدیور این از این اتفاق به ظلم نظام در حق آیت الله ارسنجانی تعبیر میکند و آن را مصداق استبداد دینی میداند! او مینویسد: «نامهی سرگشادهی آیت الله ارسنجانی به فقهای شورای نگهبان که ادیبانه و نجیبانه به ظلم نظام در حق خود اعتراض کرده، از اسناد ماندگار مبارزات ملت ایران و از اسباب ننگ استبداد دینی است.»
محسن کدیور انتقادهای آیت الله ارسنجانی به دولتهای وقت و سیاستهایی که بعضا اشتباه بودنش در این روزها آشکار شده است را به حساب مخالفت آیت الله با نظام و رهبری گذاشته، اما فراموش کرده است که آیت الله ارسنجانی در همان نامه نوشته است: «چه حضور من در همه صحنههای انقلاب و چه حضور مستمرم، بدون هيچ وقفه و غيبت، در مجالس دو دوره نمايندگی، دليلي است روشن بر اعتقاد من به نظامی كه بر دو پايه جمهوريت و اسلام استوار گرديده است».
خوب بود کدیور، که روزگاری پدرش پای درس آیت الله ارسنجانی تلمّذ کرده، از دیدگاه آیت الله ارسنجانی درپیوند سیاست و دیانت توشه میگرفت و اینقدر در سخنرانیهایش از اسلام سکولار و دینداری جدای از سیاست دم نمیزد. آیت الله ارسنجانی در همان نامه به این اصل استوار زندگیاش اشاره میکند و مینویسد: «در اين عمر دراز همه تلاشم برآن بوده است كه سياستم از ديانتم نبرد و ديانتم با توجه به سياستهاي امامان معصومم، رنگ سياستهاي دنيايي پوچ را به خود نگيرد».
کدیور و این مصادره به مطلوبهایش چندان ارزش رسانهای شدن را نداشت؛ اما حواشی به وجود آمده در این چهل روز سبب شد باز نامه تسلیتش مرور شود. اینکه از طرف بیت و ستاد ارتحال آیت الله ارسنجانی (ره) تراکتهایی توزیع شود که نام محسن کدیور، حامی سر سخت جنبش سبز و فتنه ۸۸، در آن به چشم میخورد، یا از او به خاطر پیام تسلیتش قدردانی میشود، یا اینکه عدهای در محافلشان از عناد و مخالفت آیت الله ارسنجانی با نظام و رهبری میگویند، جای این سوال را باقی میگذارد که واقعا کدیور از چه میگوید؟ آیا آنچه روی داده همان است که کدیور روایت میکند؟
محسن کدیور کینه دیرینهای از نظام و مردم در دل دارد. وگرنه در جریان اتفاقاتی که برایش افتاد و اعتراضاتی که داشت، مردم را به حزب سیاسی اقلیت خودش نمیفروخت و خارج نشین نمیشد و با دشمنان مردمش دیدار و گفتگو نمیکرد. و جیره خوار استکبار نمی شد. محسن کدیور دلسوز آیت الله ارسنجانی نبوده که اینطور از او روایت کرده. او خواسته از انتقادها و اعتراضهای آیت الله برای خودش و راهی در آن بیهوده تلاش میکند، کلاهی ببافد و چیزی دست و پا کند. برای همین است که عنوان پیامش را میگذارد “در سوگ منادی اسلام رحمانی” و از آیت الله ارسنجانی به عنوان مجتهدی یاد میکند که نان به نرخ روز نخورد.
آری آیت الله ارسنجانی نان به نرخ روز نخورد و آزادمنشانه زیست؛ اما هیچ گاه حق را نپوشاند و راهش را از مردم جدا نکرد و حق آنها را نادیده نگرفت. او هیچ گاه همچون محسن کدیور، دستاورد بزرگ ملت ایران یعنی نظام مقدس جمهوری اسلامی را به داشتن تریبون و کرسی درس در خارج از کشور نفروخت و انکار نکرد.
آیت الله ارسنجانی انتقادهایی به مشکلات و شیوه حکومت داشت و هیچ کس منکر آن نیست؛ اما در کنار انتقادهایش یک اعتقاد راسخ هم داشت و آن اعتقاد به اصل خدشه ناپذیر ولایت فقیه بود. و مهمترین دلیل بر آن همین که ۱۶ سال نماینده مردم دیارش در مجلس خبرگان رهبری بود. خوب بود کدیور از این اعتقاد راسخ آیت الله هم در پیام تسلیتش سخنی گفته بود!