شرح آثار فارسی عرفانی سهروردی
جلسهی اول: رسالة الطیر
۲۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۴، محفل فرهنگ و خرد، دانشگاه کارولینای شمالی، چپلهیل
[podcast]https://kadivar.com/wp-content/uploads/2014/09/The-Story-of-the-Birds-1.mp3[/podcast]
شهابالدین یحیی سهروردی ( ۵۸۷-۵۴۹) بنیانگذار حکمت اشراق، یکی از مفاخر حکمت و عرفان اسلامی و ادب فارسی است. سهروردی به فلسفهی مشاء اکتفا نکرد، و با رجوع به تعالیم هرمسی و افلاطونی از یکسو و میراث اساطیری ایران باستان و آموزههای زردشتی از سوی دیگر، محور دستگاه فکری خود را روش و منش عارفانی همچون بایزید و تستری و حلاج قرار داد. حکمت اشراق سهروردی ادامهی منطقی حکمتالمشرقیین ابن سیناست. نور مفهوم کلیدی این حکمت و علم حضوری مبنای معرفتشناسی آن است. سهروردی در ۳۶ سالگی در محکمهی قشریون ظاهرگرا به دلیل آراء فلسفی عرفانیش که بدعت پنداشتهشده بود همچون سقراط به مرگ محکوم میشود، اما با گذشت ۹ قرن تفکر و منش بدیع او همچنان در حال نورافشانی است.
در کنار آثار ماندگار سهروردی به زبان عربی از او هشت رسالهی عرفانی به زبان فارسی باقی مانده است: رسالة الطیر، آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، روزی با جماعت صوفیان، فی حالة الطفولیة، فی حقیقة العشق (مونس العشاق)، لغت موران، و صفیر سیمرغ. قصة الغربة الغربیة که به زبان عربی است نیز باید به این مجموعه افزود. این هشت رسالهی عرفانی فارسی در جلد دوم مجموعه مصنفات شیخ اشراق (تصحیح سید حسین نصر) منتشر شده است.
موضوع این جلسات ماهانه که برای علاقهمندان عرفان و ادب فارسی برگزار میشود شرح این رسالهها در سطح مخاطب عمومی است.
رسالة الطیر سهروردی ترجمهی فارسی رسالةالطیر ابن سینا (۴۱۶-۳۵۹) است. ابنسینا این رساله را همراه با دو رسالهی دیگر عرفانی یعنی حی بن یقظان و سلامان و ابسال در سال ۴۱۲ در زمان حبس در قلعهی فردجان به رشتهی تحریر درآورده است. رسالةالطیر ابن سینا داستان معراج روحانی نفس آدمی است.
ابوحامد محمد غزالی (۵۰۵-۴۵۰) دومین رسالةالطیر عرفانی را البته با مضمونی متفاوت به زبان عربی نگاشته است. برادرش احمد غزالی (۵۲۰-۴۵۲) این رساله را به زبان فارسی درآورده است. بالاخره فریدالدین عطار نیشابوری (۶۱۸-۵۴۰) داستان پرندگان را در شاهکار منطقالطیر خود به اوج می رساند. هر سه داستان پرندگان (ابن سینا- سهروردی، غزالیها و عطار) نمادین است. بیان نمادین با بیان تمثیلی متفاوت است. پرنده نماد تعالی است. جان آدمی (روح یا نفس ناطقه) بعد از وقوف به غربت در جهان ظلمت و زندان تن و پی بردن به تبعیدگاه غربی به دیدار اصل خود با فرشتهی راهنما دیدار می کند. فرشتهی راهنما او را به موانع راه بازگشت به شرق نورانی و اصل وجود آگاه میکند. شرق و غرب نمادین غیر از شرق و غرب جغرافیایی است. اسارت در نماد دام صیاد ترسیم شده است. پرندهها در نخستین خودآگاهی بندهای بال و گردن را به کمک هم پاره میکنند، اما بندهای پا باقی میماند. پرندگان سفر دور و درازی را آغاز می کنند تا بندها را بگسلند. موانع راه در قالب ۹ کوه معرفی شده است. در کوه هشتم والی آن ولایت پرندگان را به مَلِک در کوه نهم – کوه قاف – هدایت می کند. هر مظلومی که به حضرت او رسید و بر او توکل کرد آن ظلم و جور از او بردارد. از محضر ملک تقاضا میکنند تا بند از پاهایشان بازکند. ملک: «بند از پای شما کس کشاید که بسته است، من رسولی به شما فرستم تا ایشان را الزام کند تا بندها از پای شما بردارد.» داستان این گونه پایان می پذیرد: «و صاحبان بانگ برآوردند که باز باید گشت. از پیش ملک بازگشتیم و اکنون در راهیم با رسول ملک میآئیم.» و پرندهها هنوز در راهند، راه رهایی.
در مؤخره ابن سینا به خواهش برخی دوستان صفت حضرت ملک و وصف شکوه او را بازمی گوید. برخی شنوندگان او را دیوانه می پندارند، مگر پرنده سخن میگوید؟ مگر آدمی میپرد؟ پاسخ ابن سینا و سهروری: «استعانت من با خدای است، هرکس که بدین گفتم اعتماد نکند نادان است.» این سفر تصنعی نیست، داستان تجربهی روحانی ابن سینا و سهروردی است.رسول ملک که بود؟ عزرائیل یا جبرئیل؟ در داستان غزالی پرندگان به دنبال تعیین شاه پرندگان هستند و به محضر عنقا (سیمرغ) می رسند. در منطق الطیر عطار پرندگان به راهنمایی هدهد به دنبال سیمرغ به قاف می رسند در حالی که سی مرغ بیشتر نماندهاند. مقایسهی این سه داستان نمادین، و گشودن نمادهای داستان نخست در این جلسه تشریح شده است.