اکثر مردم از روزنهی کوچکی که برای رأی متفاوت داشتند با هوشمندی استفاده کردند و مثل خرداد ۱۳۷۶ دقیقا بر خلاف توصیههای مقام رهبری رأی دادند. در میان نامزدهایی که از فیلتر تنگ شورای نگهبان غربال شده بودند مردم به کسانی رأی دادند که بیشترین فاصله را با افراد مورد نظر رهبری دارند. در استان تهران رأی نیاوردن محمد یزدی و محمدتقی مصباح یزدی و از آخر اول شدن احمد جنتی بسیار معنیدار است. یزدی رئیس مجلس خبرگان رهبری، نخستین رئیس قوهی قضائیهی آقای خامنهای، فقیه شورای نگهبان، دبیر جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم و نخستین کسی است که برای آقای خامنهای گواهی اجتهاد نوشت. مصباح یزدی یکی از مهمترین نظریهپردازهای استبداد دینی در دوران آقای خامنهای است، و جنتی دبیر مادام العمر شورای نگهبان ایشان. رأی نیاوردن آنها یعنی نهی بزرگ به خود آقای خامنهای. اگر مقام رهبری گوش شنوا داشته باشد و پیام انتخابات اسفند ۹۴ را بشنود معنایش ادبار بزرگ مردم به سیاستهای نسنجیدهی اوست. مهم نیست که اکثریت خبرگان به برکت مهرهچینی شورای نگهبان هنوز در دست پیروان رهبری است، اما حذف دو نمایندهی اصلی تفکر رهبری (یزدی و مصباح) و به قعر جدول رانده شدن دبیر متکبر شورای نگهبان معنایی جز این ندارد که آقای خامنهای از پشتوانهی لازم مردمی برخوردار نیست و اگر تن به رأی مردم بدهد سرنوشتی بهتر از منصوبان منفورش نخواهد داشت. اگر ایشان همچنان استبداد دینی را مردمسالاری دینی معنی میکند، یعنی مثل کبک سربهزیر برف کردن و کچل را زلفعلی خواندن.
مصاحبه با چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی فارسی، ۱۰ اسفند ۱۳۹۴