یادبود ششمین سالگرد درگذشت سید محمد حسین فضل الله
۱۳ تیرماه ششمین سالگرد درگذشت مرحوم سید محمد حسین فضل الله است. مرجع روشن ضمیر و فقیه نواندیشی که خدمات علمی و دینیاش در لبنان فراموش نشدنی است، عالمی از سنخ سید محسن امین جبل عاملی، سید موسی صدر، و محمد مهدی شمس الدین. تنها یک بار او را دیدم، در اوایل دهه شصت در قم. سخنانش به دلم نشست. دو دهه بعد با آراء متفاوتش آشنا شدم، در کلام و تفسیر و فقه و تاریخ اسلام. او در ردیف پالایش گران معاصر اندیشهی شیعی و مروجان اسلام رحمانی است، از تبار منتظری و صالحی نجف آبادی. در هر دو عرصه علمی و عملی رشید بود. در بسیاری عرصه ها خود را با او همفکر می دانم. در غائلهای که خشک مغزان مذهبی و قدرتپرستان مسندنشین بر علیه او برپا کردند به عمق نارواداری مذهبی بیشتر پی بردم. بزرگداشت فضل الله بزرگداشت آزادگی، ابتکار علمی و جامعیت دینی است. در این مجال دو مکتوب قبلیام درباره فضل الله را باز نشر می کنم. یکی پیام تسلیت به مناسبت درگذشت او در تیر ۱۳۸۹ و دیگری بابی از کتاب ابتذال مرجعیت شیعه نگاشتهی زمستان ۱۳۹۱. به این امید در فرصتهای بعدی موفق به تحلیل انتقادی آراء ابتکاری وی شوم، انشاءالله.
۱۰ تیر ۱۳۹۵
***
فضل الله فقیهی مجاهد، عالمی آزاد اندیش و اهل گفتگو
إنّا لله و إنّا إلیه راجعون
اذا مات المومن الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمه لایسدّها شیء
عالم مجاهد آیت الله سید محمد حسین فضل الله به لقاء الله پیوست. او بیش از نیم قرن منار هدایت در لبنان و مرجع تقلید جمعی از شیعیان بویژه در لبنان، سوریه، عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس بود. فضل الله معلم مفاهیم قرآن، مروج مکتب اهل بیت (ع)، محور حوزه علمیه شیعی بیروت، فقیهی بصیر و آشنا به مقتضیات زمان و مکان بود. اسلام را در شریعت خلاصه نمی کرد و تامل در اعتقادات و اخلاق را بر فقه مقدم می دانست. اهل گفتگو بود، با دیگر مذاهب اسلامی، با دیگر ادیان الهی و با غرب. معتقد بود اسلام در این زمان بیش از گذشته نیاز به کوشش فرهنگی برای معرفی چهره رحمانی پیام نبوی دارد، گفتگوئی بر پایه عقلانیت و محبت. مجلسش محفل انس جوانان با معارف قرآن و تعالیم اسلام بود.
فضل الله در فقاهت مشربی معتدل داشت و کوشید سیمای شریعت سهله سمحه را در دنیای معاصر در حد توانش به نمایش بگذارد. این فقیه نزیه فتوا به طهارت همه انسانها داد. در حوزه حقوق زنان در زمره فقیهان نواندیش سنتی محسوب می شود. وی در تعیین اوقات شرعیه محاسبات ریاضی و نجومی را به رسمیت شناخت. فضل الله منتقد اجتهاد مصطلح بود و به اصلاح نظام آموزشی حوزه های علمیه می اندیشید.
امتیاز فضل الله بر همگنانش اجتهاد او در حوزه مسائل اعتقادی بویژه در تفسیر قرآن بود. فضل الله عالمی آزاد اندیش، اهل تأمل و خردورزی و بازخوانی متون کهن از منظری تازه بود. او خود را در چنبره اقوال مشهور محصور نمی کرد و در برخی مسائل سخن نو داشت. مهمترین آراء اعتقادی او در مسئله “ولایت تکوینی” بود که فروع اعتقادی فراوانی بر آن بار می شود. او مقام اولیاء دین را از بسیاری غلوها و خرافه ها و امور فاقد مستند معتبر زدود و سیمائی معقول از پیامبران و امامان ارائه کرد. در حوزه تاریخ اسلام و تشیع نیز منصفانه و محققانه اسیر مشهورات نماند، اجتهاد کرد و روایتی تازه از صدر اسلام به یادگار گذاشت.
تفاوت تاملات و آراء اعتقادی و قرآنی فضل الله با روال مشهور، برخی فقیهان محترم سنتی را خشمگین کرد و فتوا به نفی اجتهاد و ضال و مضل بودن او دادند! شیخنا الاستاد آیت الله العظمی منتظری در پاسخ استفتای مشابه نوشت: «قال الله تبارک و تعالی: “وَلاتَنازَعوُا فَتَفشَلوُا وتَذهَبَ ریحُکُم”. هو عالم مجتهد یخدم الاسلام و ینتفع بعلمه و بکتبه، ۵ ربیع الاول ۱۴۲۶». (خداوند می فرماید: “نزاع نکنید تا سست نشوید و شوکت شما از میان نرود.” او عالمی مجتهد است که به اسلام خدمت می کند و با دانش و کتابهایش سود می رساند). آراء فضل الله بیشک همانند آراء دیگر عالمان، مفسران، متکلمان و فقیهان قابل نقد و بررسی است. دفاع منتظری از مقام علمی فضل الله، دفاع از آزاد اندیشی و شجاعت اجتهاد و نقد مشی فقیهانِ مقلد است، نه دفاع از رأیی خاص. ای کاش فقیهان محترمی که نگرانِ کیانِ تشیع هستند، در قبال ظلمی که بنام اسلام و تشیع به مردم ایران می رود نیز احساس مسئولیت می کردند و کلمه ای بر زبان می آوردند و عهدی را که خداوند با عالمان دین بسته است زیر پا نمی گذاشتند.
فارغ از مقام علمی فضل الله، او در حوزه اجتماعی و سیاسی نیز در لبنان پیشتاز مقاومت در برابر صهیونیسم و تجاوزات نهادینه اسرائیل به حقوق فلسطینیان مظلوم بود. “فتوای مقاومت” در رساله فقهی فضل الله به این شرح است: “سلطه صهیونیستی بر اراضی اشغالی سرزمین فلسطین و بخشهائی از سوریه و لبنان غصب و تجاوز است، بنابراین مبارزه تا آزادی کامل سرزمینهای غصب شده واجب است. آشتی، صلح و اقرار به اشغال اراضی مسلمین جائز نیست، همچنین هر گونه معامله ای با ایشان (اشغالگران) مجاز نمی باشد.” (مسئله ۱۲۱۹ فقه الشریعه) فضل الله منتقد سیاستهای خاورمیانه ای آمریکا و پدر معنوی مقاومت اسلامی در لبنان بود. به فتوای او دفاع برای آزاد سازی سرزمینهای اشغالی و حمایت همه جانبه از مدافعان به هر شکل ممکن بر همه شهروندان مسلمانان شرعا واجب است (مسئله ۱۲۱۷)
لبنان زخم خورده پس از فراق یوسف گمگشته اش سید موسی صدر، فقیه نواندیشش محمد مهدی شمس الدین، اینک به سوگ پدر معنوی مقاومتش آیت الله سید محمد حسین فضل الله می نشیند. اینجانب این مصیبت را به بیت رفیع آن عالم مجاهد، پیروان و مقلدان آن مرحوم مغفور در لبنان، سوریه، عراق و کشورهای خلیج فارس و علمای اعلام و مراجع عظام در حوزه های علمیه قم و نجف تسلیت عرض می کنم. خداوند ایشان را با اولیاء کرامش در جنت المأوی محشور فرماید.
محسن کدیور
۲۱رجب ۱۴۳۱، ۱۳ تیر ۱۳۸۹، ۴ جولای ۲۰۱۰
***
مرجع نواندیش سیدمحمد حسین فضل الله
در این باب چهار مطلب مورد بررسی انتقادی قرار میگیرد:
– جایگاه فقهی و مواضع سیاسی فضلالله
– مرجعیت شیعه در لبنان پس از وفات آیتالله خمینی
– آثار فضلالله در فقه استدلالی و فتوایی
– پیوند نامبارک تعصب مذهبی و قدرت سیاسی برعلیه فضلالله
مطلب اول. جایگاه فقهی و مواضع سیاسی فضلالله
مرحوم آیتالله سیدمحمدحسین فضلالله (۸۹-۱۳۱۴) متولد نجف، ساکن بیروت از ۱۳۴۵ (۱۹۶۶) تا آخر عمر، وکیل تامالاختیار مرحوم آیتالله خویی در لبنان، مؤسس حوزۀ علمیۀ «المعهد الشرعی الاسلامی» در بیروت، شاخصترین فقیه شیعه در لبنان معاصر و از نمادهای خط اول مقاومت در مقابل غاصبان صهیونیست بوده است. حاصل چهلوپنج سال فعالیت فضلالله تربیت نسل جدیدی از شیعیان بصیر در بیروت است. درسآموختگان مکتب فضلالله مهمترین رجال مذهبی، اجتماعی و سیاسی لبنان در نیم قرن اخیر هستند. وی چند دهه سابقۀ تدریس خارج فقه و اصول داشت.
بعد از وفات استادش آیتالله خویی در مرداد ۱۳۷۱ در نجف، فضلالله بهعنوان یکی از نامزدهای خوشفکر مرجعیت شیعه در جهان عرب و بهویژه در لبنان و سوریه در میان نسل جوان متدیّن (و نه در حوزههای سنتی نجف و قم) مطرح بود.
وی علاوهبر تسلط بر میراث سنتی فقهی اصولی سه ویژگی داشت که در غالب مراجع معاصر وی مشاهده نمیشد. اول شجاعت ابراز فتوای تازۀ فقهی، رأی تازۀ اعتقادی و برداشت جدید تاریخی، دوم آشنائی با جهان معاصر، و سوم برخورداری از عدم تعصب مذهبی، مدارای دینی و اهل گفتوگو بودن. تحقیقاً فضلالله در مراجع جوان معاصر ازجمله نواندیشترین آنها در صدور فتاوای متناسب با زمان و آشناترینشان به پیچیدگیهای سیاسی اجتماعی اقتصادی جهان معاصر و در میان اسلامشناسان معاصر در زمرۀ دگراندیشترین آنها درزمینۀ مباحث اعتقادی شیعی بوده است.
مواضع سیاسی روشن فضلالله در دفاع جانانه از حقوق مردم مظلوم فلسطین اشغالی و مخالفت با سیاستهای تجاوزطلبانۀ آمریکا در خاورمیانه وی را به شاخصترین مرجع رهایی و مقاومت در لبنان بلکه جهان عرب تبدیل کرده بود. رهبران و بدنۀ حزبالله لبنان شاگردان و تربیتشدگان او بودهاند.
فضلالله در زمان حیات آیتالله خمینی زعامت سیاسی ایشان را بر جهان تشیّع پذیرفته بود. وی روابطی حسنه با مرحوم آیتالله منتظری داشت. اما نسبت به جناب آقای خامنهای، او اگر چه ایشان را بهعنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران به رسمیت میشناخت، اما ولیامر مسلمین جهان یا رهبر شیعیان دنیا را در قدر قامت آقای خامنهای نمیدانست. از همه مهمتر او هرگز مرجعیت آقای خامنهای را نپذیرفت. فضلالله مهمترین منتقد غیرایرانی مرجعیت آقای خامنهای بوده است.
مطلب دوم. مرجعیت شیعه در لبنان پس از وفات آیتالله خمینی
آیتالله فضلالله درضمن مصاحبهای تفصیلی با منی سکریه (منتشر شده در سال ۱۳۸۶) به نکات مهمی دربارۀ مرجعیت شیعی در لبنان پس از وفات آیتالله خمینی و دخالتهای نیروهای جمهوری اسلامی ایران در امر مرجعیت، مواضع حزبالله لبنان دربارۀ مرجعیت، دیدگاه جناب آقای خامنهای و نحوۀ مواجهۀ رهبر ایران با مرجعیتِ خود را بیان میکند. ترجمۀ برخی سرخطهای این مصاحبه بهقرار زیر است.
فضلالله نقطۀ افتراق خود با حزبالله را مسئلۀ مرجعیت، اینگونه توضیح میدهد:
برادران حزبالله توجهشان به ایران معطوف بود. در ایران کسانی بودند که شخص مستقل را نمیخواستند، حتی اگر آن شخص در رأس مرجعیت و مؤیّد آنها باشد، آنها در مرجعیت من خطری برای غیرمرجعی که او را مرجع ساخته بودند مییافتند… طبیعی بود که برادران حزبالله درقبال مرجعیت [من] موضع سلبی گرفتند. و این سازگار با برخی خطوط در ایران بود.» (۱)
«برخورد سلبی جمهوری اسلامی با من زمانی آغاز شد که ازیکسو نام من در میان مراجع مسجّل شد، و ازسویدیگر بعضی خطوط در ایران مرجعیت مرا مانع مرجعیت آقای خامنهای میدیدند. به همین دلیل برای دور کردن موقعیت من از به چشم آمدن برنامهریزی کردند، برای [رسیدن به این مقصود] بسیاری از اسلوبهای سلبی را در پیش گرفتند، از تشجیع کسانی که به دلیل برخی آراء و افکار من بر ضدم موضع گرفته بودند، یا برانگیختن رهبران و اعضای حزبالله برای مواجهه با من با تمام طرق و وسائل، آنها هر کسی که علیه من موضعی سلبی داشت تشویق میکردند، علاوهبراینکه من مستقل بودم و تبعیت نمیکردم، علیرغم اینکه انقلاب اسلامی در ایران را تأیید میکردم، اما تابع محض آن نبودم، برای خودم افکاری خاص داشتم، که برخی از آنها با بعضی خطوط انقلاب اسلامی [ایران] تلاقی داشت و با بعضی دیگر نه.» (۲)
«جدّاً طبیعی است که ایران الآن و بهویژه از دیدگاه آقای خامنهای اینگونه صلاح بداند که مرجعیت در ایران باشد، به اعتبار اینکه ایران بر نظریۀ ولایت فقیه متمرکز است، و [از دید آنان] مرجع باید مدافع ولایت فقیه باشد، و چنین امری وقتی محقّق میشود که مرجع در همان دائرۀ ایرانی در حوزۀ قم محصور باشد، چه ولی فقیه چه از مدافعین ولایت فقیه باشد. این [تبیین] مسئله در این مقام است. اما [حکومت] ایران [درعینحال] که ضروری میداند که مرجعیت در قم باشد، مرجعیت نجف را بر مبنای سیاسی تأیید میکند، این را وقتی آقای سیستانی را تأیید کردند متوجه شدیم، چراکه به ایشان برای توازن اوضاع عراق بهویژه وضعیت شیعیان در آنجا احتیاج داشتند. (۳)
بررسی:
الف. شرط لازم برای مرجعیت مورد تأیید جمهوری اسلامی دوران آقای خامنهای اولاً مقیم ایران بودن، ثانیاً مدافع ولایت فقیه بودن، ثالثاً و از همه مهمتر تابع محض بودن و مستقل نبودن مرجع است. ایشان مرجع مستقل حتی اگر اعلم مراجع هم باشد برنمیتابد. وی حتی به مرجع مؤید مستقل هم راضی نیست، تابع محض میخواهد.
ب. حزبالله لبنان در مسئلۀ مرجعیت تابع محض سیاستهای دیکته شدۀ جمهوری اسلامی بوده است، و بر مبنای آن با مرجعیت فضلالله مخالفت کرده بهعنوان ابزار حکومت ایران در تخریب و تضعیف موقعیت وی کوشیدند.
ج. جمهوری اسلامی ایران مرجعیت فضلالله را خطری برای مرجعیت آقای خامنهای ارزیابی کرد. با مسجّل شدن مرجعیت فضلالله جمهوری اسلامی برای از چشم انداختن وی برنامهریزی کرد. این برنامۀ تخریبی – حذفی بر سه رویکرد متّکی بود: الف. تشویق هر مخالف فضلالله به هر طریق ممکن؛ ب. تشجیع اختصاصی مخالفان آراء و افکار فضلالله؛ ج. برانگیختن رهبران و بدنۀ حزبالله علیه وی.
مطلب سوم. آثار فضلالله در فقه استدلالی و فتوایی
فضلالله عالمی کثیرالتألیف است. علاوهبر دهها جلد تألیف در شعب مختلف علوم اسلامی او در فقه استدلالی نیز کارنامهای پربار دارد. تحقیقات فقهی او و تقریرات شاگردانش از دروس خارج فقه وی که از ۱۳۷۴ تاکنون منتشر شده است به بیش از بیستوپنج جلد بالغ میشود، ازآنجمله است کتاب الجهاد، کتاب النکاح، کتاب الاطعمه و الاشربه، کتاب الوصیه، فقه الاجاره، فقه المواریث و الفرائض، فقه القضاء، فقه الشرکه، فقه الحج، فقه الطلاق، الیمین و العهد و النذر، صلوه الجمعه، البلوغ، قاعده لاضرر و لاضرار.
در فقه فتوایی او حداقل پنج کتاب منتشر کرده است: دلیل المناسک (۱۳۷۴)، المسائل الفقهیه (۱۳۷۵) ،الفتاوی الواضحه (۱۳۷۶)، فقه الشریعه (۱۳۷۷) مهمترین کتاب فتوایی او در سه جلد، و بالاخره احکام الشریعه (۱۳۸۲).
علاوهبر آثار متعدّدی در مباحث قرآنی از جمله «تفسیر من وحی القرآن» در ۲۴ جلد، از آثار فضلالله در مباحث اعتقادی سه کتاب «مراجعات فی عصمه الانبیاء»، «ولایت تکوینی» و «آیا بهشت منحصراً برای مسلمین است؟» قابل ذکر است.
در تشریح معارف اهلبیت فضلالله آثار متعدّدی به رشتۀ تحریر درآورده است: «نظریه اسلامیه حول الغدیر»، «علی میزان الحق»، «الزهراء قدوه»، «فی رحاب اهلالبیت»، و شرح دعای کمیل، افتتاح، مکارم الاخلاق و صحیفۀ سجادیه ازآنجمله است.
مطلب چهارم. پیوند نامبارک تعصب مذهبی و قدرت سیاسی
زمانی که مرجعیت فضلالله مانع مرجعیت آقای خامنهای تشخیص داده شد، افکار متفاوت فضلالله در بازخوانی قضایای فاطمۀ زهرا و ولایت تکوینی ائمه بهانۀ خوبی برای شوراندن مراجع سنتی علیه وی و تخریب و ترور شخصیت وی تشخیص داده شد. قدرت سیاسی و تعصبات مذهبی دستبهدست هم دادند و اجتهاد فضلالله و تشیّع وی زیر سوال رفت!
جریانی مشکوک و متهم به همدستی با سپاه قدس (یگان برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران) در پرسشهای یکدستی از علمای قم و نجف از صحّت باورهای شیعی فضلالله میپرسند. این پرسشهای سازمانیافته از رمضان ۱۴۱۱ (اسفند ۱۳۶۹) آغاز میشود.
مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی در بهمن ۱۳۷۲ و مرحوم آیتالله بهجت در آبان ۱۳۷۵ به این پرسشها پاسخ میدهند.
اما حکم مرحوم آیتالله میرزا جواد تبریزی در ۲۷ ذیحجه ۱۴۱۷ (۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۶) به مسئله ابعاد دیگری میبخشد:
«مکرراً متذکر شدهام که فرد مذکور [سیدمحمدحسین فضلالله] گمراه و گمراهکننده است، ترویج وی و آثارش و خواندن کتابهایش جایز نیست. به دلیل گمراهی و عدم ثبوت اجتهادش تقلید از وی جایز نیست، و بر هر مؤمنی دفاع از عقاید حقّۀ مذهب و آگاه کردن مؤمنین قائل به اینگونه اقوال واجب است تا تحت تأثیر گمراهان روحانینما (ملتبسین به لباس اهل دین) قرار نگیرند.»
مرحوم استاد آیتالله تبریزی البته تا عمر داشت کلمهای دربارۀ اجتهاد آقای خامنهای و دخالتهای حکومت در حوزه و مرجعیت بر زبان نیاورد.
آیتالله وحید خراسانی نیز در مهر ۱۳۷۶ ضلالت فضلالله را مورد تأیید قرار داد. جناب آقای خامنهای نیز در فرض سوال (اشکال در مرجعیت و اجتهاد فضلالله) عدول از تقلید فضلالله را صحیح دانست! (۴)
آیتالله منتظری برخلاف اکثر مراجع نه تنها فضلالله را تفسیق نکرد، بلکه در آن فضای سنگین از دانش و خدمات وی تجلیل کرد. ایشان در پاسخ یکی از همان پرسشهای مشکوک که از مرجعیت و آراء فضلالله پرسیده بود نوشت:
«حضرت آیتالله فضلالله در بیروت عالمی مجتهد است که به اسلام خدمت میکند و از دانش و کتابهایش بهره برده میشود. ۲۲ فروردین ۱۳۸۴».
دفاع آیتالله منتظری از فضلالله بر پیوند نامبارک تعصب مذهبی و قدرت سیاسی سنگین آمد، در پاسخ داده شده تشکیک کردند و رسماً از آیتالله منتظری بابت آن توضیح خواستند! آیتالله منتظری نیز شجاعانه در پاسخ گروه فشار نوشت:
«آنچه به مُهر من ممهور است، از من است، و من آن را با اطلاع و اعتقادم نوشتهام. ۳۱ فروردین ۱۳۸۴».
مدتی بعد دوباره از آیتالله منتظری دربارۀ فضلالله سوال شد. ایشان بار دیگر از وی حمایت کردند:
«معظمله [فضلالله] از علماء اسلام و دارای تألیفات متعدّدی در رشتههای مختلف میباشد و اهانت به هیچ مسلمان چه برسد به علماء و دانشمندان جایز نیست.۳۰ بهمن ۱۳۸۶». (۵)
البته روابط فضلالله با حزبالله و جمهوری اسلامی در این اواخر تا حدودی بهبود یافت، اما نه فضلالله مرجعیت آقای خامنهای را تا آخر عمر پذیرفت، نه آن جریان مشکوکِ تعصب مذهبی و قدرت سیاسی دست از تکفیر و تفسیق فضلالله کشید. فضلالله بعد از این جریانسازی مذهبی علیه وی هرگز به ایران سفر نکرد. (۶)
یادداشتها:
(۱) عن سنوات و مواقف و شخصیات، هکذا تحدّث هکذا… ، هکذا قال…؛ السیدمحمدحسین فضلالله، حاورته منی سکریه، دارالنهار، بیروت، ۲۰۰۷؛ الطبعه الثانیه، ۲۰۱۲، بیروت اصدار المرکز الاسلامی الثقافی، ص ۱۵۹.
(۲) پیشین، ص۱۶۲.
(۳) پیشین، ص۱۶۳.
(۴) همان جریان مشکوک وبسایتی به نام «ضلال نت» در اینترنت علیه مرحوم آیتالله فضلالله تأسیس کرده که سند نارواداری بسیاری فقها و مراجع شیعه است. جعفر مرتضی عاملی نویسندۀ نزدیک به جمهوری اسلامی دو جلد کتاب در نقد آراء فضلالله نوشته به نام «مأساه الزهراء شبهات و ردود» ۱۹۹۷، ۱۳۷۶). دربارۀ دشمنی با فضلالله کتاب زیر خواندنی است: آیتالله السیدمحمدحسین فضلالله شمس لن تغیب، حیاته، مواقفه، ما قیل فیه، اشکالات و ردود و خصومه الدینیین و السیاسیین، مصطفی صبحی خضر و مهدی خلیل جعفر، ۲۰۱۰.
(۵) متأسفانه این فتاوا در کتابهای دیدگاهها یا پاسخ به پرسشهای دینی یافت نشد. از بیت مرحوم استاد آیتالله منتظری که نسخهای از این فتاوای با ارزش (با خط و امضا و مهر ایشان) را در اختیار نویسنده گذاشتند صمیمانه سپاسگزارم.
(۶) باب دوم (با عنوان مخالفت آیتالله فضلالله در بیروت) از فصل دهم (با عنوان مخالفت مراجع با مرجعیت رهبری) از کتاب الکترونیکی ابتذال مرجعیت شیعه: استیضاح مرجعیت مقام رهبری، حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی خامنهای (۱۳۹۲، ویرایش چهارم: ۱۳۹۴، مجموعهی افضلالجهاد: دفتر دوم) ص ۱۲۲-۱۲۷.