گزارش مراسم دفاع از آزادی های آکادمیک

ادوارنيوز: نشست “دفاع از آزادی های آکادمیک” بعدازظهر دیروز از سوی دفتر تحکیم وحدت در محل سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت ) برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ادوارنيوز، در این مراسم که با حضور جمع کثیری از دانشجویان و فعالان سیاسی و دانشجویی برگزار شد دکتر حبیب الله پیمان دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز در سخنانی با اشاره به فشارهای اخیر بر فعالان دانشجویی این گونه برخودها را مسبوق به سابقه دانسته و گفت:«نگاهی به تجربیات صد سال گذشته نشان می دهد که واکنش ما نسبت به محدودیت های اینچنینی همواره به یک شکل بوده است، بنابراین باید از برخی کنش های تکراری مثل جمع آوری امضا و صدور بیانیه که اگرچه در لحظه ارضاء کننده هستند اما درمانی برای مشکلات جنبش دانشجویی در بر ندارد و اعتلایی به وجود نمی آورد، خودداری کنیم.

وی با یادآوری این که مقاومت در قبال تضییع حقوق فردی و اجتماعی همواره وجود داشته و در جای خود قابل تقدیر هم هست افزود:«اما وقتی ما سخن از یک حرکت اجتماعی به میان می آوریم،این موضوع فراتر از یک کنش فردی است و باید آن را در ظرف شرایط و نتایجی که بر آن مترتب است سنجید.اینجا دیگر شما نمی خواهید در خلاء و تنهایی واکنشی احساسی نشان دهید و بنابراین انتظار می رود اعمالتان سنجیده باشد و بررسی شود که این اقدام چه نتایجی درپی خواهد داشت.»

وی درباره شکاف موجود بین نیروهای پیشرو و پیشتاز با نیروهای اصلی بدنه اجتماع که از دیدگاه وی بدون حضورشان هیچ تغییر جدی و تکاملی در جچامعه رخ نمی دهد گفت:«باید بررسی کرد که چه موانعی در برابر تحقق این پیوند وجود دارد و چگونه می توان این شکاف را تدریجا پر کرد.از نظر من دو دسته از عوامل در این مسئله دخیل هستند.یک دسته عوامل بیرونی و دیگری عوامل درونی.»

اين فعال سياسي در توضیح این دو دسته از عوامل اضافه کرد:« عامل بیرونی که همین محدودیت های شدیدی است که مخصوصا در عرصه اقتصاد تنگناهایی ایجاد می کند که امنیت اقتصادی خانواده و فرد را در هر سطحی آنچنان تهدید می کند که باعث می شود فرد ترجیح دهد آنیده خود را بیش از این به خطر نیاندازد.عوامل درونی نیز شامل محدودیت هایی است که روز به روز موانع بیشتری را به صورت سیستماتیک و منظم در راه فعالیت های سیاسی ایجاد می کند.»

پیمان در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تلاش هایی که اخیرا برای یکدست کردن دانشگاه و جامعه صورت گرفته این اقدامات را محکوم به شکست دانشت و گفت:«جامعه ایران را نمی توان به جامعه ای یکدست تبدیل کرد و یا به شکلی شبیه کشورهایی تبدیل کرد که هر از گاهی یک نفر به تنهایی کاندیدای ریاست جمهوری می شود و هر بار میلیون ها رای می آورد،در شرایطی که هیچ حزب و گروهی وجود ندارد.چنین اقدامی در ایران هزینه فوق العاده سنگینی دارد.»

او سپس افزود:«تنوعی که ناشی از مشکلات درونی،بین المللی و مطالبات اجتماعی است تا درون حاکمیت تنوع ایجاد کرده و این مسئله مانع از آن می شود که کسی بتواند تک صدایی در جامعه را کاملا حاکم کند،بنابراین فرصت های زیادی از این منظر به وجود می آید که باید قدر آن ها را دانست.»

وی در پایان از دانشجویان خواست با حضور در فعالیت های اجتماعی و بها دادن به اینگونه فعالیت ها در کنار موضع دفاع و مقاومت در برابر فشارهای سیاسی دوره ای که به گفته او فعالیت های گسترده ای نمی توان انجام داد را به دور از انفعال پشت سر بگذارند.

محمدعلی دادخواه سخنران دوم این مراسم سخنان خود را اینگونه آغاز کرد:«درود بر دانشجویان متاخر و پیشروان جامعه ای که اگر زندگی رهایی بخش را از آنان بگیرید،جامعه به صورت ساکن،ساکت،مرده و راکد در خواهد آمد.»

وی با تاکید بر اینکه دانشجو دغدغه خاص یک منفعت ویژه را ندارد گفت:«دانشجو و جامع دانشجویی دلمشغولی جامعه را دارد چراکه او به فردایی بهتر می اندیشد و به فردایی رهایی بخش دل بسته است.لذا وجه ممیزه کاملا متفاوتی با اصنافی دارد که دلمشغولی خاصی برای خود دارند.»

وکیل دانشجویان با تاکید بر اینکه دانشجو متفکر،پژوهشگر و محقق است و توانایی پیش بینی اتفاقات آینده را دارد و می تواند بیابد که بایدها و نباید های جامعه برمبنای کدامین قاعده استوارند،افزود:«دانشجو به راحتی به عنوان پیش بین فردا با کوله باری از دانش که از یک سو بر دوش خویش حمل می کند و از سوی دیگر استقلال و عدم وابستگی که دارد عنصری می سازد که شایسته نام آزادیخواه است.»

وی با اشاره به اظهارات اخیر برخی از مقامات امنیتی مبنی بر اعترافات دانشجویان گفت:«اگر قانون حاکم باشد نباید هنگامی که دانشجویی را گرفتندو هنوز در هیچ دادگاهی محاکمه نشده و قانون آیین دادرسی بر او حکومت می کند،اعلام شود که وی به فلان جرم اقرار کرده است.این دقیقا خلاف بایدهایی است که بر نظام قضایی حاکم است.»

وی در پایان تاکید کرد:«هنگامی که هیچ قاعده ای وجود ندارد اصل حکومت می کند.اصل هم بر برائت و صحت است.چگونه علی رغم اینکه هیچ دادگاهی محکومیت دانشجو را اعلام نکرده است،اعلام می کنند او فلان اقدام را انجام داده است.وی در کدام دادگاه محاکمه شده؟چه وکیلی از او دفاع کرده؟و در کدامین موضع این موارد اتهامی بررسی شده است؟ در صورتی که این بایدها عمل نشده باشد،آن اعلامات فاقد وجاهت قانونی است.»

دکتر محمد ملکی اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب هم در این مراسم با بیان خاطراتی از دوران انقلاب فرهنگی گفت:«اتفاقی که در سال ۵۹ اتفاق افتاد را نمی توان انقلاب فرهنگی نام نهاد چراکه این ماجرا بیشتر شبیه به یک کودتای فرهنگی در دانشگاه ها بود.»

وی با بیان اینکه اگر بخواهیم توضیح دهیم که چه کسانی در جریان انقلاب فرهنگی،در جریان قیام دانشجویی سال ۷۸ و در دیگر مقاطع تاریخی دانشجویان را تنها گذاشتند مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد اما من مطمئنم که خواب هایی که برخی افراد برای دانشگاه دیده اند تعبیر نخواهد شد حتی اگر ده بار دیگر در دانشگاه کودتا یا به زعم خودشان انقلاب فرهنگی صورت بگیرد چراکه دانشگاه همواره دانشگاه است و دانشجو همواره دانشجو باقی می ماند. دانشجو در هر شرایطی ضمن اینکه به کسب دانش می پردازد مایل است در مسائل مملکتش و در مشکلات توده های مردم خود را سهیم و شریک بداند،چون خود از توده های مردم است و وضعیت پدر،مادر،خانواده و اطرافیانش را می بیند. دانشجو هیچگاه از خواسته مردم که در مرحله اول آزادی و پس از آن عدالت است دست برنخواهد داشت.»

وی در پایان سخنانش با انتقاد از برخی افراد که در قبال فشارهای اخیر بر دانشجویان سکوت کرده اند از آنان پرسید:«آیا فقط دانشجویان باید ستاره دار شوند؟ آیا دانشجویان فقط باید هر روز به کمیته های انضباطی فراخوانده شوند و به زندان بروند؟ پس ما چه می کنیم؟ پس ادعای ما چه شد؟»

تقی رحمانی فعال ملی مذهبی دیگر سخنران این نشست بود که در ابتدای سخن در پاسخ به مجری مراسم که او را «استاد» خطاب کرده بود گفت:«من استاد نیستم چون تصفیه شده انقلاب فرهنگی هستم ومعتقدم اگر کسانی که انقلاب فرهنگی اول را موجب شدند،عملکرد خود را نقد می کردند امروز شاهد مطرح شدن انقلاب فرهنگی دوم نبودیم.»

وی افزود:«امروز شرایطی به وجود آمده که هر استادی فارغ از اندیشه اش چه سکولار باشد و چه مذهبی به موجب اینکه نظریه پردازی کرد مجبور می شود یا کشور را ترک کند و یا کرسی استادی در دانشگاه را.این مسئله فاجعه است.»

وی با یادآوری جمله ای از مهندس بازرگان که جایی گفته بود «آزادی در ایران درختی بی ریشه است» افزود:«ما افرادی خوشنام زیاد داریم اما کامیاب نداریم.دستاورد کم داریم و ستاده زیاد داریم.»رحمانی سپس افزود:«در کشورهای جهان سوم قلب تپندهیا ارتش است یا دانشگاه گفت:«خوشبختانه در ایران این دانشگاه است که نقش قلب تپنده جامعه را ایفا می کند.دانشجویان تنها جریان منظم تشکیلاتی در سراسر ایران هستند و به همین دلیل بار سنگینی بر دوش دارند.»

وی با بیان اینکه دانشجویان هم اکنون باید هدف گذاری خود را تغییر دهند گفت:«دانشگاه به جای اینکه به قله قدرت و به احزاب نگاه کند باید به جامعه مدنی برگردد و به تقویت آن بپردازد،زیرا قله قدرت بدون جامعه مدنی و اصناف قدرتمند یعنی ورود به درون دایره دیکتاتوری.»

این فعال ملی مذهبی با بیان اینکه نقد گذشته گان به معنای نفی آنان نیست افزود:«این نقد برای آن صورت می گیرد که بدانیم کدام اقدام چه نتیجه ای در پی داشته و دستاورد اقدامات گذشته چه بوده است.اگر چنین فضای نقدی وجود داشته باشد می توان به راهبردهای راهگشا دست یافت.»

او در پایان خطاب به دانشجویان حاضر در جلسه گفت:«دانشجویان باید هدف خود را در جهت استقرار در جامعه مدنی بگذارند و با تقویت جامعه مدنی ضمن ارتباط با اصناف و احزاب با دولت ها تعامل کنند.»

سخنران بعدی مراسم دکتر غلامعباس توسلی جامعه شناس و استاد دانشگاه بود.وی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه آزادی موضوع جامعی است که مختص به دانشگاه نیست گفت:«سال ها می گفتند دانشگاه سنگر آزادی است.این درست است اما بدون آزادی در بیرون دانشگاه نمی توان در دانشگاه آزادی برقرار کرد.همانطور که بدون دانشگاه آزد انتظار جامعه ای آزاد امیدی واهی است.»

عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در ادامه افزود:«انقلاب مفهوم خاصی است که متاسفانه در ایران بد استعمال می شود.انقلاب برای آزادی است اما در ایران وقتی می گویند انقلاب فرهنگی درست معکوس این اصل را در نظر دارند و برای سلب آزادی دست به انقلاب می زنند.خیلی جالب ایت که برای استقرار استبداد سخن از انقلاب می شود.مثل انقلاب سفید شاه که انقلابی بود که از بالا در حالی که اساسا انقلاب تحولی نیست که از بالا صورت بگیرد بلکه تحولی از پایین است. برای آزادی،برای دگرگونی و پیشرفت جامعه.در حالی که برخی افراد این مفهوم را معکوس می بینند و فکر می کنند انقلاب باید از بالا و برای محدود کردن آزادی ها باشد.به نظر من چنین انقلابی صورت نمی گیرد و میسر نخواهد بود.»

وی ادامه داد:«ممکن است مثل همان انقلاب فرهمگی اول،تعدادی از گروه ها،تعدادی از افراد،از دانشجویان و اساتید تصفیه شوند و این بشود انقلاب فرهنگی دوم اما چیز دیگری من در این انقلاب نمی بینم.البته این بار به نظ من مثل بار قبل هم نخواهد بود.امروز جامعه ایران علی رغم همه تلاش هایی که شده سطحی از اگاهی را دارد که باعث می شود چنین اتفاقی امکان وقوع کمی داشته باشد و خود سرآغاز یک سلسله از مقاومت ها،سرسختی ها و اتحادها شود.»

وی با ابراز تاسف برای کسانی که می خواهند فرهنگ را مهندسی کنند گفت:«اینکه برخی بخواهند فرهنگ را به صورت دستوری به این سو و آن سو بکشند و یا آن را تغییر دهند نشانه ناشی گری و یا کم سوادی آنان است.کسانی که چنین سخنانی را درباره فرهنگ بیان می کنند،اساسا اطلاعی از فرهنگ ندارند که چیست و چگونه است.فکر می کنند که فرهنگ هم مثل هر چیز دیگری است که بتوانند جلوی آن را بگیرند.در حالی که فرهنگ چیزی است که به وجود و شخصیت تک تک افراد جامعه،تاریخ جامعه ما و هزاران موضوع دیگر مربوط می شود که یک شبه قابل تغییر نیستند.»

وی با بیان اینکه اگر علم رشد پیدا نمی کند به خاطر این است که بستر فرهنگی آزاد و مناسبی ندارد که بتواند در آن جا آزادانه گفتگو کند و مسائل را به چالش بکشد گفت:«باید برای دانشجو و اساتید شرایطی فراهم شود تا لااقل بتواند روی مسائل ساده جامعه خودش بتواند اظهارنظر کند.وقتی روزنامه ها بسته می شوند،محدودیت ایجاد می شود و رادیو و تلویزیون مطلقا در اختیار گروهی خاص است در کجا می توان بر روی مسائل جامعه حداقل بحث و گفتگویی صورت داد و به نتیجه ای رسید؟»

وی در پایان تاکید کرد:«آزادی اولین مسئله ای است که باید در جامعه ما حل شود و آن گاه اقتصاد و مسائل دیگر هم قابل حل خواهند شد.بنابراین ما به هر نوع انقلاب فرهنگی که در جهت محدود کردن آزادی های آکادمیک باشد نه می گوییم و به هر آزادی که در محیط آکادمیک و جامعه بیاید خوشامد می گوییم.»

ديگر سخنران این مراسم احمد شیرزاد عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی بود. وی گفت:« اصولا انقلاب فرهنگی عبارت نامتجانسی است که تا جایی که من به یاد دارم کسی به خوبی و خوشنامی از آن یاد نمی کند.گذشته از دو دیدگاهی که درباره انقلاب وجود دارد که برخی آن را مفید می دانند و برخی معتقدند که جوامعی که انقلاب نکردند بهتر می توانند رشد کنند.اگر بپذیریم انقلاب بر ضد یک رژیم است و در فرآیند حاصل از آن یک حکومت تغییر می کند و اساسا انقلاب به این دلیل رخ می دهد که حکومتی مانع از تغییرات آهسته و پیوسته اجتماعی شده است، معنای انقلاب جز این نخواهد بود که عده ای علیه نظامی شورش می کنند که از هر نوع تغییرات دموکراتیک جلوگیری می کند.حالا اینکه این کار خوب است یا بد یا راه دیگری هست یا نیست آن بحث دیگری است اما به هر حال تردیدی نیست که در انقلاب یک تغییر رژیم روی می دهد.»

وی سپس با طرح این سوال که آیا در انقلاب فرهنگی لزوما تغییر رژیم رخ می دهد؟ گفت:«اگر انقلاب فرهنمگی همراه یک تغییر رژیم باشد خوب همان انقلاب می شود و دیگر لزومی ندارد که یک صفت جدید هم به آن اضافه کنیم،اما گاهی ممکن است برخی افراد از باب تاکید بگویند که مثلا انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب فرهنگی است.در اینجا اصل بر همان مفهوم اصلی انقلاب است و یک صفتی که توصیف کننده آن انقلاب است به عنوان “فرهنگی” به آن اضافه می شود، ولی در واقع مفهومی جز همان انقلاب را در ذهن تداعی نمی کند،بنابراین اگر این ترکیب به معنای خاص خودش به کار برود نمی تواند معادل با مفهوم انقلاب باشد.»

وی سپس با بیان خاطراتی از دوره انقلاب فرهنگی اول به مقایسه آن دوران با عصر حاضر پرداخت و گفت:«در آن زمان گروه هایی در دانشگاه وجود داشتند که بعضا عملکرد قابل دفاعی نداشتند و برخی از کسانی که هوادار انقلاب فرهنگی بودند هم ،در آن زمان عملکرد این گروه از افراد را بهانه تعطیلی دانشگاه ها قرار دادند اما امروز در فضای دانشگاه چنان عملکردی وجود ندارد بنابراین نمی توان فضای فعلی را با آن زمان هم سان سازی کرد و ضرورت یک پدیده دیگر همچون اتفاقی که در سال ۵۹ رخ داد را توجیه نمود. اتفاقی که علاوه بر دانشجویانی که نتوانستند بر روال عادی و طبیعی به تحصیل خود ادامه دهند سرنوشت بسیاری از افرادی را که طی سال های ۵۹ و ۶۰ دیپلم گرفتند را نیز تغییر داد و در واقع ظلم بزرگی بر آنان روا داشت.»

آخرین سخنران این برنامه مهدی عربشاهی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بود که به بیان دیگاه های خود و تشکل متبوعش درباره محدودیت های اخیر اعمال شده بر فعالیت های فعالان دانشجویی پرداخت.وی در این باره گفت : از ابتدای تاسیس نهاد دانشگاه در ایران همواره ۲ گروه به مخالفت با آن پرداخته اند.اول تجدد ستیزان سنت پرستی که بوی هر چیز نو و مدرنی مشام آنها را می آزارد و دوم حاکمان اقتدارگرایی که کوشیده اند دانشگاه را تنها به محلی برای پرورش متخصصین و تکنوکراتهای لازم برای اداره حکومت کاهش دهند و کارکرد آگاهی بخشی دانشگاه را از آن بستانند که این امری غیر ممکن است.اگرچه دانشگاه همواره تحت فشار این نیروها قرار داشته اما از آغاز دولت احمدی نژاد شاهد افزایش بی سابقه برخوردها بوده ایم.

در همین مدت کوتاه پس از عید که کمتراز دو ماه نیز می شود ۷ ۱۴ احضار یا صدور حکم در کمیته های انضباطی، ۲۶ مورد بازداشت ، ۵ مورد تعطیلی تشکل ها و ۱۴ توقیف نشریات دانشجویی را داشته ایم و هم اکنون نیز ۶ نفر از دانشجویان در زندان به سر می برند. به علاوه پس از اعلام نتایج کنکور ارشد با خبر شده ایم که به تعداد زیادی کارنامه داده نشده و به آنها اعلام کرده اند که امسال صلاحیت عمومی پیش از صلاحیت علمی بررسی شده و به آنها کارنامه تحویل نداده شد و این به معنای ان است که امسال نیزبرخی از فعالان دانشجویی از ادامه تحصیل بازماندند و در واقع ستاره دار شدند. وی افزود : ما دانشجویان ادامه تحصیل در همه مقاطع را تنها با اتکا به سنجش علمی حق خود می دانیم.ما برپایی تشکل های مستقل و آزاد بر پایه سلایق گوناگون حاضر در دانشگاه را حق خود می دانیم.ما انتشار آزادانه آرا و نظرات دانشگاهیان در نشریات دانشجویی را حق خود می دانیم.ما امکان تحصیل نزد اساتید منتقد و دگر اندیش در دانشگاهها را حق خود می دانیم.امروز کار به جایی رسیده که دانشجو را از ورود به خانه خود یعنی دانشگاه منع می کنند.

آنهایی که با طراحی پروژه ای سوخته خواب انقلاب فرهنگی دوم را دیده اند باید بدانند که این خواب تعبیر خوشی برای آنان نخواهد داشت.

البته به نکته ای هم اشاره کنم و آن اینکه متاسفانه بسیاری از آیین نامه هایی که با استناد به آنها تشکل های دانشجویی را یک به یک تعطیل می کنند، مصوبات دوره اصلاحات است و امضای شخص آقای خاتمی را در پای خود دارد. متاسفانه اصلاح طلبان در آن دوران دستاورد ماندگاری برای دانشگاه به جا نگذاشتند.

امروز فرصت خوبی است تا همه کسانی که از آزادی، عدالت، دموکراسی و حقوق بشر دم می زنند به دفاع از دانشگاه بپردازند.

وی اضهار داشت : البته انتظار ما این است که این دفاع فرصت طلبانه نبوده و آن را منوط به بده بستانهای سیاسی ننمایند. دفاع صادقانه از دانشگاه، سنگ محک و آزمونی برای سنجش پایبندی حقیقی گروههای مختلف به شعارهایشان می باشد.

وی با اضهار تاسف نسبت به مشکلاتی که برای دکتر کدیور و سایر اساتید منتقد و دگراندیش پدید آمده است ادامه داد یاد دوستان دربند خود از دانشگاه پلی تکنیک را گرامی می داریم و به همه آنها که دیرزمانی است آرزوی خاموشی دانشگاه را در سر می پرورانند با صدای بلند می گوییم که : دانشگاه هنوز زنده است.

در پایان این مراسم فیلمی از ضرب وشتم دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و علامه توسط نیروهای حراست این دانشگاه برای حاضران به نمایش درآمد که نحوه برخورد مسئولین حراست باعث تعجب و تاثر حضار گردید.این در حالی بود که حراست دانشگاه امیر کبیر طی جوابیه ای که در روزهای قبل برای مطبوعات ارسال کرده بود این برخورد را تکذیب کرده و مدعی شده بود دانشجویان نیروهای حراست را مورد ضرب و شتم قرار داده اند!

در حاشیه مراسم

در این مراسم دکتر کدیور نیز بخ عنوان میهمان حضور داشتند که اعضا دفتر تحکیم وحدت ضمن تشکر از حضور ایشان از مشکلات پیش آمده برایشان اضهار تاسف کردند .

در این مراسم همچنین اعضا ء شاخه دانشجویی جبهه مشارکت ایران اسلامی ، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و نهضت آزادی ایران حضور داشتند.