جرس: برخی از چهره ها و رسانه های هوادار حکومت در یک حرکت هماهنگ “آیت الله هاشمی رفسنجانی” را تحت فشار گذاشته اند تا ردیه ای بر نامه حقوقی دکتر “محسن کدیور” پیرامون عزل آقای “خامنه ای” از رهبری جمهوری اسلامی آماده کند. کدیور در نامه تیر ماه خود به آیت الله هاشمی از او خواسته بود تا به عنوان رییس مجلس خبرگان زمینه استیضاح و عزل آقای خامنه ای را به دلیل وارد متعدد نقض مسوولیت های قانونی فراهم آورد. پس از نگارش این نامه، رسانه های حکومتی ایران سیلی از اتهام و ناسزا را متوجه کدیور کردند اما مخاطب این نامه یعنی آیت الله هاشمی تاکنون تنها به “سکوت” بسنده کرده است. سکوتی که برای هواداران حکومت آزار دهنده است.
پشت پرده یک سناریو
نگرانی از بالاگرفتن انتقادها به رهبری آقای خامنه ای، هواداران حکومت را بر آن داشته تا رییس مجلس خبرگان رهبری را به موضع گیری منفی در قبال این انتقادها وادار کنند. در همین راستا پایگاه اطلاع رسانی مشرق و روزنامه رسالت چند روز پیش خبری حاکی از ” پاسخ محکم هاشمی به کدیور در آینده ای نزدیک ” منتشر کرده و گفتند که او در جلسه ای اعلام کرده قصد دارد به زودی به اظهارات کدیور درباره ولایت فقیه پاسخ دهد. در این خبر از عبارت “شنیده ها” برای نقل منبع استفاده شده بود که نشان از طراحی سناریویی پشت این خبر رسانی می داد. به فاصله یک هفته از انتشار این خبر، شبکه ایران( ارگان رسمی دولت) مصاحبه ای را با “سید هاشم بوشهری “عضو خبرگان رهبری ترتیب داد تا از زبان یک عضو مجلس خبرگان نیز تقاضای واکنش آیت الله هاشمی به نامه کدیور مطرح شود. بوشهری در این مصاحبه با بیان این که نامه کدیور ولایت و رهبری را زیر سوال برده، اظهار داشت که: “هاشمی باید در اولین فرصت به عنوان رئیس مجلس خبرگان پاسخ مستدلی به نامه کدیور بدهد و اجازه ورود دیگر مخالفان نظام را به این عرصه ندهد.” در خبر ” شبکه ایران ” همچنین ادعا شده بود که سکوت آیت الله هاشمی در قبال نامه دکتر کدیور، وی را در معرض انتقادات جدیدی قرار داده و همین سکوت باعث شده که “مهدی کروبی” نیز نامه ای با مضمون مشابه نامه دکتر کدیور به رییس خبرگان بنویسد. این در حالیست که جهان نیوز بعد از انتشار اعلام آمادگی کدیور برای مناظره با اعضای مجلس خبرگان درباره استیضاح رهبری خبر داد: “آیت الله هاشمی به نامه کدیور پاسخ نمی دهد، آیت الله هاشمی تصمیم خود را برای پاسخ دادن به نامه کدیور را تغییر داد.
سکوتی با دو معنا
انتقاد از رهبری آقای خامنه ای پدیده تازه ای نیست اما افت شدید مشروعیت او پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نگرانی ها در میان مقام های حکومت را افزایش داده است. آنها با ریزش محسوسی در بدنه نیروهای حامی خود مواجه بوده اند و بیم آن دارند که تداوم انتقادها از رهبر جمهوری اسلامی مشروعیت او را باز هم تنزل دهد. نگرانی هواداران حکومت نگرانی بی موردی نیست. آیت الله هاشمی رفسنجانی که خود از معترضان وضع موجود است در مقام ریاست مجلس خبرگان رهبری از بیشترین قدرت برای به چالش کشیدن رهبری آقای خامنه ای برخوردار است. او در صورت صلاحدید می تواند دست کم شرایط نظارت بر عملکرد رهبر را بهبود ببخشد. هر چند مخالفان آیت الله هاشمی سعی کرده اند جایگاه او را در خبرگان تضعیف کنند اما او هنوز به اندازه کافی قدرتمند هست که بتواند بخشی از نمایندگان خبرگان را با خود همراه کند. به همین دلیل روحانیون وابسته به آقای خامنه ای در مجلس خبرگان برای کنار زدن آیت الله هاشمی از ریاست این مجلس تلاش دامنه داری را آغاز کرده اند.
در آخرین فاز از این تلاش گزارشها حاکی از طراحی سناریویی برای جایگزینی “محمود هاشمی شاهرودی” رییس پیشین قوه قضاییه به جای آیت الله هاشمی است. هنوز مشخص نیست که این سناریو در هنگام اجرا با موفقیت همراه باشد یا نه اما بهرحال زمینه چینی برای حذف گام به گام آیت الله هاشمی از مدتها پیش آغاز شده و فشارهای اخیر برای وادار کردن وی به موضع گیری در قبال نامه دکتر کدیور نیز در همین راستا قابل تحلیل است. آنها در واقع از آیت الله هاشمی می خواهند با رد علنی تقاضای کدیور مبنی بر استیضاح رهبر جمهوری اسلامی وفاداری خود به آقای خامنه ای را احراز کند.
آقای خامنه ای خود نیز بارها طی ماه های پس از انتخابات از سکوت نخبگان سیاسی در قبال انتقادهای وارد شده به نظام گلایه کرده است. بسیاری از ناظران معتقدند که گلایه های آقای خامنه ای در درجه اول متوجه آیت الله هاشمی رفسنجانی است. با این حال رییس مجلس خبرگان رهبری تاکنون حاضر به همراهی با خواست هواداران حکومت نشده است. او به عنوان سیاستمداری که همواره با صفت ” مصلحت گرا ” شناخته می شود در قبال وقایع ماه های پس از انتخابات به دو شیوه متفاوت سکوت کرده است.
هشدارها شنیده می شود؟
غیبت آیت الله هاشمی در جلسه تنفیذ حکم ریاست جمهوری “محمود احمدی نژاد” نمادی بارز از عدم همراهی وی با جریان حاکم بود. او در نشست سال گذشته خبرگان رهبری هم زمانی که قرار بود قطعنامه پایانی برای تمجید از اقدام های آقای خامنه ای در حوادث پس از انتخابات قرائت شود جلسه را ترک کرد و با غیبت معنا دار خود اسباب نارضایتی هواداران حکومت را فراهم آورد. آنها در رسانه های خود آیت الله هاشمی را جزء” خواص بی بصیرت ” دسته بندی کردند و به او هشدار دادند که اگر در پی تداوم حیات سیاسی خود در جمهوری اسلامی است باید به شکلی صریح شیوه رهبری آقای خامنه ای را تایید کند. با این حال وی باز هم از این اقدام سرباز زد. نامه تابستان گذشته دکتر کدیور به وی که در آن دلایل حقوقی عزل رهبری آقای خامنه ای تشریح شده بود بار دیگر فضایی برای هواداران حکومت فراهم آورد تا از رییس خبرگان بخواهند ضمن واکنش به این نامه وفاداری خود به ولی فقیه را اثبات کند.
با گذشت چند ماه از نگارش این نامه، آیت الله هاشمی با خواست هواداران حکومت همراهی نکرده است. او در این مدت علاوه بر دریافت نامه دکتر کدیور ، شاهد نامه مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز و نامه “آیت الله دستغیب”عضو منتقد مجلس خبرگان رهبری نیز بوده است. کروبی در نامه خود به رییس خبرگان خواهان آن شده بود که این “مجلس بر رهبری نظارت کند تا از فساد در ارکان نظام کاسته شود.” آیت الله دستغیب نیز در آستانه اجلاس شهریور ماه خبرگان طی نامه ای به اعضای این مجلس، نمایندگان را متوجه وظیفه شرعی و قانونی خود کرده و خواستار آن شده بود که “در این دوره در پی احقاق حقوق مردم باشند و از بحث های انحرافی خودداری شده و به مسائل اصلی که همان احقاق حقوق از دست رفته ملت است پرداخته شود.” او با این که پیشتر اعلام کرده بود قصد دارد نظرات تفصیلی خود را در اجلاسیه خبرگان بیان کند در اقدامی اعتراضی از شرکت در اجلاس صرفنظر کرد.
واکنش آیت الله هاشمی به این غیبت معنادار نیز چیزی جز سکوت نبود. همان طور که در قبال نامه کروبی نیز سکوت پیشه کر د. هواداران حکومت سکوت او در قبال انتقادها از رهبری را به حساب همراهی او با مخالفان گذاشته و مدام به وی هشدار می دهند که از جرگه “خواص بی بصیرت” خارج شده و در دفاع از آقای خامنه ای موضع گیری کند. از طرفی مخالفان نیز به او هشدار می دهند که با سکوت در قبال عملکرد نهادهای حاکم عملا دست آنها را برای پیشروی بیشتر باز می گذارد. آنها معتقدند که اگر هاشمی از توان خود در حال حاضر استفاده نکند در آینده نه تنها امکان چنین کاری را پیدا نخواهد کرد بلکه امید به اصلاح نظام هم به طور کلی از بین خواهد رفت. هشداری از این دست هم در نامه دکتر کدیور و هم در نامه مهدی کروبی قابل مشاهده است.
کدیور در انتهای نامه خود خطاب به آیت الله هاشمی آورده که :” اگر شما به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری از اهرمهای پیش بینی شده در قانون اساسی نتوانید برای خروج از این مخمصه راهی بیندیشد، معنایش این خواهد بود که به این گزاره تلخ نزدیک شده ایم؛ جمهوری اسلامی از طریق قانونی اصلاح ناپذیر است. ”
کروبی هم نامه خود را این گونه پایان برده که ” اگر مجلس خبرگان به مسئولیت خطیر خود در راستای بی کفایتی، گزافه گویی، خرافه گویی، بی ادبی و گستاخی این دولت در موقع و زمان آن نپردازد، شاید زمانی به این نکته واقف شود، که نوشدارو پس از مـــرگ سهـــراب باشد.”
سوال اینجاست که آیا آیت الله هاشمی در نهایت پذیرای هشدارها برای شکستن سکوت خود در قبال عملکرد حکومت خواهد بود و حاضر می شود از موقعیت منحصر به فرد خود در مجلس خبرگان برای به چالش کشیدن آقای خامنه ای استفاده کند یا این که همچنان مصلحت را در سیاست سکوت می بیند؟