موسوی‌تبریزی: برخورد با آقای شریعتمداری ربطی به من ندارد

ماه‌نامه‌ی سیاسی فرهنگی نسیم بیداری، سال پنجم، شماره ۴۶-۴۵، نوروز ۱۳۹۳، ص ۱۸۱-۱۷۶

[بخشی از] مصاحبه‌ی صادق چهرقانی با سیدحسین موسوی تبریزی دادستان اسبق انقلاب و دبیرکل مجمع مدرسین محققین و مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم

چرا هنوز برخی افراد قدیمی تبریز نوع برخورد بعضی انقلابیون با این مرجع تقلید را درست نمی دانند؟
خوب بگویند، مهم نیست. مسئله‌ی آقای شریعتمداری مسئله‌ی یک مرجع تقلید است. من بارها هم صحبت کردم، با آقای شریعتمداری دو جور برخورد بوده، یک مسئله مسأله‌ی حزب خلق مسلمان است. این بود که گفتم امکان ندارد اسمش ناعادلانه باشد، چرا که زندانی کردن آنها حتی به اندازه‌ی ۵۰ نفر هم نشد. با اینکه تبریز را سه ماه آشوب زده کرده بودند. البته برخورد با خود آقای شریعتمداری ربطی به من ندارد. این مربوط به آقای ری‌شهری است. من نمی دانم. گر مسئله‌ی کودتا درست باشد هیچ هم ناعادلانه نبوده است. این حرفهایی هم که اخیرا آقای محسن کدیور نقل کرد من تازه شک داشتم درست است یا نه. آقای کدیور اگرچه به خاطر دفاع از آقای شریعتمداری نقل کرد، اما برای من ثابت شد، که یک چیزی قطب‌زاده می‌خواست انجام بدهد، ثابت شد که آقای شریعتمداری هم خبردار شده، و ثابت شد که آقای شریعتمداری گفته نمی توانید انجام دهید، یعنی نهی نکرده و ثابت شد که نیامده اطلاع دهد. این چهار نکته را کنار هم بگذارید، اگر این چهار تا درست باشد، برخورد ناعادلانه‌ای نشده است. آقای کدیور از طریق مصاحبه های خود آقای شریعتمداری و نامه‌های خود آقای شریعتمداری، به عنوان حامی ایشان این چهار نکته را ثابت کرده است.
من که دادستان کل انقلاب بودم قبلا از این حرف‌ها اطمینان نداشتم و معتقد نبودم مسئله‌ی کودتا خیلی قوی باشد، ، احتمال می دادم که یک چیز خیالاتی قطب زاده بود و بعضی از بیرون خواسته بودند این مسئله را اجرا کنند، ولی این هایی که آقای کدیور به عنوان دفاع از آقای شریعتمداری نوشت، اگرچه ایشان به عنوان دفاع از آقای شریعتمداری و علیه امام خمینی (ره) نوشت، اما دقیقا این چهار نکته از همان نوشته برای من ثابت شد. اگر این حرفها درست باشد، نه، ناجوانمردانه برخورد نشد. کشوری که تازه انقلاب کرده در حال جنگ است و اکثریت قذیب به اتفاق مردم نظام جمهوری اسلامی و رهبر را قبول دارند علیه آن بیایند کودتا کنند. چه کسی بهتر از این عمل می کند؟
در رابطه با وقایع تبریز با آقای شریعتمداری هیچ برخوردی نکردند. نه خانه‌اش را نه مسجدش را، نه درسش را، نه شهریه اش را، نه مرجعیتش را هیچ کاری نکردند

جریان کودتا مربوط به چه سالی است؟
در رابطه با کودتا این مسئله یک سال و نیم بعد از از جریان تبریز در اواخر ۵۸ تمام شد و این مسئله در اوایل سال ۶۱ و در اردیبهشت ماه بود. این مسئله ای است که یک سال و نیم بعد این کار انجام شده است. حالا اگر واقعیت باشد. در خصوص آیت الله شریعتمداری که هیچ کاری نکردند و فقط در خانه‌ی خود محصورش کردند.

گاهی شایعه می شود که ساختمان دفتر تبلیغات قم که واقع در چهار راه شهدای این شهر است ملک شخصی آیت الله شریعتمداری بوده که بعد از این جریانات از او گرفته شده است. این شایعه درست است یا نادرست؟
خیر اصلا. دفتر تبلیغلا یک موسسه دینی و غیرانتفاعی بود، مثل حسینیه ارشاد تهران، مثل دانشگاه مفید قم قم. البته در دفتر تبلیغات هیأت امنای آن شرط کرده بودند زیر نظر یک مرجع تقلید ذی‌صلاح اداره شود. ملک شخصی نبود. وقتی هم که آقای شریعتمداری آن کار را در خصوص قطب‌زاده انجام داد دیگر نمی تواند اداره کند. آن وقت امام (ره) دستور دادند همان اساس‌نامه دفتر تبلیغات را خود دفتر تبلیغات اداره کند.

کیفیت برخورد با آیت الله شریعتمداری چگونه بود؟
فقط گفتند محصور شود. ایشان سه خانه داشته اند اندرون و بیرون و یکی هم خیابان باجک قم برای همسر دیگرش چون دو خانواده داشت. امام دستور داده بودند با خانه های شخصی ایشان کاری نداشته باشند. یک ماشین بنز داشت سپاهی ها گرفته بودند که امام دستور دادند به خودشان تحویل داده دهید. و باز که محصور بود، باز هم به وسیله دوستانش به ایشان وجوهات می رسید. یک عده ای رفت و آمد می کردند. بعضی بزرگان دیدن ایشان می رفتند، این طور مشکل نبود، مریض هم که بودند گاهی دکتر می‌آوردند، بیمارستان تهران بردند. باز هم می گویم اگر بحث کودتا درست باشد، کمترین برخورد را با آقای شریعتمداری کرده اند.

آیا این برخورد منطقی است که بدون دادگاه کسانی در حصر به سر ببرند؟ چون ممکن است کسانی بگویند همانگونه که در مسئله‌ی آیت‌‌الله شریعتمداری بدون دادگاه حصر صورت گرفت در این شرائط زمانی هم می توان کار مشابهی کرد؟
خیر در مسأله‌ی آقای شریعتمداری آنجا برای آقای قطب‌زاده دادگاه تشکیل شد، و او را نحاکمه کردند. در ضمن آیت‌الله شریعتمداری که یک مرجع تقلید به آن معناست را شما نمی توانید محاکمه کنید. اما امروز آقای مهندس میرحسین موسوی حاضر به محاکمه است، و گفته از تشکیل دادگاه باکی ندارد و حتی از آن استقبال می کند. آقای کروبی هم گفته حاضر است بیاید در دادگاه علنی او را محاکمه کنند. اما در خصوص آیت الله شریعتمداری این طور نبود، خود ایشان در همان زمان نامه نوشت که نگذارید این کارها شود و دادگاه تشکیل شود.