بخش چهارم: سودای مرجعیت اعلا: امام خامنه‌ای؟

بخش چهارم: سودای مرجعیت اعلا: امام خامنه‌ای؟

فصل پانزدهم: ابتذال مرجعیت شیعه

با توجه به اینکه طرح مرجعیت اعلا قبل از اجرائی شدن با مخالفت شدید دو نفر از فقهای قم موقتاً متوقف شد، ابعاد مختلف آن آشکار نشد، اما این سودا از ذهن و ضمیر رهبری رخت برنبست. در این فصل به شواهد موجود سودای مرجعیت اعلای جناب آقای خامنه‌ای و مخالفان آن پرداخته می‌شود: مطالبۀ رهبری از جامعۀ مدرسین: مرجع باید یک نفر باشد! سخنرانی تاریخی ۱۳ رجب ۱۳۷۶ آیت‌الله منتظری، آیت‌الله خامنه‌ای بزرگترین مرجع امروز شیعه! آذری ۱۳۷۶: اعلام منعزل بودن حجت‌الاسلام خامنه‌ای از مقام ولایت، عکس‌العمل مقام رهبری به انتقادات علمای قم، تحقّق مرجعیت اعلا در گرو وفات مراجع جایزالتقلید اعلام شده.

بخش چهارم: سودای مرجعیت اعلا: امام خامنه‌ای؟

فصل شانزدهم: نمونه‌ای از فتاوای بی‌پایه و خطرناک

جناب آقای خامنه‌ای با فتوای مورخ مرداد ماه ۱۳۹۲ مبنی بر «حرمت انتقاد علنی از مسئولین نظام» هیچ جایگاهی برای انتقاد از خود و نظام تحت فرمانش را به رسمیت نشناخته است.با چنین فتوایی گردش آزاد اطلاعات، آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها به‌طور کامل نقض می‌شود. هیچ رسانه‌ای مجاز نیست از ظلم مسئولین و ستم حکومت انتقاد کند چراکه اولاً مرتکب گناه نابخشودنی شده، ثانیاً با فراهم کردن زمینۀ سوءاستفاده دشمنان نظام و فتنه و فساد مرتکب جرم نابخشودنی شده قابل پیگرد قانونی است. این فتوا بدعتی در تاریخ تشیّع و خلاف مسلّمات تعالیم اسلامی است. فتوای حرمت انتقاد علنی از مسئولین نظام یک غرض اصلی بیشتر ندارد: انتقاد موقوف!