اعاده حیثیت از امیرانتظام
چکیده: برای نسل امروز، آنهم پس از گذشت چهار دهه از انقلاب، تصور ظلم و ستمی که با انتساب بدترین اتهام بر این وطنپرست خستگیناپذیر و دارای سابقه روشن سیاسی رفت، بسیار دشوار است. اما میتوان او را اولین قربانی برجستهی خیز اقتدارگرایان برای انحراف از آرمانهای انقلاب ۱۳۵۷ توصیف کرد. امیرانتظام قربانی فضای هیجانی و تب و تاب انقلابی بود که تقریبا همه نیروهای سیاسی چپ و راست را فراگرفته بود و قلمفرسایان آنزمان یکسره در مدح محاکمه و مصادره و افشاگری و اعدام، و ذم مذاکره و اصلاح و آزادی و آرامش و عمران مینوشتند. مرد آزاده و مصدقی، ملامتشدهی همه جریانهای انقلابی بود که بعدها خود مورد ملامت و محکومیت دیگرانی قرار گرفتند که در بالارفتن از نردبان قدرت چابکتر بودند؛ از دانشجویان خط امام گرفته تا جانشینان بعدی دولت موقت، بیاستثناء و به نوبت تا به امروز. در واقع آنچه گذشت جنگ قدرتی بود برای پائین کشیدن دولتی که نه به ولایت فقیه باور داشت و نه به شیوههای زود و زور و ضربتی رهبری انقلاب و نیروهای مجذوب ایشان. امیر انتظام تنها قربانی دولت موقت، نهضت آزادی، و جبهه ملی نشد، او قربانی همه کسانی شد که به جدایی نهاد دین از نهاد دولت، و نیز به حاکمیت ملت باور داشتند. برادران انقلابی او را به چاه بدنامی و شیفتگان جاه و مقام او را به زندان فراموشی انداختند، اما امیرانتظام یوسفوار عزت و آبروی خود را با صبر و استقامت بازخرید و به سربلندی و افتخار و آبرومندی رسید. مرد آزاده و آزادی خواه که تأکید داشت «ساختار حقیقی و حقوقی نظام موجود مانعی برای استقرار دمکراسی و حاکمیت ملی» است، خواستار «مبارزات مدنی و مسالمتآمیز» و «پرهیز از خشونت و انتقامجویی و کینهتوزی» برای نیل به ایران آزاد بود. زنده یاد مهندس امیرانتظام قریب به ربع قرن زندان سخت، و بیش از آن، محدودیت و فشار و تهدید را با استواری و صبوری تحمل کرد، اما تا پایان زندگی، نه از پیگیری آرمانهای وطندوستانهاش خسته و ناامید شد، و نه در بیراههی خشونتطلبی و انتقامجویی افتاد. اینک که آن آزاده شریف قفس تن را شکست و به اوج آزادی پرواز کرد، شایسته است تا کسانی که ظلمها در حق این شخصیت آزادیخواه روا داشتند، باب عذرخواهی گشوده و برای اقناع وجدان عمومی از وی اعاده حیثیت رسمی نمایند.