عدم تفاوت سادات و غیرسادات در زکات در زمان ما
برای انعقاد ظهور روایات مستفیضه معتبره در اطلاق باید احراز شود که متکلم از جهت زمان محرومیت در مقام بیان بوده است. موضوع حکم مرکب است و رکن آن حیات نبی یا حضور ولیّ است، جزء غیر رکن اقربای نبی یا ولیّ بودن است، یا حیات نبی (یا حضور ولیّ) حیثیت تقییدیه در موضوع حکم است. واضح است که با وفات نبی یا عدم حضور ولیّ خویشاوندی یا هم قبیلگی مفید فایدهای نیست. رکنیت حیات نبی یا حضور ولیّ قرینهی مطمئنهی عقلیهای میشود تا در مقام بیان بودن متکلم احراز نشود و در نتیجه تمسک به اطلاق لفظی روایات مذکور میسر نیست. اگر پیامبر مردم را به زکات امر میکرد و خود هم از آن بهرهمند میشد و خانواده و عشیرهاش که در حکم او بودند نیز از زکات برخوردار میشدند در این صورت متهم میشد که برای نفع شخصی از مردم زکات گرفته است. با وفات پیامبر (ص) چنین توهمی درباره خانواده و عشیرهاش منتفی شده است.