پدیدارشناسی

چالش اسلام و قدرت

چکیده چالش اسلام و قدرت

چکیده چالش اسلام و قدرت را یک‌جا منتشر می‌کنم، تا افرادی که مایلند به‌طور دقیق در جریان نقد قرارگیرند این چکیده را مطالعه کنند، دیگر اینکه در معرکه‌گیری ضداخلاقی اخیر مدعی همگان بدانند که منتقد چه گفته و چرا بر سر نقد خویش استوار و محکم ایستاده است، ولا یخاف لومة لائم. قرآن را خوف‌نامه و ناقص، و مثنوی و دیوان شمس را کامل و طرب‌نامه خواندن، سُرنا را از سر گشادش زدن و از مصادیق مقایسه کچلی طوطی با جولقی در مثنوی است: از قیاسش خنده آمد خلق را.

چالش اسلام و قدرت

سوی سراب با غرر

قسمت سیزدهم. آنچه در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده معلول عوامل مختلف بوده است، نه تک عامل، آن هم شخصیت پیامبر. لازمه پدیدارشناسی عدم داوری است. ادعای پیامبر اقتدارگرا که در بنیاد آن داوری صریح نهفته است پدیدارشناسانه نیست. جمع رویکردهای صوفیانه و فلسفه تحلیلی در یک دستگاه فکری اندیشه‌ای ناسازگار را باعث شده است. زیگزاگهای فرااخلاقی مدعی: نسبی‌گرایی، اخلاق واقع‌گرا، و بار دیگر نسبی‌گرایی. آقای خمینی برای مدعی پلی شده تا بتواند شخصیت پیامبر را درک کند. ادعای پیامبر اقتدارگرا به منزله عقبه ایدئولوژیک اسلام طالبانی است.

اخبار

سوی سراب با غرر

سخنرانی زنده با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۱۳ تیر. با گزارشهای تاریخی موجود درباره پیامبر و اسلام چگونه باید مواجه شویم؟ مواجهه انتقادی، یا به اسم پدیدارشناسی هر رطب و یابسی را پذیرفتن؟ آیا تاریخ اسلام معادل اسلام، تجلی تعالیم پیامبر و آینه اسلام است؟ چرا ادعای پیامبر اقتدارگرا بر خلاف نظر مدعی، نقض موازین پدیدارشناسی است؟ چرا مدعی به نسبیت معرفت شناختی و اخلاقی رسیده است؟ قلب اسلام یعنی چه؟ چرا افتراق روشنفکری دینی (سرگرم اصلاح دین) به سبک مدعی و نواندیشی دینی (مشغول اصلاح معرفت دینی) ناگزیر است؟