کشف حجاب

مصاحبه کوتاه

عقب نشینی به جرم انگاری کشف حجاب

با مقاومت مدنی بانوان، نظام از جرم انگاری بدحجابی و شل حجابی عقب نشینی کرد. خاکریزی که نظام فعلا می خواهد حفظ کند مقابله با کشف حجاب است. کشف حجاب (نداشتن روسری) اصولا جرم نیست تا در زمره جرم مشهود طبقه بندی شود. حجاب پرچم حفظ ظواهر شرعی به تعریف نظام است، و در کنار ولایت مطلقه فقیه دو شاخص هویتی جمهوری اسلامی است. کنار گذاشتن آن برای نظام هم‌وزن کنار گذاشتن ولایت فقیه است. تصمیمات نظام در مورد حجاب نه پشتوانه دینی و شرعی دارد، نه پشتوانه قانونی و حقوقی.

مصاحبه

از کشف حجاب اجباری تا حجاب اجباری

اقدام رضا شاه در کشف حجاب اجباری اشتباه بود. اشکال در بکارگیری عنصر اجبار بود. گرایش بانوان در حجاب اختیاری تظاهرات دوران انقلاب ۱۳۵۶-۵۷ کاملا مشهود بود. اما بعد از استقرار نظام جدید حجاب اجباری شد. آقای خمینی دقیقا همان اشتباهی کرد که رضاشاه مرتکب شده بود. حجاب اجباری جمهوری اسلامی روی دیگر سکه کشف حجاب اجباری رضاشاه است. در هر دو اختیار زنان زیرپا گذاشته شده است. گویی زنان محجورند و توان انتخاب درست ندارند و زمامدار (شاه یا ولی فقیه) باید برایشان تصمیم بگیرد که مکشفه یا محجبه باشند! آنچه در اسلام مسئله اصلی در مورد پوشش است نجابت و عفاف است و این هم اختصاصی به زنان ندارد. به لحاظ شرعی موی زن تفاوتی با صورت او ندارد، هر دو زینت ظاهرند، و مطابق نظر شرعی اصح پوشش آنها به حکم اولی واجب نیست. اگر این مبنای فقهی آقای خمینی را بپذیریم که فقیه در فتوای خود باید مقتضیات زمان و مکان را لحاظ کند، تطبیق این قاعده در حوزه پوشش بانوان چیزی جز این نیست که بپذیریم که عرف حجاز قرن اول از ضروریات شرع نیست! سبک پوشش بانوان در هر زمان و مکانی تناسب با عرف محلی دارد. حکومتها حق ندارند سبک خاصی از پوشش را اجباری کنند. دست یازیدن به عنصر اجبار اثر معکوس دارد. فقهای سنتی و نیز قائلان به حکومت دینی می‌پندارند تدین به اجرای احکام شریعت بدون اجتهاد در مبانی و اصول است. نوعی قالب گرایی، ظاهرگرایی و قشری‌گری بر این رویکرد حاکم است. به جای پرداختن به موازین شریعت از قبیل عدالت اجتماعی ظاهری‌ترین احکام شرعی برجسته می‌شوند: حجاب زنان! در این انحراف فکر دینی نوعی مردسالاری هم نهفته است. اغلب قریب به اتفاق مفسران، محدثان، متکلمان و فقیهان مرد بوده اند و هرگز مسائل زنان برایشان ملموس نبوده است. رعایت حقوق زنان منحصر به مسئله حجاب نیست. تساوی حقوق در خون‌بها، شهادت، حضانت، طلاق، ارث و … نیز هست و اینکه زنان بتوانند قاضی، وزیر، استاندار و رئیس جمهور شوند. جمهوری اسلامی در مسئله حجاب کاملا ناموفق بوده است. چون بجای «عدالت مساواتی» به «عدالت استحقاقی» معتقد است و زن را همچنان موجود فرودستی می داند که صلاحیت انتخاب شخصی ندارد و باید همواره تحت قیمومت مردان باشد. وضیت پوشش بانوان در ایران در مقایسه با ترکیه، اندونزی، مالزی و تمام کشورهایی که در آنها حجاب اجباری نیست نشان می دهد الگوی حجاب اجباری کاملا شکست خورده است.