درس خارج فقه بدون موازین اصولی مشخص
در این فصل با درس خارج فقه جناب آقای خامنهای با سه روایت آشنا میشویم، آنگاه تقریرات و نوآوریهای ایشان را از نظر میگذرانیم:
باب اول. تاریخچۀ تدریس خارج فقه رهبری
آقای خامنهای تدریس خارج فقه را از سال ۱۳۶۹ از کتاب جهاد آغاز میکند.
دکتر محسن اسماعیلی، رئیس دانشکدۀ معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق از خاطرات خود از این درس میگوید:
«از ابتدای شروع درس خارج فقه آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۹- که با سالگرد شهادت امام صادق [آخر اردیبهشت] مصادف بود – توفیق حضور در این جلسات را داشتهام… . معمولاً فقها درس خارج فقه خودشان را از «کتاب الجهاد» شروع نمیکنند، اما ایشان این درس را از کتاب جهاد شروع کردند. این موضوع کاملاً مرتبط با مسائل سیاسی، اجتماعی و نظامی است و بسیاری از مسائل مستحدثه را نیز شامل میشود… . از دیگر نکات مهم دیگر، توجه ایشان به مسائل اخلاقی و معنوی است. معمولاً درس ایشان با یک حدیث اخلاقی و یک موعظه یا نصیحت رفتاری شروع میشود. توجه ایشان به این مسئله بسیار مهم است. همیشه آغاز درس را به بیان تذکرات بسیار مهم اخلاقی و حوزوی اختصاص میدهند.»[۱]
در مقدمۀ این مصاحبه آمده است: «جهاد، موسیقی، غیبت، قصاص و… از مباحثی است که تاکنون در درس خارج ایشان تدریس شده است.» دکتر اسماعیلی (متولد ۱۳۴۴) از سال ۱۳۷۳ در درس خارج آقای خامنهای شرکت کرده و از سال ۱۳۸۰ عضو حقوقدانان شورای نگهبان شده است.[۲]
حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلی حسینی اشکوری که از سال ۱۳۷۶ به مدت شش سال در درس مقام رهبری شرکت کرده به تفصیل در مدح این درس قلمفرسایی کرده است:
«تدریس قصاص از ۲۸ شهریور ۱۳۷۶ آغاز شد و در ۱۷ خرداد ۱۳۸۳ به پایان رسید. پیش از قصاص جهاد تدریس شده بود. جلسات ۴۵ دقیقهای از ساعت ۷ و ۱۰ دقیقه تا ۷ و ۵۵ دقیقه صبح سه روز در هفته (یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه). پس از قصاص مکاسب محرّمه محور بحث قرار گرفت و هماکنون بحث ایشان دررابطهبا قمار است.»
وی «فرصت بخشیدن به ارائۀ نظریات مخالف و تحمل گفتوشنود» را از رهنمودهای مقام رهبری دررابطه با حوزهها معرفی کرده است.[۳]
جناب آقای اشکوری (متولد ۱۳۳۷) با حدود یک ربع قرن تحصیل خارج در نجف و قم و سه اجازۀ اجتهاد ازجمله از مرحوم آیتالله منتظری (مورخ ۱ مرداد ۱۳۷۷) در زندگینامۀ خود نوشته است: «چندین سال در محضر آیتالله منتظری بودم و از ایشان بهره بردم. و همچنین چندین سال از محضر حضرت آیتالله خامنهای بهرۀ وافر بردم.»[۴] «بهرۀ وافر» بینیاز از شرح است.
«حضور در درس خارج رهبر فرزانۀ انقلاب یکی از آرزوهای هر طلبهای در کشور و حتی سایر کشورهای اسلامی است … بسیاری از بزرگان حوزه با وجود مسئولیتهای فراوان، خود را مقیّد میدانند در این کلاسها شرکت کنند و علت آنرا بار علمی فوقالعادۀ این کلاسها [و] تبرّکی که از محضر استاد دروس میبرند، عنوان میکنند…. میانگین شرکتکنندگان درس خارج رهبر فرزانۀ انقلاب که به شکل منظم در هفته برگزار میشود، بین پانصد تا ششصد نفر است.»[۵]
در بارِ عملی حضور در این کلاسها و تأثیر جدّی در معیشت و ارتقاء مقام شرکتکنندگان تردیدی نیست، اما اینکه بارِ علمی کسی را به شرکت در این جلسات کشانیده باشد، متون منتشر شده از این دروس چنین بار علمی را نشان نمیدهد. آیا اگر مدرّس محترم صاحب مقام نبود اصولاً کسی در درسش شرکت میکرد و یا اصولاً خودش به فکر تدریس میافتاد!؟
از ۲۳ سال تدریس خارج مقام رهبری تاکنون تنها دو مقاله از تقریرات کتاب جهاد (صابئین و صلح) منتشر شده است که در باب قبل اشاره شد. متن مکتوب فارسی تقریرات درس قصاص نیز تا جلسۀ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۰ بیشتر در پایگاه اطلاعرسانی مقام رهبری نصب نشده است. شرح احادیث اول درس نوعاً متعلق به سال ۱۳۷۸ و چند جلسه تفسیر قرآن دیگر دروسی است که ایشان در پایگاه خود نهاده است. در دو پایگاه اطلاعرسانی رهبری دروس ایشان در پانزده سال قبل متوقف شده است! متن صوتی دروس ایشان – برخلاف مدرّسان حوزه – در پایگاههای اطلاعرسانی رهبری نصب نشده است.[۶]
تفاوت فقیه اصولی با فقیه اخباری ازجمله دراین است که اولی بر اساس موازین اصول فقه و قواعد رجالی به سراغ استنباط فقهی میرود، و دومی بینیاز از علوم اصول و رجال میکوشد براساس ظواهر روایات به احکام شرعی دست یابد. دستیابی فقهای اصولی به موازین اصول فقه از چند طریق حاصل میشود:
اول: تدریس خارج اصول. فقیه اصولی تحقیقات خود در زمینۀ علم اصول را در درس مستقل خارج اصول گاهی چند دوره با شاگردانش در میان میگذارد. حاصل این تدریس خارج اصول گاهی به قلم خود استاد و غالباً در قالب تقریرات شاگردان فاضل ایشان که مجتهدان نسل بعدی هستند به رشتۀ تحریر درآمده است. اندکی نیز با اینکه خارج اصول تدریس کردهاند اثری اصولی از ایشان منتشر نشده است. مثالها را همگی از مراجع معاصر متوفی انتخاب کردهام:
از دروس اصول آقای سیدحسین طباطبائی بروجردی تاکنون حداقل پنج تقریر منتشر شده است: نهایة الأصول، لمحات الأصول، الحجة فی الفقه، تقریرات فی اصول الفقه، الحاشیة علی کفایة الأصول.[۷] آقای سیدمحسن حکیم آراء اصولی خود را با عنوان حقایق الاصول در قالب تعلیقات بر کفایةالأصول آخوند خراسانی آورده است.
آقای سیدابوالقاسم موسوی خوئی از یکسو آراء اصولی استادش میرزای نائینی به نام أجودالتقریرات را تدوین کرده و بر آن تعلیقه زده، از سوی دیگر حداقل دو دوره از تقریرات دروس خارج ایشان منتشر شده است: محاضرات فی أصول الفقه و مصباح الأصول.[۸]
آقای سیدروحالله موسوی خمینی حداقل چهار کتاب اصولی به قلم خود تألیف کرده است: مناهج الوصول الی علم الأصول، انوار الهدایة، الرسائل و بدایع الدّرر فی قاعدة نفی الضرر. حداقل سه تقریرات از درس خارج اصول ایشان منتشر شده است: تهذیب الأصول، محاضرات فی الاصول، و جواهر الاصولیة.[۹]
آقای سیدمحمدباقر صدر حداقل دو کتاب اصولی به قلم خود نوشته: المعالم الجدیدة للأصول، و دروس فی علم الاصول. حداقل دو دوره از تقریرات دروس اصول ایشان نیز منتشر شده است: بحوث فی علم الاصول، مباحث الاصول.[۱۰] آراء اصولی آقای سیدمحمد روحانی در تقریراتی به نام منتقی الأصول منتشر شده است.[۱۱] آقای شیخ محمدتقی بهجت فومنی آراء اصولی خود را در کتاب مباحث الأصول و آقای شیخمحمد فاضل لنکرانی در کتاب معتمد الاصول منتشر کردهاند. آقای شیخجواد تبریزی اگرچه سالها خارج اصول تدریس میکرد اما در حد اطلاع راقمِ این سطور تاکنون کتابی از ایشان در اصول منتشر نشده است.
دوم: فقیهانی که مستقلا خارج اصول تدریس نکردهاند، اما اولاً مباحث اصولی را در ضمن درس خارج فقه خود به مناسبت مباحث اصولی به شکل مستوفی تدریس کردهاند، ثانیاً آراء اصولی خود را در ضمن تعلیقات بر تقریرات دروس اساتیدشان نوشته و منتشر کردهاند، بهنحوی که آراء اصولی ایشان کاملا مشخص است.
آقای شیخمحمدعلی اراکی آراء اصولی خود را در قالب تعلیقات علی دررالفوائد استادش شیخعبدالکریم حائری یزدی منتشر ساخت.
آقای سیدمحمدرضا موسوی گلپايگاني قبل از شروع تدریس خارج فقه، خارج اصول تدریس کرده و تاریخ اتمام تدریس و تدوین تعلیقات اصولیاش سال ۱۳۱۶ (ربیعالاول ۱۳۵۶ قمری) است.[۱۲] آراء اصولی ایشان در دو جلد در سال ۱۳۶۹ با عنوان «إفاضة العوائد تعليق على درر الفوائد» در قم منتشر شده است.
آقای حسینعلی منتظری نجفآبادی آراء اصولی خود را در سال ۱۳۲۷ ( ۱۳۶۸ق) تدوین و در سال ۱۳۳۳ در ذیل تقریرات استادش آقای بروجردی و در زمان حیات استاد با عنوان نهایةالاصول منتشر کرد. جلد دوم آن نیز در سال ۱۳۷۳ منتشر شد. تقریرات اصول دیگر استاد ایشان آقای خمینی همراه با تعلیقات شاگرد با عنوان محاضرات فی الاصول نیز چند ماه قبل از وفات ایشان انتشار یافت. سومین کتاب اصولی استاد منتظری مجمع الفوائد (آراء اصولی و قواعد فقهی ارائه شده در ضمن مباحث فقهی) است که در سال ۱۳۸۴ زیر نظر معظمله تدوین و منتشر شد.
آقای خامنهای چند ماه بعد از رهبریش تدریس خارج فقه را آغاز کرد که تاکنون ادامه دارد. ایشان اولاً هرگز خارج اصول تدریس نکرده، ثانیاً تقریرات اصول اساتید خود را تدوین و منتشر نکرده، بر آنها تعلیقه نزده است. ثالثاً هیچ اثر مستقلی از آراء اصولی وی در دست نیست، لذا ایشان از این حیث درحدِ اطلاع راقم این سطور در میان اصولیون شیعه منحصربهفرد است. فردی که موازین اصولیش مشخص نیست چگونه و با کدام مبنا خارج فقه تدریس میکند؟
نتیجۀ فصل ششم
جناب آقای خامنهای بیآنکه در عمرش خارج اصول تدریس کرده باشد، یا تقریرات اصول اساتید خود را تدوین و منتشر کرده، یا بر آنها تعلیقه زده باشد، یا تألیف مستقلی در علم اصول فقه استدلالی داشته باشد، تدریس خارج فقه را از کتاب جهاد از سال ۱۳۶۹ کمتر از یک سال از شروع رهبری آغاز کرد. این درس سه روز در هفته به مدت ۴۵ دقیقه با شرح احادیث اخلاقی آغاز میشود. ایشان بعد از جهاد، قصاص و سپس مکاسب محرّمه تدریس میکند. بیش از ۵۰۰ نفر از روحانیون شاغل در تهران در این درس شرکت میکنند. از ۲۵ سال عمر این درس تقریرات دو بخش از کتاب جهاد و بخشی از کتاب قصاص در پایگاههای اطلاعرسانی رهبری نصب شده و از پانزده سال قبل (بهجز مواعظ اخلاقی اول درس) چیزی از افاضات فقهی ایشان منتشر نشده است. متن صوتی این دروس نیز برخلاف دیگر مدرّسان حوزه در وبسایت ایشان در دسترس نیست.
[۱]. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، ۱۱ آذر ۱۳۹۱.
[۲]. زندگینامه در وبسایت شخصی. به سال شروع شرکت ایشان در درس خارج مقام رهبری در دو گزارش فوق توجه شود.
[۳]. سیدعلی اشکوری، گزارشی از کرسی تدریس حضرت آیتالله خامنهای(دامظلّه) و معرفی اجمالی کتاب قصاص و اشاره به گستردگی دیدگاههای فقهی معظمله، فصلنامه فقه: کاوشی نو در فقه اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزۀ علمیۀ قم، شمارۀ ۶۴، تابستان ۱۳۸۹، ص ۲۹- ۱۵.
[۴]. پایگاه اطلاعرسانی آیتالله سیدعلی حسینی اشکوری.
[۵]. خبرگزاری برنا وابسته به سازمان ملی جوانان، ۱۲ مرداد ۱۳۸۹.
[۶]. عناوین درس خارج ایشان از سال ۱۳۶۹: جهاد، قصاص، مکاسب محرّمه و صلاة مسافر (پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، بخش زندگینامه، تاریخ مراجعه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴).
[۷]. برخی تقریرات اصول منتشر شده دروس آقای سیدحسین طباطبائی بروجردی: ۱. نهایةالأصول به قلم حسینعلی منتظری نجفآبادی، ۲. لمحات الأصول به قلم سیدروحالله موسوی خمینی، ۳. الحجة فی الفقه به قلم مهدی حائری یزدی، ۴. تقریرات فی اصولالفقه به قلم علیپناه اشتهاردی، ۵. الحاشیة علی کفایةالأصول به قلم بهاءالدین حجتی بروجردی.
[۸]. برخی تقریرات اصول منتشرشده دروس آقای سیدابوالقاسم موسوی خوئی: ۱. محاضرات فی أصولالفقه به قلم محمدإسحاق الفياض، ۲. مصباح الأصول به قلم السيدمحمدسرور الواعظ الحسيني البهسودي.
[۹]. برخی تقریرات اصول منتشر شده دروس آقای سیدروحالله موسوی خمینی: ۱. تهذیب الأصول به قلم جعفر سبحانی، ۲. محاضرات فی الاصول به قلم حسینعلی منتظری نجفآبادی، ۳. جواهر الاصولیة به قلم السيدمحمدحسن المرتضوي اللنگرودي.
[۱۰]. برخی تقریرات اصول منتشر شده دروس آقای سیدمحمدباقر صدر: بحوث فی علم الاصول به قلم سیدمحمد هاشمی شاهرودی، مباحث الاصول به قلم سیدکاظم حسینی حائری.
[۱۱]. برخی تقریرات اصول منتشر شده دروس آقای سیدمحمد روحانی: منتقی الأصول به قلم الشهید السیدعبدالصاحب الحکیم.
[۱۲]. «فيقول العبد الفقير إلى رحمة ربّه الغنى محمدرضا بن محمدباقر الموسوي الگلپايگاني قد طلب إلي جمع من أفاضل الطلاب تدريسهم كتاب (درر الفوائد) تأليف المرحوم المبرور المغفور له شيخنا و استاذنا مؤسس الحوزة العلمية في مدينة قم المقدسة العلامة الفقيه و الأصولي الشهير آيةاللهالعظمى وحجته الكبرى الحاج الشيخ عبدالكريم الحائري اليزدي تغمّده الله برحمته فأجبت الطلب و علقت عليه ما خطر ببالي إبان الدرس و كان القسم الكثير منه في حياته و الجزء الأخير منه بعد وفاته. و كنت قد دوّنته عندي لمراجعتي لدى الحاجة فرغب جمع في طبع المدوّنات فنزلت عند رغبتهم وذيلت المتن بها وأسميتها إفاضة العوائد في التعليق على درر الفوائد» (ج۱ ص۴).
«وقد فرغت من تسويده في الخامسعشر من ربيعالأول من السنة السادسة والخمسين و ثلاثمائة بعد الألف هجرية والحمد لله أولاً وآخراً وظاهراً وباطناً، والصلاة والسلام على عبده و رسوله محمد و على آله الطاهرين واللعن على أعدائهم إلى يوم الدين و انا العبد الآثم الجاني محمدرضا بن محمدباقر الموسوي الگلپايگاني» (ج۲ ص۳۹۸-۳۹۹).