پیشگفتار
بسم الله الرّحمن الرّحیم
۱
نظارت بر عملکرد زمامداران، انتقاد و پرسش از آنان از بایستههای اخلاقی، تعالیم اسلامی، حقوق شهروندی و وظايف ملّی است. اگر زمامداران خود را در برابر موکلانشان یعنی آحاد ملت پاسخگو بدانند و نظارت نهادینه و حسابرسی قانونی بر عملکرد خود و رعایت حقوق و آزادیهای ملت را شرط زمامداری سالم بدانند، با تأسّی به سیرۀ محمد مصطفی و علی مرتضی از استیضاح و پرسش استقبال میکنند، که آنرا که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. ادواری و موقت بودن دوران زمامداری، فعالیت آزادانۀ احزاب سیاسی، گردش آزاد اطلاعات، نشریات آزاد و بهدور از سانسور و اعمال فشار حکومت از اوّلیات یک زمامداری سالم در دوران ماست.
مطالبات حداقلی فوق در اهداف انقلاب اسلامی قابل مشاهده است. جمهوری اسلامی، اما از همان آغاز و بهتدریج با این موازین فاصله گرفت. عوامل متعدّدی در این انحراف بنیادین دخیل بوده است، اما نتیجۀ مجموعۀ این عوامل، فاصله گرفتن از آن موازین و بازتولید استبداد دیرپای ایرانی با توجیه دینی و شرعی است. ابزاری بودن قانون، قضاوت در خدمت سیاست، نظارتناپذیری و مادامالعمر بودن رأس هرم قدرت، محدود کردن آزادیهای قانونی، و استفادۀ ابزاری از دین برای حفظ نظام سیاسی و غفلت از اصول حقوق ملت در قانون اساسی از آفات نظام جمهوری اسلامی بوده است.
اگر مجلس خبرگان رهبری به وظیفۀ قانونی و شرعی خود عمل میکرد، یعنی بر عملکرد رهبری نظارت میکرد، به خود حق پرسش و حسابرسی میداد، و در مواقع لازم استیضاح میکرد، نیازی به استیضاح رهبری از سوی شهروندان نبود. اما مجلس خبرگان با نظارت استصوابی شورای نگهبانِ منصوب رهبر از دستنشاندگان رهبری مهرهچینی شد و بهتدریج مجلسی تقریباً یکدست از وعّاظالسّلاطین گرد آمد که به گفتۀ رئیس فعلی آن «وظیفهاش نظارت حراستی! است یعنی مراقبتی که منشأ حفظ رهبری باشد. نگذاریم کارهای خلاف یا حملاتی در مملکت واقع شود یا ایشان مورد هجوم قرار گیرد. خود ما باید سینهها را سپر کنیم و حفظ کنیم که تنها به میدان نیاید و صحبت کند. ما باید از جایگاه رهبر حراست کنیم.»[۱]
۲
کتاب استیضاح رهبری از یک پیشگفتار، دو قسمت و یک خاتمه تشکیل شده است: قسمت اول «استیضاح رهبری: ارزیابی کارنامۀ بیستویک سالۀ رهبر جمهوری اسلامی ایران در نامۀ سرگشاده به رئیس مجلس خبرگان رهبری» است که در ۲۶ تیر ۱۳۸۹ در وبسایت نویسنده و جرس منتشر شد و اکنون با تصحیح اغلاط تایپی عیناً در این کتاب درج شده است. چکیدۀ این قسمت به شرح زیر است:
«من بهعنوانِ یکی از شهروندان ایرانی، رهبر جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتالله آقای سیدعلی حسینی خامنهای را به استبداد، ظلم، قانونشکنی، براندازی جمهوری اسلامی و وهن اسلام متهم میکنم.
اولاً، معتقدم ایشان با تجاوز به حقوق شهروندیِ مردم ایران به صورت نهادینه، در قامت یک دیکتاتور تمامعیار، حکومت مطلقۀ شاهنشاهی را با ظاهر اسلامی بازآفرینی کرده است.
ثانیاً، بر این باورم که ایشان با نقض استقلال قضات و قوۀ قضائیه، سیاسی کردن قضاوت و ظلم آشکار در حق منتقدان و ذویالحقوق، “ولایت جائر” را محقّق کرده است.
ثالثاً، معتقدم که وی با نقض مکرّر اصول متعدّد قانون اساسی بهویژه در حوزۀ تقنین و اجرا، بزرگترین قانونشکنی را دو دهۀ اخیر مرتکب گردیده، و با استحاله و فروپاشی قانون اساسی، بزرگترین برانداز جمهوری اسلامی بوده است.
رابعاً ، ازآنجاکه این استبداد و ظلم و قانونشکنی و براندازی را بهنام اسلام و مذهب اهلبیت و جانشینی رسولالله و ائمه و حکومت اسلامی مرتکب شده، بزرگترین ضربه را به اسلام و تشیّع و خدا و پیامبر و ائمۀ اهلبیت وارد کرده، با دولتی کردن دین، مایۀ وهن اسلام و شَین مذهب شده است.
و بالاخره، با توجه به از دست دادن شرائط لازمِ ضمن عقد، ولایت ایشان ساقط است، بیآنکه نیازی به عزل داشته باشد.
نامه با نقد عملکرد مجلس خبرگان رهبری آغاز میشود. بخش دوم نامه به شرح مستدلّ اتّهام استبداد و دیکتاتوری اختصاص دارد. بخش سوم عهدهدار مباحث و مصادیق ظلم و جور رهبری و تشریح تحقّق ولایت جائر است. در بخش چهارم موارد قانونستیزی مقام رهبری و اتهام براندازی جمهوری اسلامی تشریح شده است. در بخش پنجم مدّعای وهن اسلام و ضرباتی که عملکرد سوء ایشان به اسلام و تشیّع وارد کرده توضیح داده شده است. در خاتمه سقوط ولایت به دلیل نقض شرائط لازم ضمن عقد بدون نیاز به عزل نتیجهگیری شده است.»
۳
قسمت دوم کتاب مجموعه واکنشهایی است که به استیضاح رهبری صورت گرفته است. این واکنشها در سه باب تنظیم شده است. طولانیترین باب نقدهایی است که بر استیضاح رهبری صورت گرفته است. بیش از ده نقد کوتاه و بلند بر استیضاح رهبری منتشر شد. مفصّلترین نقد توسط حجتالاسلام علی ذوعلم در کتابی ۴۰۰ صفحهای با عنوان «نقدقال» صورت گرفته که معرفی و خلاصۀ آن در این باب آمده است. اگر متن کتاب در فضای اینترنت موجود بود متن کامل آن درج میشد.
نقدهای بعدی به ترتیبِ تفصیل متعلق به آقایان دکتر مسعود رضائی شریفآبادی (هفتهنامۀ پنجره)، حجتالاسلام سیدمحمود نبویان (وبسایت برهان)، وبلاگ ساندیسخور، مسعود محمدی (شبکۀ ایران)، دکتر بهزاد حمیدیه (روزنامۀ رسالت)، وبسایت شُبههنیوز، مهدی عامری (روزنامۀ رسالت)، حسین شریعتمداری (روزنامۀ کیهان)، و محمد رحمانی (وبسایت خودنویس) است. از کلیۀ منتقدان با هر زبان و سطحی تشکر میکنم.
پنج مورد از انتقادات با اسم مستعار یا فاقد اسم نویسنده است. منتقدان (به جز یک مورد) متعلّق به ابواب جمعی رهبری هستند و بودجۀ ناشر کاغذی و اینترنتی از بیتالمال ملت فراهم میشود. نیمی از انتقادات در رسانههای کاغذی منتشر شدهاند. نقدها به ترتیب تاریخ انتشار در کتاب آمدهاند. بسیاری از نقدها جرح و ترور شخصیت نویسندۀ استیضاح هستند، و موازین ادب و نقد علمی را رعایت نکردهاند. سطح اکثر آنها به قدری نازل است که نیازی به پاسخ ندارند. اینکه کسانی بپندارند پرسش مؤدبانه از رهبری هتّاکی و بدعت است و استیضاح قانونی وی فتنهگری، و با مشت محکم باید به دهان منتقد کوبید و او را به هر قیمتی ولو با دروغ و بهتان و افترا لجنمال کرد سیمای واقعی جمهوری اسلامی است. استیضاح رهبری حق است چرا که مهمترین مدافعان وی با چنین ادبیات سخیفی از وی دفاع میکنند و اینگونه ناجوانمردانه بر منتقدان وی میتازند و موازین اخلاقی و دینی و مدنی را نقض میکنند. این جرحهای تخریبی عیناً درج شد، بیآنکه حتی در پاورقی متعرّض دروغ و دغلها و مغالطات آنها شوم، حیفِ وقت که در مجادله تلف شود. این نقدها هرچه هستند صدای واقعی نظام جمهوری اسلامی محسوب میشوند، و به همین دلیل درج شدهاند.
در باب دوم بررسیهای استیضاح رهبری گردآوری شده است. مصاحبهای از سراجالدین میردامادی، مقالهای از حسن یوسفی اشکوری و یادداشتی از احسان سلطانی مطالب این باب است.
باب سوم به پاسخهای استیضاح رهبری اختصاص دارد. مصاحبۀ شبکۀ ایران (متعلق به روزنامۀ دولتی ایران) با سیدهاشم بوشهری عضو مجلس خبرگان رهبری و تعجب وی از سکوت هاشمی رفسنجانی در برابر نامۀ استیضاح، اعلام آمادگی نویسنده برای مناظره با اعضای مجلس خبرگان دربارۀ استیضاح رهبری در مصاحبه با جرس، اظهارنظر مدیرمسئول روزنامۀ رسالت و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دراینزمینه، و خبر جرس دربارۀ پاسخ هاشمی رفسنجانی به معترضین هیأترئیسۀ مجلس خبرگان از مطالب این باب است. مطلب پایانی این باب یادداشتی از نویسنده است با عنوان «حفظ نظام با اسرائیلیات». نظامی که برای حفظ خود به هر قیمت، حتی دروغ و بهتان و افترا به منتقد را مجاز میداند، قبل از هر چیز سند عدم مشروعیت خود را امضا کرده است.
کمتر از هشت ماه بعد از انتشار استیضاح رهبری در نامه به هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس خبرگان رهبری وی در اسفند ۱۳۸۹ از سِمَت خود کنار گذاشته شد. خاتمۀ کتاب یادداشت نویسنده به این مناسبت است: حذف آخرین ناهماهنگ.
۴
اکنون چهار سال از زمان نگارش استیضاح رهبری گذشته است و وی در تدارک بیستوپنجمین سال زمامداری خود است. یک ربع قرن تحمیل سلیقۀ شخصی بر ارادۀ ملی زمان کمی نیست. کلیۀ مطالب استیضاح سال ۸۹ به قوّت خود باقی است. امیدوارم در فرصتی دیگر مفاد استیضاح بعدی فراهم شود. سوگوارانه، در این چهار سال انحراف رهبری از موازین قانونی، اخلاقی، شرعی و حقوق بشری نه تنها اصلاح نشده که در مواردی افزایش یافته است.
مجموعۀ افضلالجهاد برگرفته از سخن منسوب به رسول خدا است: «افضل الجهاد کلمة عدل عند امام جائر» (با فضیلتترین جهاد ابراز عدالت در پیشگاه زمامدار ستمکار است). این مجموعه درپیِ نقد ولایت جائر است؛ تحلیل انتقادی استبداد دینی براساس موازین مسلّم اسلامی از قرآن کریم، سنت نبوی، سیرۀ ائمه، قواعد شرعی، موازین اخلاقی و هنجارهای حقوقی. «استیضاح رهبری: ارزیابی کارنامۀ بیستویک سالۀ رهبر جمهوری اسلامی ایران در نامۀ سرگشاده به رئیس مجلس خبرگان رهبری همراه با واکنشهای آن» نخستین دفتر این مجموعه است. دفتر دوم «ابتذال مرجعیت شیعه: استیضاح مرجعیت رهبر جمهوری اسلامی ایران حجتالاسلاموالمسلمین خامنهای» است. دفترهای دیگری در این مجموعه منتشر خواهند شد، انشاءالله.
در این کتاب الکترونیکی متن استیضاح و نقدهای آن در کنار هم در مرأی و منظر خوانندگان قرار گرفته و قضاوت به خود آنها واگذار شده است. نقدهای استیضاح رهبری آزادانه در کشور منتشر شدهاند. اما استیضاح رهبری و دیگر آثار جدید نویسنده از زمستان ۱۳۸۸ امکان انتشار در کشور ندارند. نویسنده از نقد و بررسی آراء خود استقبال میکند، اما خواننده باید بداند این نقدها متوجه کدام اثر است و چه رأی و نظری دارد نقد میشود. امیدوارم روزی برسد که کتاب ممنوعالانتشار افسانه شده باشد و شاهد تحقّق شعار آزادی و اجرای اصول معطّلۀ قانون اساسی باشیم.
تدوین، صفحهبندی و طرح جلد این کتاب را همچون دیگر کتابهای الکترونیکی دو نفر از جوانان عزیز داوطلبانه انجام دادهاند. مقدمۀ کتاب را یکی از اساتید محترم دانشگاه به انگلیسی ترجمه کرده است. از آنها صمیمانه سپاسگزارم. افسوس که به دلایل امنیتی از بردن نامشان معذورم.
اردیبهشت ۱۳۹۳، سالروز میلاد مسعود امام علی
محسن کدیور
[۱]. محمدرضا مهدوی کنی، ۲۶ خرداد ۱۳۹۱، خبرآنلاین.