تهران ـ خبرگزاري كار ايران
دكتر محسن كديور، در مورد عملكرد گروههاي فشار و لباس شخصيها گفت: نخستين باري كه پيرامون گروههاي فشار سخن گفتم به پنج سال گذشته باز ميگردد و اكنون نيز بايد به اين موضوع بپردازم، اين مسئله نشان مي دهد كه طي چند سال گذشته صداها به جايي نرسيده است.
محسن كديور، استاد دانشگاه تربيت مدرس در گفت و گو با خبرنگار سياسي خبرگزاري كار ايران، ايلنا در تشريح عملكرد گروههاي فشار گفت: گروههاي فشار جرياناتي هستند كه در القاي اهداف بخشي از حاكميت در جوامع ناسالم و ناهنجار به اقدامات خشونت آميز دست ميزنند و به اين ترتيب عرصه را بر مخالفان و منتقدان تنگ ميكنند.
كديور با بيان اينكه گروههاي فشار در جوامعي رشد و فعاليت ميكنند كه درآن قواعد بازي دمكراتيك رعايت نميشود، افزود: در اين جوامع موقعيت جريانهاي سياسي متناسب با وزن آنها نيست و جاي اقليت و اكثريت در تركيب سياسي چنين جوامعي جابه جا شده است.
وي با بيان اينكه پديده گروههاي فشار، مختص جوامع بسته و توده وار (پوپوليستي) است، گفت: جوامع باز و دموكراتيك نيازي به دست يازيدن به گروههاي فشار ندارند. تمايز ميان يك حكومت پوپوليستي و دموكراتيك در اين است كه مردم در يك حكومت دموكراتيك به صورت واقعي زمام امور جامعه را در دست دارند و جامعه براساس اراده مردم اداره مي شود و در موارد اختلافي صندوق هاي راي و انتخابات و همه پرسي تعيين كننده خواهد بود ، اما در جوامع توده وار تكليف مسايل اختلافي در خيابانها تعيين مي شود و تظاهرات خياباني از صندوق هاي راي مهم تر تلقي مي شود.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: به هر ميزاني كه در يك جامعه گروههاي فشار مسير رويداد ها را تعيين ميكنند، به همان ميزان نيز استبداد رسوخ كرده است.
وي تاكيد كرد: بر خلاف آنچه برخي ميگويند، كليت گروههاي فشار را افراد خودسر تشكيل نميدهند. كساني كه از واژه خودسر استفاده ميكنند خواهان فرار از بيان رابطه سازماني اين افراد با قطبهاي قدرت هستند.
كديور با بيان اينكه گروههاي فشار مختص جوامع ديني يا ايدئولوژيك نيست، افزود: در اكثر جوامع استبدادي ميتوان گروههاي فشار را با عملكردهاي مشابه يافت. اين پديده را در كشورهاي آمريكاي لاتين نيز ميتوان ديد. در ايران پيش از انقلاب نيز رژيم پهلوي در موارد متعددي به استفاده از ابزار گروه فشار روي آورد كه از جمله آنها ميتوان به حمله گروههاي فشار رژيم به مدرسه فيضيه در سال ۴۲ اشاره كرد. اين حمله شباهت زيادي با حمله به كوي دانشگاه ، در سال ۷۸ داشت.
كديور افزود: همچنين در جريان كودتاي ۲۸ مرداد سال ۳۲ ، جريان گروههاي فشار پررنگترين نقش خود را در طول تاريخ ايران ايفا كرد. سازماندهي آن جريان لمپني با صحنه گرداني دست نشاندگان رژيم سلطنتي و با حمايت آمريكا صورت گرفت و عده اي چماقدار به نام مردم زمينه كودتا را فراهم كردند.
كديور با اشاره به فعاليت گروههاي فشار پس از آغاز جنبش اصلاحات در خرداد ۷۶ گفت: پس از آغاز جنبش اصلاحات، به تدريج فضاي جامعه بازتر شد و استفاده بخشي از حاكميت از گروههاي فشار به يكباره افزايش چشمگيري پيدا كرد. فشار اين گروه نيز بيش از همه بر اركان انتخاباتي و مردمي نظام بود.
دبير انجمن دفاع از آزادي مطبوعات در تشريح ويژگي گروههاي فشار، گفت: گروههاي فشار داراي ويژگيهايي هستند كه از جمله آنها جهل نسبي است. سطح فكري اين گروهها غالبا از سطح دانش عمومي در جامعه پايين تر است. آنها حتي از ضريب هوشي پايين تري نيز برخوردارند. افراد جاهل، كساني هستند كه خود داراي تحليل مستقلي نيستند و خيلي زود تحت تاثير تحليل هاي فريب كارانه قرار مي گيرند.
وي افزود: از ديگر ويژگي هاي اين افراد ميتوان به فقر مالي اشاره كرد. نياز اقتصادي اين افراد باعث مي شود كه در مقابل دستمزدهاي ناچيز به اقدامات خشونت بار در جامعه دست بزنند.
كديور گفت: اعضاي اين جريان افرادي سازمان يافتهاند و در مواقعي كه به آنها نياز است به صحنه ميآيند و بعد از عمليات به يكباره غيب مي شوند و ديگر از آنها خبري نيست ؛ اگر هم به صورت اتفاقي دستگير شوند ، في الفور آزاد مي شوند و در صورت محكوميت به زندان ، طي مرخصي هاي طولاني عملا در خارج از زندان دوران محكوميت را سپري مي كنند.
محسن كديور از جمله خصوصيات اين گروهها را پنهان كاري آنان دانست و افزود: اگر چه اعمال اين گروها آشكار است اما داراي روابط مخفي با سازمان قدرت هستند؛ چرا كه روشن شدن ارتباط آنها با چنين لمپن هايي به مصلحت اربابان قدرت آنها نيست. افراد اين گروهها بي شناسنامه و فاقد هويت رسمي هستند.
كديور خاطر نشان كرد: اين افراد داراي لباس فرم خاصي نيستند و كارت ويژه عضويت ندارند و هنگام دستگيري نيز ، خود را مردم معرفي ميكنند و نامي از سازمان خود به ميان نميآورند.اين افراد به مثابه احزاب بدون تابلويي هستند كه در مقابل اعمال سنگين خود حاضر به پرداختن كوچكترين هزينهاي نيستند.
استاد دانشگاه تربيت مدرس ، اعضاي گروههاي فشار را افرادي قانون شكن دانست و عنوان كرد: اين افراد
نميتوانند در چارچوبهاي قانوني فعاليت كنند، چرا كه فعاليت قانوني نياز به شناسنامه دارد، بنابراين گروههاي فشار از آنجا كه فاقد هويت هستند ، ميانبري براي رسيدن به مقاصد اربابان خود به شمار مي روند.
وي درباره ادعاي دينداري اين افراد گفت: چماقداران به رغم اينكه مدعي دينداري هستند ، به لحاظ اخلاقي و ديني ، متخلف هستند و ارزشهاي واقعي دين را زير پا مي گذارند؛ اين مسئله را به وضوح در رفتارهاي پرده درانه آنها مي توان ديد.
كديور تاكيد كرد: گروههاي فشار در جوامعي رشد مي كنند كه سانسور در فضاي آن حاكم باشد ، چرا كه با گردش آزاد اطلاعات نيازي به گروههاي فشار نخواهد بود. از جمله مهمترين خصايل اين گروهها ، نفاق و دورويي حاكم در ميان آنها است.
وي افزود: رهبران سياسي اين گروهها ، افراد دو چهره اي هستند كه به زباني با مردم و با زبان ديگري با خواص خود سخن مي گويند.اين جريانها معتقدند كه رهبران سياسي و مراجع فكري آنها تحت فشار هستند و نمي توانند عقايد ما في الضميرخود را به روشني بيان كنند و تقيه ميكنند. از ديدگاه سران گروههاي فشار سخنان رهبران سياسي عالي رتبه نظام داراي ظاهر و باطن متفاوت است كه ظاهر آن براي توده مردم و عوام الناس است اما اين فرمايشات داراي باطن ورموزي است كه تنها خواص متوجه آن مي شوند.
كديور با اشاره به اينكه در فقه اسلامي افرادي كه امنيت جامعه را مسلحانه از بين مي برند و در امنيت كشور اختلال ايجاد مي كنند و دست به ايجاد خوف در جامعه مي زنند، محارب هستند و بايد به اشد مجازات برسند، تصريح كرد: حفظ امنيت جامعه در درجه اول اهميت است و كساني كه در امنيت عمومي به صورت مسلحانه ايجاد خوف و اخلال مي كنند محارب هستند و حكم محارب و مجازات آن در اسلام مشخص است.اين كه افرادي در دفاع از حكومت و ولايت با اسلحه و ارعاب در امنيت جامعه اخلال ايجاد كنند ، در صورت مساله محارب هيچ تغييري ايجاد نمي كنند.
وي با بيان اينكه از زندان پيگير دادگاه حجاريان بوده است، اظهار داشت: اين دادگاه به هيچ وجه قانع كننده افكار عمومي نبوده و در آن دادگاه افراد به خفيف ترين مجازات ها محكوم شدند و پس از مدت كوتاهي نيز آزاد شدند و همانطور كه مي بينيم اين روزها فجايع مشابهي را مي آفرينند.
وي گفت: مردم اعضاي گروههاي فشار را مي شناسند و معتقدند اراده جدي براي مقابله با گروههاي فشار وجود ندارد و من اميدوارم كه خلاف اين مطلب به اثبات برسد.اما اگر براي از ميان برداشتن گروههاي فشار اراده جدي وجود داشته باشد ، راهكار ساده اي دارد و به راحتي مي توان گروه هاي فشار را به زباله دان تاريخ افكند و جامعه را از لوث وجود آنها پاك كرد.
كديور تصريح كرد: كافي است سازمانها و مقاماتي كه گروههاي فشار خود را به آنها منتسب ميكنند از اساس از ايشان تبري بجويند و اعلام كنند كه خارج از مجاري قانوني و علني هيچ حكم و دستوري ندارند.
وي با اشاره به نامه تعدادي از نمايندگان مجلس به مقام رهبري گفت: نمايندگان مجلس در نامهاي، مسايلي را با مقام رهبري در ميان گذاشتند اما با كمال تاسف از انتشار آن نامه جلوگيري شد و توسط گروههاي فشار براي نمايندگان و امضا كنندگان نامه مشكلاتي بوجود آمد.
دكتر محسن كديور در پايان با اشاره به احكام جديد دكتر هاشم آقاجري، مدير گروه تاريخ دانشگاه تربيت مدرس اظهار داشت: خبر حكم دكتر آقاجري طي روزهاي گذشته اعلام شد اما تحت الشعاع ناآرامي هاي شب هاي اخير قرار گرفت.
آقاجري به غير از حكم جانشين اعدام به چهار سال زندان،۷۴ ضربه شلاق تعليقي و پنج سال محروميت اجتماعي محكوم شده و هم اينك اتهام فرار نيز متوجه ايشان شده است.
وي پيرامون اين احكام، گفت: اين شيوه برخورد با يك استاد دانشگاه باعث تاسف جدي است و عدالت قوه قضائيه را زير سوال مي برد.
كديور در ادامه افزود: آيا اين احكام در مورد يك استاد تاريخ كه به صورت مسلحانه عليه رژيم شاه مبارزه كرده و در جبهه هاي جنگ در دفاع از ايران و انقلاب اسلامي پاي خود را از دست داده است ، زندان و شلاق و محروميت از حقوق اجتماعي است و اگر دانشجويي ايراني در اعتراض به اين احكام ظالمانه فرياد بزند و تظاهرات كند ،جاي شگفتي نيست.
محسن كديور در پايان اظهار داشت: در زماني كه محاربين، قمه كشان و چاقو كش ها و لات ها در خيابان هاي تهران آزادانه در دفاع ظاهري از حكومت عربده بكشند و يك استاد دانشگاه با چنين سوابقي به زندان و شلاق و محروميت از حقوق اجتماعي محكوم شود و دانشجويان مظلوم به جرم انتقاد و تظاهرات مسالمت آميز ، به شكل غير قانوني دستگير شوند؛ چه جايي براي نام بردن از عدالت علوي باقي مي ماند؟