دین، اخلاق و معنویت(۱)

خبرگزاري دانشجويان ايران – تهران

سرويس سياسي

كديور گفت: دينداري معاصر ما با بحران مواجه شده و اين بحران به خاطر تاكيد فراوان بر بخش‌هاي غير مهم و غفلت از بخش‌هاي ذاتي و جوهري دين است.

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، محسن كديور استاد دانشگاه طي سخناني با عنوان « دين، اخلاق، معنويت » در مراسم جبهه مشاركت ايران اسلامي، افزود: من به بعد نسبتا فراموش شده ديني كه هم غفلت تاريخي دارد و هم غفلت در دوران معاصر تاكيد مي‌كنم، حقوق معاصر فقه و حقوق ديني از وجه امتياز بالاتري برخوردارند.

وي افزود: در علم كلام، هنوز راي چندان تازه‌اي بر آراي متكلمين قرن هفتم و هشتم اضافه نشده است ولي در علم فقه اگر بخواهيم به فقيه قرن چهارم يا پنجم استناد كنيم، ميسر نيست و حتي در علم اخلاق نيز تاليفات آنها بسيار كمتر از علم كلامي است.

وي گفت: حدود ۲۵ سال پيش با شروع انقلاب اسلامي، رويكرد تازه‌اي به دين آغاز شد و روشنفكري ديني از آن زمان در جامعه ما آغاز و اهتمام دينداران و تحصيل‌كردگان متدين ما به بخش خاصي از دين معطوف شد. متاسفانه آن بخش اخلاق ديني نبود بلكه بخش اجتماعي دين بود.

كديور افزود: نيم قرن پيش در دوران سيطره فكري سوسياليسم بر جهان، شعار اصلي جوامع روشنفكري عدالت اجتماعي بود. لذا اهتمام دينداران در مقابل رقيب، يافتن گزاره‌هاي عدالت‌جويانه در متن دين بود ولي كم‌كم سوسياليسم جاي خود را به جانشين‌هاي ديگري مثل ليبراليسم داد و مباحث دموكراسي و حقوق بشر به ميان آمد. امروز وقتي دم از جامعه سالم مي‌زنيم اولين نكته‌اي كه به ذهن مي‌رسد جامعه‌اي است كه در آن ضوابط مردم‌سالاري و حقوق بشر مورد توجه قرار گيرد.

اين مدرس دانشگاه ادامه داد: پيام اصلي دين، پيامي انساني، اخلاقي، تذهيبي و تزكيه‌اي است و اگر بخواهيم جامعه‌اي سالم و پيامبرپسند بسازيم، بايد با همان دستورات قرآن و روش پيامبر پيش برويم. در درجه اول بايد انسان‌سازي كنيم و اهتماممان بايد به قانون جامعه و مديران جامعه باشد. اگر مديريت و قانون جامعه اصلاح شود، جامعه هم اصلاح مي‌شود.

كديور با ابراز اين عقيده كه دينداري در اين سال‌ها بيشتر به سمت ظواهر رفته است، تصريح كرد: جوامع فقهي تهي از اخلاق، حوزه‌اي است به نام “رياكاري”، موريانه‌اي است به نام “نفاق” و دردي است به اسم “تظاهر”.

كديور گفت: ما آمده بوديم كه جامعه را ديني كنيم، ديني شدن جامعه با رياكاري سازگار نيست، پس جايي از كار ما اشتباه است. آن چيزي كه دينداري را تضمين مي‌كند ايمان قلبي است نه التزام ظاهري.

وي اظهار داشت: قبل از اينكه جامعه را ديندار كنيم بايد تحولي در درونمان صورت گيرد. بايد بدانيم كه مسائل فقهي و حقوقي مرحله آخر دينداري است. مرحله چهارم كه رعايت ابعاد فقهي و ظواهر شرعي است، چندان موثر نخواهد بود. پله اول، ايمان ديني است و اين ايمان است كه به تمام مراحل قبلي معنا مي‌دهد.

كديور معتقد است: منابع سنتي ما از حوزه ايمان، فقط به ولايت اهل بيت توجه كرده‌اند و بخش‌هاي ديگر را فراموش كرده‌اند. در جامعه ما به ميزاني كه از عدالت و آزادي و مردم‌سالاري و حقوق بشر سخن گفته شده است، به اين ميزان گفته نشده كه آنها حداقل‌هاي لازم براي جامعه سالم است نه شرط كافي.

كديور پله دوم را اخلاق دانست و در مورد فرق اخلاق و حقوق گفت: اخلاق به قلب مربوط است و فعل اختياري است كه از انسان صادر مي‌شود در حالي كه حقوق كارش با امر الزامي است. به جا نياوردن فعل حقوقي مجازات دنيوي را به همراه دارد، اما تخلف از اخلاق ترس و مجازات دنيوي ندارد.

وي پله سوم را عبادات ديني عنوان كرد و افزود: عبادات ديني آن نيست كه علنا اجرا شود تا امتياز دنيوي تحصيل شود.

كديور پله چهارم را شريعت معاملاتي و شريعت فقهي كه همان روابط اجتماعي مبتني بر حقوق ديني است عنوان كرد و گفت: اگر سه پله قبلي رعايت نشده باشند، نمي‌توان گفت كه دين محقق شده است.

به اعتقاد اين استاد دانشگاه: اگر سياست و اقتصاد ديني نباشند اما اخلاق ديني و عبادات ديني در جامعه رعايت شوند، آن جامعه يقينا ديني است، اما برعكسش اين چنين نيست. اگر توسعه سياسي و اجتماعي ‌برنامه‌ريزي مي‌خواهد، توسعه اخلاقي هم برنامه‌ريزي مي‌خواهد.

وي سپس در پاسخ به سوالي ابراز عقيده كرد: آنچه كه از سكولاريسم مي‌توان ارائه كرد جدايي نهاد دين از نهاد قدرت است اما معنايش جدايي دين از سياست نيست. متاسفانه به واسطه عملكرد نادرست بعضي‌ها اين فكر به ويژه در بين جوانان رايج شده كه بهترين راه نجات جامعه، دين‌زدايي از صحنه عمومي است. اما پاسخ امثال ما اين نيست، ‌چون ما فكر مي‌كنيم دين در واقع افراط در مقابل تفريطي است كه استبداد ديني به كار برده است.

وي گفت: دينداري نبايد از طريق قدرت و زور و اجبار قانوني در جامعه تحميل شود بلكه بايد از طريق جامعه مدني و اراده و اختيار مومنان به شكل دموكراتيك به عرصه عمومي كشيده ‌شود. اگر زماني دينداران احيانا مورد اقبال اكثريت جامعه قرار نگرفته باشند، بايد آماده باشند تا زمام امور را به دست كسان ديگر بسپارند. اگر چنين باشد مي‌توان از دموكراسي و مردم‌سالاري در عرصه عمومي دفاع كرد.

كديور تصريح كرد: من به جدايي نهاد ديني از دولت قائل و به عدم جدايي دين از سياست معتقدم.

وي در پاسخ به سوال ديگري گفت: حكومت‌داري هرگز هدف پيامبر نبوده است. مهمترين هدف پيامبر، انسان‌سازي است.

كديور در پاسخ به يكي ديگر از سوالات گفت: « زماني مي‌توانيم از امت اسلامي صحبت كنيم كه مهاجرپذير باشيم، يعني نخبگان را به جامعه خود بكشانيم نه اينكه نخبگان را به جامعه ديگر بفرستيم.»

________________________________________

روزنامه شرق

«محسن كديور» رئيس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات گفت: دينداري معاصر ما با بحران مواجه شده و اين بحران به خاطر تأكيد فراوان بر بخش هاي غيرمهم و غفلت از بخش هاي ذاتي و جوهري دين است.وي طي سخناني با عنوان «دين، اخلاق، معنويت» در مراسم جبهه مشاركت افزود: من به بعد نسبتا فراموش شده ديني كه هم غفلت تاريخي دارد و هم غفلت در دوران معاصر تأكيد مي كنم، حقوق معاصر فقه و حقوق ديني از وجهه امتياز بالاتري برخوردارند.

وي افزود: در علم كلام، هنوز رأي چندان تازه اي بر آراي متكلمين قرن هفتم و هشتم اضافه نشده است ولي در علم فقه اگر بخواهيم به فقيه قرن چهارم يا پنجم استناد كنيم، ميسر نيست و حتي در علم اخلاق نيز تأليفات آنها بسيار كمتر از علم كلامي است.وي گفت: حدود ۲۵ سال پيش با شروع انقلاب اسلامي، رويكرد تازه اي به دين آغاز شد و روشنفكري ديني از آن زمان در جامعه ما آغاز و اهتمام دينداران و تحصيل كردگان متدين ما به بخش خاصي از دين معطوف شد. متأسفانه آن بخش اخلاق ديني نبود بلكه بخش اجتماعي دين بود.كديور افزود: نيم قرن پيش در دوران سيطره فكري سوسياليسم بر جهان، شعار اصلي جوامع روشنفكري عدالت اجتماعي بود. لذا اهتمام دينداران در مقابل رقيب، يافتن گزاره هاي عدالتجويانه در متن دين بود ولي كم كم سوسياليسم جاي خود را به جانشين هاي ديگري مثل ليبراليسم داد و مباحث دموكراسي و حقوق بشر به ميان آمد. امروز وقتي دم از جامعه سالم مي زنيم اولين نكته اي كه به ذهن مي رسد جامعه اي است كه در آن ضوابط مردم سالاري و حقوق بشر مورد توجه قرار گيرد.اين مدرس دانشگاه ادامه داد: پيام اصلي دين، پيامي انساني، اخلاقي، تذهيبي و تزكيه اي است و اگر بخواهيم جامعه اي سالم و پيامبرپسند بسازيم، بايد با همان دستورات قرآن و روش پيامبر پيش برويم. در درجه اول بايد انسان سازي كنيم و اهتماممان بايد به قانون جامعه و مديران جامعه باشد. اگر مديريت و قانون جامعه اصلاح شود، جامعه هم اصلاح مي شود.كديور با ابراز اين عقيده كه دينداري در اين سال ها بيشتر به سمت ظواهر رفته است، تصريح كرد: جوامع تهي از اخلاق، جوامعي است به نام «رياكاري»، موريانه اي است به نام «نفاق» و دردي است به اسم «تظاهر».كديور گفت: ما آمده بوديم كه جامعه را ديني كنيم، ديني شدن جامعه با رياكاري سازگار نيست، پس جايي از كار ما اشتباه است. آن چيزي كه دينداري را تضمين مي كند ايمان قلبي است نه التزام ظاهري.

وي اظهار داشت: قبل از اينكه جامعه را ديندار كنيم بايد تحولي در درونمان صورت گيرد. بايد بدانيم كه مسائل فقهي و حقوقي مرحله آخر دينداري است. مرحله چهارم كه رعايت ابعاد فقهي وظواهر شرعي است، چندان موثر نخواهد بود. پله اول، ايمان ديني است و اين ايمان است كه به تمام مراحل قبلي معنا مي دهد.كديور معتقد است: منابع سنتي ما از حوزه ايمان، فقط به ولايت اهل بيت توجه كرده اند و بخش هاي ديگر را فراموش كرده اند. در جامعه ما به ميزاني كه از عدالت و آزادي و مردم سالاري و حقوق بشر سخن گفته شده است، به اين ميزان گفته نشده كه آنها حداقل هاي لازم براي جامعه سالم است نه شرط كافي.كديور پله دوم را اخلاق دانست و در مورد فرق اخلاق و حقوق گفت: اخلاق به قلب مربوط است و فعل اختياري است كه از انسان صادر مي شود در حالي كه حقوق كارش با امر الزامي است. به جا نياوردن فعل حقوقي مجازات دنيوي را به همراه دارد، اما تخلف از اخلاق ترس و مجازات دنيوي ندارد.وي پله سوم را عبادات ديني عنوان كرد و افزود: عبادات ديني آن نيست كه علنا اجرا شود تا امتياز دنيوي تحصيل شود.كديور پله چهارم را شريعت معاملاتي و شريعت فقهي كه همان روابط اجتماعي مبتني بر حقوق ديني است عنوان كرد و گفت: اگر سه پله قبلي رعايت نشده باشند، نمي توان گفت كه دين محقق شده است.

به اعتقاد اين استاد دانشگاه: اگر سياست و اقتصاد ديني نباشند اما اخلاق ديني و عبادات ديني در جامعه رعايت شوند، آن جامعه يقينا ديني است، اما برعكسش اين چنين نيست. اگر توسعه سياسي و اجتماعي برنامه ريزي مي خواهد، توسعه اخلاقي هم برنامه ريزي مي خواهد.وي سپس در پاسخ به سئوالي ابراز عقيده كرد: آنچه كه از سكولاريسم مي توان ارائه كرد جدايي نهاد دين از نهاد قدرت است اما معنايش جدايي دين از سياست نيست. متأسفانه به واسطه عملكرد نادرست بعضي ها اين فكر به ويژه در بين جوانان رايج شده كه بهترين راه نجات جامعه، دين زدايي از صحنه عمومي است. اما پاسخ امثال ما اين نيست، چون ما فكر مي كنيم دين در واقع افراط در مقابل تفريطي است كه استبداد ديني به كار برده است.وي گفت:دينداري نبايد از طريق قدرت و زور و اجبار قانوني در جامعه تحميل شود بلكه بايد از طريق جامعه مدني و اراده و اختيار مومنان به شكل دموكراتيك به عرصه عمومي كشيده شود. اگر زماني دينداران احيانا مورد اقبال اكثريت جامعه قرار نگرفته باشند، بايد آماده باشند تا زمام امور را به دست كسان ديگر بسپارند. اگر چنين باشد مي توان از دموكراسي و مردم سالاري در عرصه عمومي دفاع كرد.كديور تصريح كرد: من به جدايي نهاد ديني از دولت قائلم اما به جدايي دين از سياست معتقد نيستم.وي در پاسخ به سئوال ديگري گفت: مهمترين هدف پيامبر، انسان سازي بوده است . كديور در پاسخ به يكي ديگر از سئوالات گفت: «زماني مي توانيم از امت اسلامي صحبت كنيم كه مهاجرپذير باشيم، يعني نخبگان را به جامعه خود بكشانيم نه اينكه نخبگان را به جامعه ديگر بفرستيم.»