جناب آقاي دكتر فرهاد دانشجو
رياست محترم دانشگاه تربيت مدرس
سلام عليكم، با احترام به استحضار مي رساند:
۱. با گذشت مهلت مقرر در جلسه مورخ ۱۸/۱۱/۸۵ ، نه تنها هيچ اقدامي از جانب دانشكده براي «تمكين به قانون» مشاهده نشد، بلكه از قضا سركنگبين صفرا فزود: رونوشت نامه اي فاقد هر گونه وجاهت قانوني منسوب به گروه فلسفه (به امضاي از جمله رئيس دانشكده خطاب به خودش) در تاريخ ۲۹/۱۲/۸۵ در اختيار اينجانب قرار گرفت كه نشان از قانون ستيزي مجدد و بحران سازي مجموعه تحت امرتان در دانشكده علوم انساني دارد.
۲. اقدامات مشفقانه جمعي از اساتيد محترم دانشكده براي حل خردمندانه بحران و ملاقاتهاي مكرر فردي و گروهي شخصيتهاي دانشكده با رئيس دانشكده (از جمله اقدامات دلسوزانه هفته اخير) نتيجه اي جز اهانت به اساتيد، ريشخند قانون و گريز از پاسخگوئي از سوي رئيس انتصابي دانشكده نداشته است.
۳. براساس قاعده حقوقي«هر كس از هر تريبوني مورد تعرض قرار گيرد،از همان تربيون حق دفاع دارد»(مورد تأييد مؤكد رهبر فقيد انقلاب اسلامي)؛ با توجه به اينكه در دو نامه مورخ ۱/۹/۸۵ جنابعالي(نصب شده در پايگاه اينترنتي دانشگاه به مدت يك ماه با عنوان «پيام رياست محترم دانشگاه» و ارسال شده براي كليه اعضاي هيأت علمي دانشكده علوم انساني و برخي از ديگر همكاران دانشگاهي) متعرض اينجانب شده بوديد؛ خواهشمند است دستور فرمائيد پاسخ مورخ ۱۶/۱۱/۸۵ اينجانب به نامه هاي يادشده با عنوان «پاسخ به پيام رياست محترم دانشگاه» به همان مدت در پايگاه اينترنتي دانشگاه نصب و نسخه كاغذي آن براي همه افرادي كه نامه هاي جنابعالي برايشان ارسال شده بود، ارسال گردد.
۴. با توجه به اعلام وصول شكايت مورخ ۱۰/۸/۸۵ اينجانب از اولياي محترم دانشگاه با سه ماه و نيم تأخير سؤال برانگيز؛ جهت اثبات حسن نيت خود تا پايان وقت اداري ۸/۱۲/۸۵ صبر مي كنم، در صورتي كه تا زمان ياد شده از سوي دانشگاه اقدامي جهت «جبران مافات و تصحيح تخلفات متعدد قانوني در سال تحصيلي جاري» صورت نگيرد، و با عنايت به عدم احراز انصاف، بي طرفي و استقلال رأي در نهادهاي مربوطه در دانشگاه؛ از طرق مقتضي قانوني(خارج از دانشگاه) براي استيفاي حقوق آكادميك خود اقدام خواهم نمود، ان شاء الله.
محسن كديور
۶/۱۲/۱۳۸۵