در ضمن نخستین مصاحبه من با صدای آمریکا در ضمن دهها مسئله مهم اشاره ای کوتاه به شعار “هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران” شد. طرفداران شعار “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” و هکذا طرفداران رژیم ایران پنداشتند که من وقوع شعار اخیر در روز قدس سال گذشته را منکر شده ام. به کسانی که طالب حقیقتند یادآور می شوم:
اولا. شعار “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” در روز قدس در تهران توسط جمعی از جوانان ایرانی فریاد شده است و در وقوع آن تردیدی نیست.
ثانیا. این شعار عکس العملی در مقابل استفاده ابزاری از مسئله فلسطین از جانب حکومت ایران بوده است. بسیاری از سردهندگان این شعار سوء استفاده حکومت از آرمان فلسطین برای سرپوش گذاشتن بر ستمی که بر ملت ایران می رود را صادقانه محکوم کرده اند. هر چند از بیان مناسبی برای نیل به این هدف انسانی استفاده نکرده اند.
ثالثا. علیرغم اینکه این شعار در روز قدس سر داده شده است، و با اینکه در قصد خیر بسیاری از سردهندگان آن هم تردیدی نیست، من این شعار سلبی را صحیح نمی دانم، زیرا این شعار نه اخلاقی است و نه اسلامی. ظلم به هر ملتی ناپسند است چه ایرانی چه غیر ایرانی. هر چند اولویت در نبرد با ظالم خانگی است و اول باید خانه را از لوث ظالم پاک کرد ، آنگاه به دفاع از دیگر مظلومان پرداخت.
شعار ایجابی “هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران” سازگار با موازین اخلاقی و معیارهای اسلامی است و مورد حمایت رهبران جنبش سبز هم بوده است.
رابعا. صرف اینکه جمعی از هموطنان شعار سلبی را در روز قدس سر داده اند، دلیل نمی شود که این شعار ملت ایران است، همچنانکه چون شعار ایجابی مطلوب امثال من است، پس نمی توان نتیجه گرفت این شعار ملت ایران است. امیدوارم بزودی امکان مراجعه به افکار عمومی فراهم شود و سه راهبرد ایران فدای فلسطین و لبنان (سیاست عملی حکومت ایران)، فلسطین و لبنان فدای ایران (مفاد شعار سلبی) و اولویت ایران بر فلسطین و لبنان (مفاد شعار ایجابی) به رفراندم گذاشته شود. من معتقدم جنبش سبز و اکثریت ملت ایران گزینه سوم را انتخاب خواهند کرد.
با دریافت نخستین پیام درباره مصاحبه، دریافتم که با جمله ای بریده از زمینه متن، معرکه گرفته شده است تا اذهان را از مسائل مهم مطروحه در مصاحبه منحرف گردانند، اگر چه در ضمن مصاحبه قرائن کافی برای برداشت صحیح فراهم بود، اما اگر کسی صرفا با یک جمله بخواهد درباره تمام مطلب قضاوت کند کلمات من از بیان منظورم قاصر بوده است، لذا مختصر مفاد فوق را به اطلاع مصاحبه گر (خانم ستاره درخشش) ایمیل کردم و ایشان نیز خبر داد که توضیح کوتاه مرا به اطلاع بینندگان مصاحبه رسانیده است.
لازم به ذکر است که من مضمون فوق را در نخستین سخنرانیم پس از روز قدس به شرح زیر مورد بحث قرار داده ام.
“ضرورتهای نخستین مرحله جنبش سبز“، نهم آبان ۸۸ ( آخر اکتبر ۲۰۰۹) دانشگاه نورث وسترن شیکاگو
در مقابل تفریطهای رژیم در دام افراط نیفتیم
در ایران اکثر مردم نسبت به سرنوشت فلسطین حساسند، درعینحال بهشدت از استفادهابزاری از مسئلهفلسطین بیزارند. حالا بنده بیایم بهگونهای شعار بدهم که ضداخلاق باشد. ما قرار بوده است که دربرابر هیچ مظلومی در دنیا کوتاه نیاییم، اما اولین مظلوم مظلومِ خانگی است. اولین مظلوم خود ملت ایران است. بسیار خوب، اگر میخواهیم بگوییم آقای رئیسجمهور تقلبی! شما قبل از اینکه رئیسجمهور فلسطین اشغالییا لبنان باشید، رئیسجمهورِ اسلامی ایران هستید، لطفاً بهجای دهبار اسم فلسطین و لبنان را بردن یکبار هم اسم ایران را بیاورید، این حرف حسابیست. اما اگر بگوییم هیچلازم نیست دربارهلبنان بگویی، هیچچیز لازم نیست دربارهغزه بگویی، فقط ایران، خوب میتوان همین سخن را بهگونهای بیان کرد که حساسیتبرانگیز نباشد، میتوان گفت «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران». اما چرا بگوییم چیزی را که نفی اخلاق اسلامی، نفی عرق ملیمان باشد؟ اجازه بدهید بگویم برخی تندرویهای کودکانه در کشور ما در حال اتفاق افتادن است.
برخی شعارهای افراطی در حال شکل گرفتن است، در برابر برخی اقدامات تفریطی. مولا علی (ع) در نهجالبلاغه یک جملهبسیار بسیار مهم دارد؛ میگوید: «لا ترى الجاهل إلا مُفرِطاً أو مُفَرِّطاً». جاهل، فرد نادان یا افراط میکند یا تفریط. یا زیادهروی میکند یا کم میگذارد. الان مشکلی که ما داریم این است که حکومت ما افراط میکند از زاویهای. اگر قرار باشد ما هم به همان شیوهحکومت عمل کنیم، یعنی همان بکنیم که او میخواهد، ما هم افراطیگری کنیم، با او چه فرقی داریم؟ حکومت ما از مسئلهی فلسطین سوء استفاده افراطی میکند، قرار نیست ما هم سوء استفاده تفریطی کنیم از این مسئله در جهت مقابل. ما خیلی راحت میگوییم بله مسئله فلسطین برای من ایرانی هم مهم است، اما اولویت با مسایل ایران است. این میشود شکل معقول و بینالمللی ماجرا. اگر من در هر مجمع بینالمللی قرار بگیرم از حقوق مردم مظلوم فلسطین دفاع خواهم کرد اما در وهلهاول حق با مردم مظلوم ایران است، چراکه من ایرانی هستم. در مرتبهثانوی به مسئلهی دیگر مظلومان جهان هم فکر میکنم. اما اگر قرار شد در میان این مظلومیتها من مسئله فلسطین را صرفاً ابزاری قرار دهم برای فراموش کردن مسایل داخلی ایران، این سخن پذیرفته نیست.”
امیدوارم این مختصر دوستداران حقیقت را بکار آید. متن کتبی مصاحبه نیز بزودی منتشر خواهد شد.
سوم تیر ۱۳۸۹