اعتماد ملی:
لغو عضويت كديور و حجاريان در شوراهاي تخصصي دانشگاه تربيت مدرس
ساناز الله بداشتی
آن زمان كه محمود احمدينژاد دانشجويان نخبه را به دفتر كار خود دعوت كرد تا از حضور استادهايي كه خود <سكولار> ناميده بود در دانشگاهها خبر دهد، بايد پيشبيني ميشد كه تعريف نامفهوم رئيسجمهور براي استادان، اهداف اوليه حركت و برنامهريزي دقيق براي اعمال محدوديت حضور استادهاي دگرانديش و روشنفكر در دانشگاهها است.
احمدينژاد آن روز بهطور رسمي موضع دولت نهم را آنطور كه خود ميخواست از زبان دانشجويان فرياد زد و گفت: <جوان و دانشجو بايد امروز بر سر رئيسجمهور فرياد بزند كه چرا استاد سكولار در دانشگاه حرف ميزند، دانشجويان امروز بايد عليه انديشههاي ليبرال و انديشههاي اقتصادي ليبرال فرياد بزنند.>
انتظارات دستنيافتني رئيسجمهور، شايد پاسخي به جريانهاي چندين ماه پيش از اين جلسه بود كه فرياد دانشجويان مهمترين دانشگاه پايتخت در تهران را بهدنبال داشت، جرياني كه اگرچه <بازنشستگي قانوني اساتيد> ناميده شد اما انگار چهره واقعي ديگري داشت.
درخواست احمدينژاد كه البته هيچ نشان و توضيحي براي تفكيك اساتيد سكولار و غيرسكولار نداشت، به مسوولان نظام آموزشي كشور (وزارت علوم) ۳ ماه فرصت داد تا در اين مدت با دقت بر آن گفته تصميمات جديدي اتخاذ كنند، تصميمي كه امروز اثرات آن فرياد را به خوبي روشن ميكند.
حذف كديور از شوراهاي تخصصي
فرصت كافي مسوولان دانشگاه روز يكشنبه بهطور رسمي در دانشگاه تربيت مدرس به مرحله عمل رسيد، حجتالاسلام رضا اكبريان، رئيس دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس كه از سوي فرهاد دانشجو رئيس دانشگاه و برادر استاندار و عضو شوراي شهر تهران به اين سمت منصوب شده است، با حضور دكتر محسن كديور، استاد گروه فلسفه و عضو هيات علمي اين دانشكده در شوراي تخصصي گروه فلسفه موافقت نكرد، تا حق حضور در گروههاي پژوهشي و تحقيقي از او سلب شود.
كديور از سال ۱۳۷۹ همزمان با استخدام در دانشكده علوم انساني تربيت مدرس رسما عضو شوراهاي تخصصي دانشكده شد تا در كنار ديگر اعضاي گروه مسووليت بررسي مسائل آموزشي و پژوهشي دانشكده را برعهده بگيرد، مسووليتي كه البته از روز يكشنبه از او سلب شد.
روزنامه آینده نو – ۹ آبان ۱۳۸۵
كديور كه اين تصميم را شروع برخورد با استادان دگرانديش دانست، در اين مورد گفت: <اين تصميم خللي در تدريس ايجاد نميكند، فقط فرصت حضور در هر گروه آموزشي و پژوهشي را از من ميگيرد كه البته وقت كافي براي تدوين مقالات جديد و پژوهشهاي بنياديتر را به سادگي با خود به همراه ميآورد.>
اين استاد گروه فلسفه دانشكده علوم انساني تربيت مدرس، با اشاره به رفتار غيرقانوني رئيس دانشكده گفت: <عضويت در شوراهاي تخصصي كه فعاليت علمي و پژوهشي دارد با پيشنهاد مدير گروه و صدور حكم از سوي رئيس دانشگاه به پايان ميرسد اما در تماس مدير گروه با من مشخص شد كه رئيس دانشگاه در تصميم غيرقانوني، حكم من را صادر نكرده است.>
او پس از تشريح اين شرايط به زماني كه در زندان به سر ميبرد اشاره و به رئيس دانشگاه يادآوري كرد: <عضويت در شوراهاي تخصصي هيچ وقت از من سلب نشده بود، حتي آن زمان كه در زندان بودم، دكتر آئينهوند، مدير گروه وقت، به طور سمبليك من را به عنوان يكي از اعضاي اين شورا معرفي ميكرد.>
كديور بار ديگر بر تحت فشار قرار دادن استادان دگرانديش دانشگاه تاكيد كرد و گفت: <ظاهرا روندي در حال پيشروي است كه اساتيد دگرانديش را تحت فشار بگذارند، همانطور كه فشارها به دكتر سروش باعث شده كه ايشان تصميم به خروج از كشور بگيرد و يا دكتر مجتهدشبستري در خانه بنشيند.>
اما كديور اين فشارهاي اعمال شده از سوي رئيس دانشكده را سياستي گام به گام براي حذف او از تمام مجامع دانشكده دانست و تاكيد كرد: <اين تصميم تا فردا به من فرصت تدريس در دانشكده را ميدهد، شايد از هفته آينده، شامل مهرورزي و همانند ديگر دوستان خانهنشين شوم.>
او براي تكميل كردن گفتههاي خود به فعاليت <نوام چامسكي> اشاره كرد و گفت: <پروفسور چامسكي تند و تيزترين انتقادها را به دولت بوش و سياستهاي او در همكاري با اسرائيل عنوان كرده است اما در هيچ دورهاي كوچكترين محدوديتي براي او ايجاد نشده و او همچنان عضو هيات علمي دانشگاه MIT است.>
محدوديت حضور حجاريان در دانشگاه
رئيس دانشكده علوم انساني تربيت مدرس همان روز كه تصميم خود را به گوش محسن كديور رساند، تصميم رئيس دانشگاه را نيز به گوش سعيد حجاريان رساند.
دكتر حجاريان كه پس از ترور سال ۷۸، توانايي عضويت رسمي در هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس را از دست داد، پس از بهبود وضعيت جسمي عضو شوراي تخصصي گروه علوم سياسي دانشگاه شد و مسووليت مشاوره و راهنمايي پاياننامههاي دانشگاهي را بر عهده گرفت اما اين مسووليت نيز همانطور كه از دكتر كديور سلب شد با يك دستور شفاهي رئيس دانشگاه از حجاريان نيز گرفته شد. دستوري كه نه تنها مورد پذيرش گروه علوم سياسي قرار نگرفت بلكه باز هم مانع حضور او در دانشگاه تربيت مدرس نشد و حجاريان صبح روز گذشته در مراسم آغاز سال تحصيلي اين دانشگاه شركت كرد.
واكنشسياسي رئيس دانشگاه تربيت مدرس
تماسهاي كوتاه تلفني و دستورات شفاهي كه البته نشان مشخصي از برخورد با اساتيد دانشگاه است، توضيح متفاوتي از سوي رئيس دانشگاه تربيت مدرس دربرداشت، فرهاد دانشجو به ايسنا اينگونه توضيح داده است: <دكتر حجاريان عضو هيات علمي دانشگاه نبودند وقتي كه گروه علمي دانشگاه كمبود نيروي متخصص نداشته باشد، ميتواند از اعضاي خود دانشگاه استفاده كند و ديگر لازم نيست افراد ديگري خارج از دانشگاه را به كار گيرد.هيچكس دكتر حجاريان را از تدريس در دانشگاه منع نكرده است و اگر گروه هفت نفره علوم سياسي دانشكده علوم انساني بخواهد، هيچ منعي براي تدريس وي در دانشگاه وجود ندارد.> موضوعي را كه رئيس دانشگاه <اگر> ميداند، پيش از آنكه دانشجو به آن اشاره كند از سوي اعضاي گروه اعلام شده بود، آنچنان كه گروه علوم سياسي با دستور منع عضويت حجاريان در شوراهاي تخصصي مخالفت كرد. شايد همين تصميم دانشجو را بر آن داشت كه توضيحي عجيب ارائه كند، به گفته او <شوراي تخصصي هيچ جايگاه واقعي در دانشگاه ندارد و كاملا داخلي است، اعضاي شوراي تخصصي در ساير دانشكدههاي دانشگاه نيز همان اعضاي گروه علمي هستند و هيچ مجوز جداگانهاي براي شوراي تخصصي صادر نميشود.> رئيس دانشگاه تربيت مدرس در مورد وضعيت دكتر كديور نيز گفت: <دكتر كديور نيز در چند شوراي ديگر دانشگاه عضو است و احتمالا چون ايشان بهعنوان مدير گروه منصوب نشدهاند، ناراحت هستند، همه اعضاي گروه فلسفه دانشكده علوم انساني معتقدند كه تخصص دكتر كديور متناسب با فلسفه نيست و ايشان بايد به گروه علوم سياسي بروند. در مقابل گروه علوم سياسي نيز از پذيرش ايشان پرهيز ميكند و معتقد است كه دكتر كديور سياسيكاري ميكند.دانشجو همچنين در مورد صحبتهاي كديور گفت: <حرف آقاي كديور مبني بر تحت فشار بودن من براي تدريس ايشان در دانشگاه تربيت مدرس صحيح است، چرا كه رفتارها و نحوه عملكرد ايشان با اساسنامهاي كه براي هيات علمي دانشگاه تصويب شده، مغايرت دارد و فشارهاي وارده جنبه قانوني و آييننامهاي دارد.>
او تاكيد كرد: <به آزادي بيان و فكر و آموزش و تحقيق در چارچوب قوانين حاكم بر همه دانشگاهها كاملا معتقدم و خود را موظف به رعايت آزاديهاي انساني و اخلاقي ميدانم.>
بركناري آقاجري از مديريت گروه تاريخ
آزاديهايي را كه رئيس دانشگاه به آن اشاره كرد پيش از دكتر كديور و دكتر حجاريان شامل دكتر هاشم آقاجري مدير گروه تاريخ دانشگاه نيز شده بود. آنچنان كه رئيس دانشكده او را از مديريت گروه تاريخ بدون هيچ توضيحي بركنار كرد.
اگرچه رئيس دانشگاه تربيتمدرس توضيح در مورد برخورد مدير مجموعه تحت مديريتش را به <عصبانيت از مدير گروه نشدن> تقليل داد اما واقعيت فراتر از آن است. واقعيتي كه از همان فريادي كه دانشجويان بايد ميزدند اما رئيسجمهور به جاي آنها زد شكل گرفته است. مديران نظام آموزشي به خوبي فرياد رئيسجمهور را شنيدند، بدون اينكه فرياد دانشجويان را هم بشنوند؛ فريادي كه روزهاي آخر بهار محوطه دانشگاه تهران را پر كرده بود و <بازنشستگياجباري استادان> را نميپذيرفت و يا حتي ماهها قبل از آن فرياد دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايي كه نپذيرفتن دكتر نمكدوست در هيات علمي دانشگاهرا قبول نميكرد هم شنيده نشد و هيچوقت هم قرار نيست شنيده شود.