پرسش:
من شخصا با بیشتر آیات عذاب قرآن نمی توانم ارتباط برقرار کنم. به باور من خداوند همان خدای مهربانی است که همه بندگانش را از مادر بیشتر دوست دارد و هر لحظه مشتاق آنهاست و از او غیر از خیر انتظاری نیست. چه می شود که خدا می گوید این بندگان را عذاب خواهم کرد؟ شاید بگویید این نتیجه اعمال ماست همانطور که در قرآن هم ذکر شده اما پس چرا خدا در قرآن به صراحت می گوید که من(یا ما) اینها را غذاب خواهیم کرد(فاعل خداست). به بهشت و جهنم دردین زرتشت هم اشاره شده اما باور بر اینست که بهشت همان خشتودی خدا و وجدان انسان از اوست که در دنیا هم می تواند نمود داشته باشد و جهنم هم همین عذاب دوری از خدا و درد وجدان است که آن هم در همین دنیا هم بروز دارد.
پرسش فرعی که فکر می کنم به پرسش قبل مرتبط است اینست که خدا در قرآن می گوید ما اینها را هدایت و آنها را “گمراه” می کنیم(باز هم فاعل خداست) اگرهدایت و گمراهی نتیجه ایمان و عمل ماست خدا چه نیازی دارد که صراحتا بگوید من اینها را عذاب یا گمراه می کنم؟ در جای دیگری از قرآن آمده که من اینها را از تاریکی ها به سوی نور و آنها را “از نور به تاریکی” هدایت می کنم. آیا این با رحمان و رحیم سازگار است؟
پاسخ:
الف.
بندگان خداوند از حیث انگیزه عبادت و ارتکاب اعمال صالح بر سه قسمند
برخی تاجرمآبانه برای دستیابی به ثواب و بهشت عبادت می کنند. گروهی برده وار برای گریزاز عقاب و عذاب جهنم عبادت می کنند. گروه سوم خدا را می پرستند چون او را دوست دارند و از عبادت او لذت می برند و رضایت او تقرب به او برایشان همه چیز است و چیزی جز او ورای او نمی جویند
در قرآن متناسب با هر سه گروه مردم آیات مرتبط هست. هر دسته به تناسب سبک و سیاق ایمانشان با همان آیاتی ارتباط برقرار می کنند که به آن تعلق دارند. گروهی با آیات ثواب و مشروبات و ماکولات و منکوحات بهشتی راه می یابند و واجبات و محرمات را رعایت می کنند. جمعی از واهمهی عقاب و عذاب جهنم از گناه و محرمات پرهیز می کنند و واجبات را بجا می آورند. اندکی از مردم هم عاشقانه خدا را می پرستند و عارفانه او را می جویند و از او جز او نمی خواهند و به رضایتش دل خوش دارند.
اکثر مردم در دو گروه نخست جا می گیرند. از این رو آیات ثواب و عقاب در قرآن فراوان است. جماعت کوچکی از مردم هر دوران اوحدی و سالک و پاکبازند. برای آنها هم آیات دلکشی در قرآن یافت می شود از قبیل «و رضایت خدا از هرچیزی بالاتر است» اینها السابقون و مقربون هستند. اگر شما از طریق آیات عذاب با خدا ارتباط برقرار نمی کنید، مشکلی نیست، آیات ثواب و آیات رضایت را بیشتر تلاوت کنید و بکوشید از آن دو راه با خداوند و قرآن ارتباط برقرار کنید. قرار نیست چون جمعی از طریقی راه نمی یابند آن راه مسدود شود. نهایتا شما از ان راه سلوک نمی کنید.
ب.
اما عذاب خداوند شامل چه کسانی می شود؟ آیا هر گناهکاری عذاب می شود؟ خداوند رحمان و رحیم راههای متعددی را برای راه یابی و بخشش بندگانش پیش بینی کرده است. ابتدا به آنها قدرت تشخیص حق و از باطل و وجدان و فطرت پاک و عقل سالم عنایت کرده است. بعد برای هدایت آنها پیامبر فرستاده است و اموری که مشمول عذاب می شود را به وضوح اعلان کرده است. در مرتبه سوم وعده داده که اعمال خیر را ده برابر می کند، اما اعمال شر با ضریب یک محاسبه می شود. در مرتبهی چهارم مقرر کرده نیت و قصد خیر مشمول ثواب و پاداش است، اما شر و بدی تا عملی نشده مشمول مجازات و عقاب نمی شود، یعنی نیت گناه مجازات ندارد، اما نیت خیر ولو عملی نشود پاداش دارد. در مرتبهي پنجم اگر مومنی از ارتکاب گناهان بزرگ اجتناب کرد خدا با کرامت قلم عفو بر گناهان کوچکش می کشد بی آنکه به روی او بیاورد. در مرتبهی ششم باب توبه همواره باز است. اگر انسان از گناه و کار زشتی که کرده پشیمان شود، و مصمم شود دیگر آن گناه را تکرار نکند، خداوند با بزرگواری قلم عفو بر گناهان او هرچه بزرگ باشد می کشد و دفتر اعمال او را چنان پاک می کند انگار که اصلا گناهی مرتکب نشده باشد.در مرتبه هفتم دعای خیر دیگران را در مورد انسان مستجاب می کند، اما به دعای شر دیگران در حق انسان ترتیب اثر نمی دهد. لذا اگر برای آمرزش گناهان کسی دعا کنیم علاوه بر استجابت آن به خودمان هم پاداش می دهد. در مرتبه هشتم اگر حسنه ای انجام دهیم از جمله آثار ان محو کردن سیئات است یعنی خدمت به مردم و کردار نیک و حق بندگی بجا آوردن باعث آمرزش گناهان و از بین رفت آثار ان می شود (البته برخی گناهان بزرگ هم به حبط و زایل کردن برخی اعمال نیک انسان می انجامد). در مرتبه نهم خداوند با برخی ابتلا ها و آزمایشها و شدائد در طول زندگی یا زمان مرگ به کاهش و آمرزش گناهان کمک می کند. در مرتبه دهم اگر باز کسی با این همه ارفاق باز کفه گناهانش بر حسناتش می چربد و توفیق توبه هم پیدا نکرده باز امید ان است که در مراحل انتهایی اخرت مشمول شفاعت پیامبر و آنها که مقبول درگاه ربوبی هستند واقع شود. در مرتبه یازدهم خداوند برای راحتی اخروی برخی بندگان با فشار قبر و شدائد دوران برزخ فرد را برای رهایی از عذاب اخروی مهیا می کند و او را روانه بهشت می کند. در مرتبه دوازدهم حتی آنها که با این همه ارفاق باز هم وارد جهنم شده باشند ترحم می کند و اگر کسی به خداوند باور داشته باشد و موحد باشد تنها بطور موقت مجازات می شود و بعد از تطهیر به بهشت می رود.
با دقت در مراحل دوازده گانه درمی یابیم که مشمول عقاب واقع شدن با این همه اسباب رحمت و عفو ومغفرت خیلی قساوت می خواهد و بسیاری از مردم با یکی یا چند مورد از اسباب دوازده گانه از عذاب نجات می یابند و عذاب تنها برای جنایتکاران قسی القلب است و لاغیر.
نکته ی دیگر اینکه جهنم و بهشت را ما خودمان در دنیا با اعمالمان تدارک می کنیم. هر گناه نقطه سیاهی در قلب است. آتش زنه های جهنم جان گناهکاران است. در واقع در اخرت واقعیت اعمال بروز می کند. عمل شر ماهیت آتشناک خود را آشکار می کند و عمل خیر ماهیت استعلایی خود را.
ج.
انتساب امور به خداوند مبتنی بر توحید است. یعنی هیچ موثری در وجود جز او نیست. با این همه کلیه خیرات به او برمی گردد و همه شرور و بدیها به نفس اماره ما ختم می شود. در اسلام شیطان هم بنده خداست نه اهریمنی مستقل از اهورا. شر در نهایت مقهور خیر است. خیر امری وجودی و شر امری عدمی است. خیر امری مطلق است، اما شر امری نسبی است. شروری از قبیل مارهای گزنده، سیل و زلزله، بیماری و مانند آن را در نظر بگیرید، در همه این امور نسبت به امری بد است و نسبت به امر دیگری خیر. بکار گیری اینگونه امور در جهت شرور قابل انتساب به خداوند نیست و جهت وجودی این امور که متعلق به خداوند است خیر است.
در باره هدایت و ضلالت بحث های مفصلی است، در ضمن دروس «قرآن و انسان معاصر» به تفصیل توضیح داده ام و از هدایت عام و خاص پرده برداشته ام مراجعه فرمایید
سنت هدایت ۳ جلسه
موفق باشید
محسن کدیور