خفقان

بخش چهارم: سودای مرجعیت اعلا: امام خامنه‌ای؟

فصل شانزدهم: نمونه‌ای از فتاوای بی‌پایه و خطرناک

جناب آقای خامنه‌ای با فتوای مورخ مرداد ماه ۱۳۹۲ مبنی بر «حرمت انتقاد علنی از مسئولین نظام» هیچ جایگاهی برای انتقاد از خود و نظام تحت فرمانش را به رسمیت نشناخته است.با چنین فتوایی گردش آزاد اطلاعات، آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها به‌طور کامل نقض می‌شود. هیچ رسانه‌ای مجاز نیست از ظلم مسئولین و ستم حکومت انتقاد کند چراکه اولاً مرتکب گناه نابخشودنی شده، ثانیاً با فراهم کردن زمینۀ سوءاستفاده دشمنان نظام و فتنه و فساد مرتکب جرم نابخشودنی شده قابل پیگرد قانونی است. این فتوا بدعتی در تاریخ تشیّع و خلاف مسلّمات تعالیم اسلامی است. فتوای حرمت انتقاد علنی از مسئولین نظام یک غرض اصلی بیشتر ندارد: انتقاد موقوف!

بخش اول: مکتوبات

اعتراض به مهر و موم کتابخانه و منزل شخصی آیت الله العظمی منتظری

مردم به وضوح فقاهت و عدالت و دیانت مدعیان ولایت و فقاهت و مرجعیت را با محک منتظری می سنجند و واضح است که رفوزگان علم و تقوی و تدبیر جز تخریب و غارت و سرکوب و فشار راهی ندارند. خودکامگان اگر دانش و درایت و بصیرت داشتند با شهروندان خود منطقی و قانونی و عادلانه و منصفانه برخورد می کردند. مهر و موم و فشار و سرکوب، انتقام ارباب جهل و جور و سوء تدبیر از بیت دانش و تقوی و جهاد است.