انتظار از دین و نواندیشی دینی (۳)
چکیده:با پذیرش وجود أمور غیر دائمی در متن دین و تعالیم دینی البته دامنه دین کوچکتر و عمیق تر می شود. این روند به اراده دینداران نیست. سیر پرشتاب گسترش معرفت بشری چنین اقتضای ناگزیری را دارد. این احتمال منتفی نیست که امری که امروز دائمی پنداشته می شود فردا چنین نباشد. این مشکل محدودیت معرفت آدمی است و ارتباطی با حقیقت دین ندارد. هیچ تضمینی بر ثبات و ایستایی معرفت انسانی نسبت به دین نیست. امنیت باورهای دینی در دوران تفکر انتقادی با دوران عقاید جزمی تفاوت دارد. امنیت دوران عقاید جزمی یقینا در هم فرو میریزد و چه بهتر که فرو ریزد! اگر کسی با تعالیم آباء و اجدادی خود با دین راحت تر است دنبال کردن این مباحث ذهنش را مشوش خواهد کرد!
اگر کسی هر چه در غرب است را دربست و بی چون و چرا و کورکورانه می پذیرد و به قبله غرب سجده می کند شایسته سرزنش است. اما اگر کسی آگاهانه دستاوردهای عقلانیت و معارف و تجربه جدید بشری که از چند قرن قبل مهد آن غرب بوده را مورد بررسی قرار داده و جواهر آن را اخذ می کند این شیوه نه تنها مذموم نیست بلکه شایسته تقدیر است. تعالیم دین و مذهب ما روش اخذ امر صحیح بدون توجه به قائل آن را توصیه می کند.
در میان نواندیشان ایرانی معاصر حداقل دو رویکرد دیگر قابل شناسایی است. در هر دو مشکل زمان مند بودن متن دین (مشخصا قرآن کریم) را کاملا پذیرفته بعلاوه با الهی دانستن قرآن مشکل را لاینحل پنداشته اند، لذا با نفی کلام الله بودن قرآن کوشیده اند با انتساب آن به کلام محمد که «بشر مثلکم» است به دو شیوه متفاوت اما با نتیجه مشابه راه حلی پیدا کنند. در هیچیک از این دو رویکرد مشکلات فراروی مسلمان معاصر حل نشده است. برعکس متن دین یعنی قرآن مجید منحل شده یا به تفسیر محمد از جهان یا تعبیر خوابهای او. رویکرد اجتهاد در مبانی و أصول (تفکیک ثوابت هشت گانه از متغیرات و منسوخات) بر هر دو رویکرد امتیازاتی دارد.
اخلاق دینی بر اخلاق سکولار رجحان دارد، زیرا در اخلاق سکولار فعل اخلاقی ضامنی جز عقل ندارد. در حالی که در اخلاق دینی فعل اخلاقی دو ضامن دارد: عقل و وحی. با موازین چهارگانه نمی توان سراغ عبادات رفت. اما معنای این تحلیل این نیست که عبادات مشمول اجتهاد و خصوصا اجتهاد در مبانی و اصول نمی شوند.