نظام

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام

اول شهید این انقلاب خود اسلام است

دکتر سید احمد کاظمی موسوی همراه با پسرعمه خود که هر دو در قید حیاتند در نیمه دوم سال ۱۳۵۸ در منزل جواد مناقبی داماد آقای طباطبایی در شمال تهران به دیدار این حکیم و مفسر بزرگ قرآن می‌روند. از کوچه صدای تشییع جنازه شهیدی می‌آید. آقای طباطبایی از دامادش می‌خواهد که درِ خانه را ببندد تا صدای تشییع جنازه نیاید و می‌گوید: «اول شهید این انقلاب خود اسلام است». (نقل بلاواسطه) صاحب المیزان می‌خواسته همگان بدانند که به‌نظر او این انقلاب ابتدا خود اسلام را به‌شهادت می‌رساند.

مصاحبه تحلیلی

مستند ‌حسینعلی ۲

آنچه تا کنون با عنوان «مستند حسین‌علی ۲» پخش شده «سناریوی نظام» است، که از زبان منسوبان، شاگردان و علاقه مندان استاد منتظری و جمعی از اصلاح طلبان منتقد ایشان، بر مبنای «غدر، فریب و تحریف تاریخ» تقطیع، تنظیم و پخش شده است. مشخصات کارگردان، تهیه کننده و مؤسسه پشتیبان هنوز معرفی نشده است. به لحاظ حقوقی سعید عبداللهی مسئول مستند است. مستند حسینعلی ۲ مستند حکومتی بی ‌شناسنامه است. این مستند را باید «مستند قائم مقام ۲» دانست که با تأیید ضمنی مقامات امنیتی در حال پخش است.

سخنرانی

وارونه‌نمائی و مغالطه‌های رهبری

اینکه انقلاب ۵۷ ایران برخلاف انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی مردم را کنار نزده و به دوران گذشته بازنگشته است کاملا خلاف واقع و وارونه‌نمایی است. بسیاری از مردم ایران شبح استالین را در پاستور و روح ناپلئون را در ماجراجویی‌های سپاه قدس در منطقه به وضوح مشاهده می‌کنند. از وابستگی به آمریکا به وابستگی به روسیه و چین مبتلا شده‌ایم. مانند دوران شاه، همچنان خفقان، زندان، شکنجه، و سرکوب ادامه دارد. اگر خامنه‌ای ذره‌ای در تقابل اکثریت مردم با نظام تردید دارد برگزاری همه‌پرسی عمومی فصل‌الخطاب است.

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام -۶

نقد و بررسی واکنش خانواده محترم قدوسی. خوشحالم که دیانت و اخلاق آقای طباطبایی را در بازماندگانش مشاهده کردم. کسی که اولین شهید این انقلاب را اسلام می‌دانسته طبیعی است که عکس‌العملش نسبت به ترور دادستان کل انقلاب حتی اگر شاگرد و دامادش باشد مشابه عکس‌العمل رهبر جمهوری اسلامی یا همسر و فرزندان آن دادستان نباشد. از عبارت حکیمانه «اولین و تنها شهید این انقلاب اسلام بود» مهم‌تر، مواضع انتقادی آقای طباطبایی درباره انقلاب، نظام و شخص آقای خمینی است که ادله متعدد متقنی بر آن در دست است.

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام – ۲

من هیچ محمل موجه شرعی و اخلاقی برای اخراج مستاجر تنگدستی که اتفاقا عالم بلکه علامه بوده است از سوی آقای خمینی نمی شناسم. دکتر ابراهیمی دینانی تا کنون سه امر را علت توقف جلسات مذاکره کربن و طباطبایی ذکر کرده است: فشار «دوستان انقلابی»، مرگ کربن و طباطبایی، و فشار کله خشک‌های منجمد! علیرغم اینکه خبرنگار-بازجو نهایت کوشش خود را کرده که کلمه ای از استاد علیه دانشجویش بیرون بکشد، استاد او را ناکام گذاشته و به بهانه غیرسیاسی بودن از پاسخ مستقیم به اکثر پرسشها طفره رفته است.

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام -۱

اواسط سال ۱۳۶۰ سیداحمد ذوالمجد طباطبائی (میزبان جلسات مباحثه هنری کربن و علامه طباطبائی) شهادت علی قدوسی داماد علامه را در ییلاق اجاره ای در روستای جابان دماوند به ایشان تسلیت گفت. علامه در پاسخ گفت: «در این انقلاب یک شهید واقعی بود، که مظلومانه هم شهید شد، و آن اسلام بود.» ذوالمجد واقعه را برای دوستانش سیدمصطفی محقق داماد و علی وکیل نقل کرد و من از ایشان شنیده ام. محمدرضا حکیمی خلاصه عبارت حکیمانه مذکور را در کتاب «عقلانیت جعفری» خود در سال ۱۳۹۰ منتشر کرده است.

مصاحبه کوتاه

حوزه، نظام و سکولاریسم

نسل جدید حوزه در حداقل چهار محور دچار تحول شده است: ۱. برای سامان یک زندگی خوب غیر از دین عوامل بسیار مهم دیگری مطرح است. ۲. انتظار از فقه دیگر نگاه حداکثری آقای خمینی نیست. نگاه جدید نگاهی حداقلی است که به موقت بودن کلیه احکام جزایی و برخی احکام مدنی شرعی رسیده است. از این منظر از فقه مدیریت و سیاست درنمی آید. ۳. انتظار از عالمان دین تبیین معارف دینی و الگوهای عملی زندگی مومنانه است. وظیفه مروجان دین اجرای مناسک عمومی دینی است. همکاری با نظام دارد ضد ارزش می شود. ۴. حکومت و سیاست تخصص‌هایی می خواهد که در علوم دینی یافت نمی شود. بدنامی ناکارآمدی جمهوری اسلامی باعث شده نسل جدید حوزه حساب خود را از حکومت جدا کند و دغدغه دینی داشته باشد نه دغدغه حکومت و سیاست. جمهوری اسلامی حوزه را زرادخانه ایدئولوژیک خود می داند که توجیه شرعی برای تصمیمات سیاسی دست و پا کند. اگر قرار است اقتصاد، سیاست و فرهنگ اسلامی شوند، این حوزه ها هستند که باید ارائه طریق کنند. چهل سال گذشته است. حکومت و مراجع نزدیک به آن هنوز در جهل مرکب مانده اند. برخی مراجع سنتی متوجه شده اند که از علوم دینی نمی توان انتظاری بیش از همان مباحث سنتی داشت. آنها خود را از نظام و مطالبات آن کنار کشیده اند.
منظور از سکولار بودن حوزه خروج از زیر مجموعه حکومت دینی و استقلال از آن است. اینکه اولویت اصلی حوزه تربیت کادرهای مورد نیاز حکومت اسلامی نباشد. حل اکثر مشکلات اقتصادی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی حکومت ارتباطی با فقه و حوزه ندارد. در حقیقت حکومت انتظارات گزافی از حوزه و فقه دارد که خارج از ظرفیت فقه است. اگر این انتظارات حق است چرا خود رهبری در درس خارج فقه سی ساله خود این انتظارات را برنیاورده است؟! گل سرسبد فقهای حکومتی آقایان هاشمی شاهرودی، مومن قمی، مکارم شیرازی و نوری همدانی هستند. کدام مسئله مستحدثه نظام را حل کرده اند؟ قانون مجازات اسلامی بزرگترین دستاورد فقهی جمهوری اسلامی چه نوآوری داشته است؟ هیچ! نزاع مراجع نزدیک حکومت با حکومتی ها نزاع اصیلی نیست. هر دو شریک جرمند. مرجعیت سنتی تلقی روشنی از سکولاریسم ندارد. اگر چه به ولایت فقیه قائل نیست، اما به آموزه لزوم سازگاری کلیه قوانین و مصوبات کشور با موازین شرع به تشخیص فقها و تبعیضهای چهارگانه دینی، مذهبی، جنسیتی، و فقیه-عوام را نیز قائل است. لذا اطلاق سکولار به مراجع سنتی نادرست است.