سروش متاخر

چالش اسلام و قدرت

نقد سروش متأخر (روشنفکر دینی)

قسمت آخر (پانزدهم). در مرحله پساقبض و بسط، سروش «تسلیم مطلق تغیر و تجدد» شد و «خودِ دین را امری بشری، متغیر، تابع معارف عرفی و عصری» معرفی کرد. مطابق منطق خود وی با کلمات خودش این شیوه «دینی باقی نمی‌گذارد» و باز عین کلمات خودش این «بی‌دینی» است. در سروش متاخر مشخصا از ۱۳۷۸ محمد دیگر «پیامبر» نیست، «پیام‌ساز» است. در آثار سروش متأخر هیچ نشانه‌ای دال بر حفظ «هسته سخت اسلام» یافت نمی‌شود. پروژه روشنفکری دینی مدل سروش پروژه سکولاریزه کردن و حذف تدریجی دین است.

اخبار

نقد سروش متأخر (روشنفکر دینی)

سخنرانی زنده با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۱۷ مرداد. به چه دلیلی دل‌مشغولی سروش متاخر «اصلاح معرفت دینی» نیست، و «اصلاح اصل دین» است؟ تفاوتشان در چیست؟ وقتی چیزی به اسلام نسبت داده می‌شود، اصولا ضابطه‌ای برای درست بودن چنین نسبتی در دست هست؟ آیا در منظومه فکری سروش متأخر چیزی به نام خطا در فهم، اشتباه در تفسیر، و غلط در نسبت به اسلام پیش‌بینی شده است؟ «قلب اسلام» یعنی چه؟ روشنفکری دینی به سبک سروش چه مزایا و آسیب‌هایی برای اندیشه اسلامی معاصر داشته است؟

چالش اسلام و قدرت

آب شوری نیست درمان عطش

قسمت چهاردهم، سروش متقدم را تقدیر می‌کنم، اما منتقد رادیکال و منصف سروش متأخر هستم. سروش متقدم (پژوهشگر فلسفه و عرفان و نواندیش دینی) سرگرم «اصلاح معرفت دینی» در مستوای ایران کارنامه‌ای پربار، قابل دفاع بلکه قابل تشویق دارد. از دهه دوم فعالیتهای فرهنگیش، عبدالکریم سروش (سروش متأخر) بتدریج مشغول «اصلاح اصل دین» شده، و به صامت بودن شریعت، تابعیت معرفت دینی نسبت به معارف بشری، بشری و تاریخی بودن «اصل دین»، تابعیت قرآن از شخصیت پیامبر، وحی: رؤیای محمد، و تعبیر قرآن به جای تفسیر آن قائل شده است.