حمله به سفارتخانهها – چه در گذشته، چه در حال – جرمی بزرگ و باعث شرمندگی
حمله به حریم سفارتخانه نقض مصونیت قانونی سفرا و سفارتخانههاست، میثاقی بینالمللی که هر کشوری از جمله ایران بهرعایت آن متعهد شده است. یکی از نشانههای فاصله گرفتن از توحش، متمدن شدن و میزان رشدیافتگی جوامع، احترام به حقوق سفرا و سفارتخانههاست، بدون توجه به اینکه اهل کدام کشورند و دولت متبوعشان چه کرده است. پس دیپلماسی برای چیست!؟ اگر به عمکرد حاکمان کشوری اعتراض داریم، باید از ابزار قانونی، اخلاقی، و شرعی استفاده کنیم. اگر جرم بزرگ حمله به سفارتخانهی خارجی و تخریب و به آتش کشیدن ان توسط مأموران لباس شخصی نهادهای شبهنظامی اتفاق افتاده باشد، قباحت جرم مضاعف میشود. چگونه است که در تمام اقدامات مجرمانهی این اشخاص – که خودی هستند نه خودسر – همواره نیروی انتظامی دیر میرسد!؟ و اگر شرائط ملی یا بینالمللی اقتضای محاکمه کند، قوهی قضائیه با چنان نرمشی با متهمان برخورد میکند، که همگان برای صدمین بار شیرفهم شوند که چاقو دستهی خود را نمیبُرد. حمله به سفارتخانههای خارجی – چه در گذشته، چه در حال – نقض قانون، خلاف شرع و باعث شرمندگی هر ایرانی است. چه این سفارتخانه، سفارت آمریکا، انگلستان، یا دانمارک باشد یا سفارت عربستان سعودی. اعدام شیخ نمر قطعا محکوم است، اما حمله به سفارتخانهی عربستان در تهران و مشهد هم محکوم است. بنای غلط حمله به سفارتخانهها سال ۵۸ گذاشته شد. اگر خسارت و هزینهی آن اقدام بهظاهر انقلابی تفهیم شده بود امروز شاهد چنین اقدامات تاسفباری نبودیم. جمهوری اسلامی در حقوق اقلیت شیعه در دیگر کشورها یک بام و دو هوا برخورد کرده و آنچه برای شهروندان خود نپسندیده از همسایه انتظار دارد. راستی اگر یکی از مسلمانان شیعهی ایرانی – و نه حتی یکی از اقلیتهای دینی کشورمان – مشابه انتقاد شیخ نمر از حکام سعودی را از زمامداران ایران کرده بود، چه سرنوشتی در انتظارش بود؟!