پرسش اول: استاد مطهری در کتاب اسلام و مقتضیات زمان می فرماید: احکام اسلامی بر اساس مفاسد و مصالح اجتماع بستگی دارد و اگر مفاسد و مصالح تغییر کرد احکام تغییر می کند. نظر شما در مورد این اصل چیست؟
پاسخ: این سخن تمام فقهای مسلمان است که احکام شرعی بر اساس مصالح و مفاسد نفس الامریه وضع شده اند. اخباریون معتقدند که این مصالح و مفاسد بر انسان مطلقا مجهول است. اصولیون معتقدند که اگر این مصالح و مفاسد به طور یقینی توسط عقل ادراک شود معتبر است. ایشان احکام مستقل عقلی را از این قسم می شمارند که مصادیق آن اندک است. اگر تغییر مفاسد و مفاسد به شکل یقینی احراز شد حکم بدون تردید تغییر خواهد کرد.
پرسش دوم: در قران حدود ۵۰۰ آیات احکام است. ان طور که من متوجه شدم از متون و سخنان شما بعضی از این ایات ثابت است و بعضی متغییر. اولا معیار تعیین چیست؟ چه کسی می توا ند در این مورد نظر بدهد؟ معنای متغییر این است که ایه منسوخ است یا نه ایه منسوخ نیست اما بسته به زمان و مکان حالت انعطاف دارد؟
پاسخ: تعداد آیات الاحکام از این مقدار هم کمتر است. اکثر این آیات در مورد عبادات است، که از محل نزاع بیرون است و از احکام ثابت محسوب می شوند. مباحث مناکحات و ماکولات و مشروبات نیز علی الاغلب ثابت هستند. احکام متغیر نوعا در مباحث جزائی، حقوق زنان، غیرمسلمانان و برده هاست. تشخیص متغیر از ثابت به عهدهی مجتهد است. معنای متغیر بودن این است که حکم مشروط به زمان و شرائط خاصی بوده که آن زمان و شرائط به سر امده است. حکم منسوخ شده نه آیه. کلیهی آیات قرآن الی الابد تلاوت می شوند. نسخ حکم نه نسخ تلاوت.
پرسش سوم: آیا حدیث می تواند آیات احکام قران را محدود کند؟
پاسخ: اگر منظور از محدود کردن تخصیص و تقیید و تبیین است، روایت معتبر می تواند چنین کند، و اصولا فقه چیزی جز همین امور نیست. کتاب و سنت معتبر منابع شریعت هستند نه قرآن به تنهایی.
موفق باشید.