افتتاح وب‌سایت عربی

افتتاح وب‌سایت عربی

سخنی متفاوت از ایران با کاربران عرب زبان

۱

همانگونه که در آغاز به‌ کار نسخه جدید وبسایت (۱۵ خرداد ۱۳۹۸) وعده داده بودم، خوشبختانه وبسایت عربی افتتاح شد: الموقع الرسمی الخاص بمحسن کدیور. چند ماه بعد از ترخیص از زندان اوین وبسایت (فارسی) در آبان ۱۳۷۹ تأسیس شد. ویرایش دوم وبسایت در خرداد ۱۳۸۹، و ویرایش سوم آن هم در خرداد ۱۳۹۸ رونمایی شد. وبسایت مستقل انگلیسی هم از تیر ۱۳۹۱ شروع به کار کرد. قبل از آن به مدت ده سال صفحه انگلیسی یکی از اجزای وبسایت فارسی بود. ویرایش جدید آن هم در آینده نزدیک عرضه خواهد شد انشاءالله.

از تیر ۱۳۸۸ وبسایت کدیور بلکه انتشار مطلق آراء او اعم از کاغذی و دیجیتال در ایران بر خلاف قانون و بر اساس احکام فراقانونی ممنوع شد. از آن تاریخ تجدید چاپ کتب، مقالات، مصاحبه‌ها، و سخنرانی‌های منتشرشده قبلی، و صد البته تولیدات فرهنگی جدید وی در فضای کاغذی و دیجیتالِ تحت سیطره جمهوری اسلامی ممنوع شد. البته واضح و مبرهن است که در فضای عطرآگین! نظام مقدس جمهوری اسلامی “نویسنده ممنوع القلم” وجود خارجی ندارد، آن‌چنان که این نظام مقدس “زندانی سیاسی” هم ندارد. این حقایق مثل آفتاب روشن است!

از شبکه های اجتماعی، اینستاگرام (از بهمن ۱۳۹۴) تنها شبکه ای است که از طریق آن با کاربران داخل کشور امکان ارتباط بوده است. فیس بوک، تلگرام (به جز مدت کوتاهی) و توئیتر که کلا فیلتر است، وبسایت من هم که افزون از ده سال است حلقه فیلتر برگردنش است. اما جمهوری اسلامی هنوز موفق نشده این منتقد مسالمت جوی خود را حذف کامل کند و خدا بزرگ‌تر است. احتمالا بازوهای جمهوری اسلامی در برخی کشورهای عرب زبان به فکر فیلترینگ وبسایت عربی بیفتند! اما سیاست سانسور و حذف جمهوری اسلامی ثقل کارهای مرا به انتشار کتاب کاغذی به زبانهای انگلیسی و عربی کشانده است. خوشبختانه کتابهایم به هر دو زبان در راه است. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!

واضح است که وبسایت عربی (همانند وبسایت انگلیسی) به میزان وبسایت فارسی فعال نخواهد بود. اما در حد مقدور کوشش خواهد شد که مطالب مهم به هر سه زبان عرضه شود. در این زمینه (ترجمه عربی و انگلیسی) از همکاری داوطلبانه استقبال می شود.

 

۲

وبسایت عربی برای هموطنان عرب زبان و از آن مهمتر عرب زبانان غیرایرانی اعم از شیعیان، اهل سنت و غیر ایشان فرصت مناسبی است تا با صدایی متفاوت با صدای رسمی جمهوری اسلامی ایران آشنا شوند. صدایی که در عین ایمان کامل به تعالیم اسلامی به میراث اسلامی از منظر انتقادی و تاریخی می نگرد. در عین باور به اتحاد مسلمانان و احترام به باورهای اهل سنت، هویت شیعی دارد. اما در عین باور به تقدم منظر اهل بیت پیامبر (ص) بر دیگر صحابه کرام ایشان حتی به میراث کلامی تشیع هم نگاه انتقادی و تاریخی دارد. جزم اندیشی و غلو را دو دشمن تفکر دینی و مذهبی می شناسد و با آن مبارزه‌ی علمی می کند.

از منظر “اجتهاد در اصول و مبانی” به شریعت به عنوان استانداردها و موازین جاودانه عملی اسلام در حوزه مناسک، اخلاق و معاملات فقهی باور دارد اما فهم فقهای سلف به عنوان ضابطه فهم شریعت در این دوران، یا احکام شرعی به مثابه قانون را سم مهلک تفکر اسلامی معاصر می داند. با هر نوع «حکومت دینی» در این دوران رسما مخالف است. معتقد است معارف اسلامی در جامعه باز، فضای آزاد و رقابت سالم با دیگر ادیان، مذاهب و مکاتب شکوفاتر می شود. از “حکومت سکولار” دفاع می کند و بر این باور است که مسلمانان از جمله شیعیان بدون برخورداری از هرگونه امتیاز و حق ویژه در “جامعه مدنی” با آزادی کامل شعایر خود را به جا می آورند و احدی به هیچ عنوانی حق تعرض به آنها و محدودیت آنها را ندارد، مادامی که آنها نیز متعرض آزادی دیگران نشوند. تکلیف فضای عمومی را نیز قانون تعیین می کند. با دیکتاتوریِ اکثریت مخالف است و بر این نکته پا می فشارد که در هر شرایطی حقوق پایه همگان از جمله اقلیتهای دینی، نژادی، قومی و جنسی باید حفظ شود. زنان بدون هرگونه تبعیضی از حقوق کاملا مساوی در همه عرصه ها با مردان برخوردارند: عدالت مساواتی نه عدالت استحقاقی!

این صدای ایرانی مدافع تمامیت ارضی و استقلال ایران، منتقد نظام جمهوری اسلامی و منتقد نظریه «ولایت فقیه» است. راه رهایی ایران هرگز به آویزان شدن به امپریالیسم آمریکایی، سرمایه داری اروپایی، صهیونیسم اسرائیلی، نظام‌های بسته چین یا روسیه نیست. سرمایه ملت ایران باید با نظارت نمایندگان مجلس شورای ایران در درجه نخست در داخل کشور برای رفع فقر و برآورده کردن کفاف و رفاه شهروندان ایران (بدون تفاوت بین شیعیان، اهل سنت، اهل کتاب و غیرایشان) هزینه شود، و اگر چیزی باقی ماند آن هم با نظارت کامل نمایندگان ملت ایران و با تصویب آنان خارج از ایران هزینه شود. بدون هیچ تعارفی حماس فلسطین،یا  حزب الله لبنان، یا الحشد الشعبی عراق، یا رژیم بشار الاسد، یا حوثی‌های یمن قطعا بر شهروندان ایران (صاحبان اصلی بیت المال ایران) کمترین تقدمی ندارند.

کاربران عرب زبان باید بدانند که بسیاری از ایرانیان از حضور ماجراجویانه و پرهزینه جمهوری اسلامی ایران در منطقه خصوصا سوریه، لبنان، عراق و یمن خشنود نیستند. اگرچه قبل از آن مخالف حضور آمریکا و متحدانش در منطقه هستند. باعث شرمندگی است که برخی کشورهای خاورمیانه به نیروهای سلطه گر غربی یا شرقی اجازه تاسیس پایگاه نظامی داده اند. کشتار غیرنظامیان مظلوم یمنی توسط عربستان سعودی و متحدانش به هیچ وجه پذیرفته نیست. تکلیف سوریه را مردم این کشور به روشی دموکراتیک باید تعیین کنند نه هیچ دولت خارجی دیگر اعم از قدرتهای همسایه یا ابرقدرتهای غربی و شرقی. نمی توان به بهانه مبارزه با صهیونیسم در داخل کشور دموکراسی را سرکوب کرد و با استبداد مطلقه حکومت کرد.

عرب زبانان غیرایرانی نیک می دانند که رهبران نمادین جنبش سبز در ایران در اعلام همبستگی با بهار عربی از بهمن ۱۳۸۹ بر خلاف قانون و بدون اینکه در دادگاهی محاکمه شوند در حصر خانگی به سر می برند. کِشتی بهار عربی در مصر، لیبی و یمن و … به گِل نشست، و تونس تنها کشوری است که بهارش به گُل منجر شد و همگان با چشمهای نگران و مشتاق حاکمیت مردم و قانون را در آن کشور دنبال می کنند. ما ساکنان جهان سوم یا درحال توسعه سرنوشت و درد مشترکی داریم. زبان، نژاد و ملیت تفاوت چندانی در این مشکلات ایجاد نمی کند. از حیث دینی و فرهنگی هم مذاهب مختلف و پیشینه فرهنگی متفاوت فرق چندانی نمی کند.

در برابر موج سهمگین مدرنیته، خواب غفلت شریعتمداران، فقها و متکلمان سنتی، عقب ماندگی علمی و صنعتی، جوامع بسته فرهنگی و سیاسی از حیث رعایت موازین دموکراتیک و حقوق بشر، اقتصادهای وابسته و ضعیف علیرغم منابع زیرزمینی غنی، زمامداران کم خرد، غالبا وابسته، جاهل و بی اعتنا به منافع ملی، به دنبال توسعه درون زا، استقرار حکومت قانون، نظام دموکراتیک و سکولار، و نیز بهره برداری از موازین ارزشمند اخلاقی و معنوی در تعالیم اسلامی هستیم. در این راه پرمخاطره چاره ای نداریم جز این‌که از تجارب ارزشمند یکدیگر استفاده کنیم.

از پیشنهادات و انتقادات کاربران محترم از طریق ایمیل استقبال می کنم.

۲۷ مهر ۱۳۹۸