میزان خوردنیهای حلال
یک. خوردن چیزهایی که طبع نوع انسان از آن تنفر دارد و از خبائث محسوب می شود جایز نیست. «یحرم علیهم الخبائث» (اعراف ۱۵۷) اما آنچه که در خوردن آن چنین اتفاقی در دست نیست مشمول حکم فوق نمی شود و مطابق اصل اولی که حلیت است خوردنش مجاز است.
دو. خوردن اشیاء نجس ممنوع است خوک، مردار و خون از این قبیل است.
سه. آنچه در راه غیر خدا (مثلا بت) ذبح شده باشد نیز خوردنش حرام است.
چهار. خوردن اشیاء مضرّ به بدن حرام است.
پنج. مطلق گیاهان و حیوانات دریایی که در ذیل موارد فوق قرار نمی گیرند حلال هستند. از حیوانات خشکی زی یا هوازی فی الجمله گوشت حیوانات و پرندگان درنده و مردار خوار، خزندگان و حشرات حرام است. چهارپایان و پرندگان گیاهخوار فی الجمله حلال هستند. تفصیل بحث را جداگانه بحث کرده ام (۱۴ تیر ۱۳۹۲)
***
اعتبار تشریعات پیامبر در حوزهی مأکولات
پرسش: در قرآن در چند آیه مختلف خوردنی های حرام قید شده اند: آيات ۱۴۵ و ۱۴۶ سوره مائده، آیات ۱۱۵ تا ۱۱۸ و ۱۷۳ سوره نحل و در آخر آیه ۳ سوره مائده که با جزئیات بیشتری شرح داده شده است. در سوره نحل آیه ۱۱۶ از افترا بستن به خدا در خصوص حلالها و حرامها و عدم رستگاری افترازنندگان صحبت شده است و ابتدای آیه ۱۴۵ سوره انعام با این جمله شروع می شود که: «بگو: در آنچه به من وحى شده چيزى را كه خوردنش بر خورندهاى حرام باشد نمىيابم، مگر…». در حدیثی از امام باقر آمده است که «حرام فقط چيزهائی است كه خدا در قرآن حرام كرده» (حديث ۱ صفحه ۳۲۳ جلد ۱۶ وسائل الشيعه). خوردنی های بسیاری شامل چهار نوع قید شده در آیات، نمی شوند. چه باید کرد؟
پاسخ: اولا حصر بر دو قسم است حصر حقیقی و حصر اضافی یا نسبی. اینکه حصر مورد بحث در آیات ماکولات و مشروبات و روایات موید آنها حصر حقیقی است یک قول است، قول دیگر اضافی بودن حصر در آیات مورد بحث است که این قول نیز موید به روایاتی است.
ثانیا اما علاوه بر آیات فوق در آیهی ۱۵۷ سورهی اعراف یکی از شئون پیامبر «تحلیل طیبات و تحریم خبائث» معرفی شده است: الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ. «همانان كه از اين فرستاده، پيامبر درس نخوانده -كه [نام] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته مىيابند- پيروى مىكنند؛ [همان پيامبرى كه] آنان را به كار پسنديده فرمان مىدهد، و از كار ناپسند باز مىدارد، و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مىگرداند، و از [دوش] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است برمىدارد.»
ثالثا آیا این طیبات و خبائث لزوما همانها هستند که «فیما اوحی الیّ» (انعام ۱۴۵) ذکر شده اند؟ دلیلی نداریم که چنین باشد، چرا که پیامبر غیر از تلاوت آیات الهی «معلم کتاب و حکمت» هم هست «یتلو علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمة» (بقره ۱۲۹) و تعلیم کتاب و حکمت عین تلاوت کتاب نیست. به بیان دیگر محمد بن عبدالله (ص) باذن الله حق تشریع دارد، یعنی شارع علاوه بر خداوند رسول او نیز هست. در این صورت اینکه اطعمه و اشربه ای توسط پیامبر تحریم شده باشد منتفی نیست. این تحریمهای نبوی به محرمات وحی الهی اضافه می شود، و حصر موجود در آیهی ۱۴۵ سورهی مائده را «حصر اضافی» می کند. در نتیجه اگر با روایت معتبری تحریمی در حوزهی مأکولات و مشروبات رسید، شرعا موظفیم به آن گردن بنهیم. (۳ خرداد ۱۳۹۲)
***
رجحان گیاهخواری
خوردن گوشت در اسلام مباح است، اما به مقدار کم. شکم را گورستان حیوانات کردن کراهت دارد. می توان گفت گیاهخواری شرعا رجحان بیشتری دارد. (۱ اردیبهشت ۱۳۹۹)