تهران- خبرگزاري كار ايران
/مراسم شام غريبان در حسينيه ارشاد/
محسن كديور:
امام حسين(ع) در تمام مراحل نهضت خود «اخلاقي» عمل كرد
محسن كديور گفت: امام حسين(ع) در تمام مراحل نهضت خود «اخلاقي» عمل كرد، برخلاف سپاه مقابل ايشان كه تابع هيچ اخلاقي نبودند.
به گزارش خبرنگار “ايلنا”، اين استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل ديني در مراسم شام غريبان كه به همت سازمان دانش آموختگان ايران اسلامي (ادوار تحكيم وحدت) و دانشجويان دانشگاههاي شهر تهران در حسينيه ارشاد برگزار شد، با اشاره به «تجليات اخلاقي» امام حسين(ع) در نهضت حسيني، اظهار داشت: يك قاعده طلايي در اخلاق وجود دارد كه به همه اديان متعلق است، طبق اين اصل بايد با ديگران طوري رفتار كنيد كه رضايت ميدهيد در همان موقعيت با شما آن رفتار را داشته باشند.
وي اضافه كرد: اگر با همين منطق به نهضت حسيني مراجعه كنيم، متوجه ميشويم اگر آنها كه مقابل حسين(ع) قرار داشتند، اين سوال را ميپرسيدند، اين فاجعه اتفاق نميافتاد. آيا واقعا عمر سعد و عبيدالله حاضر بودند همان معاملهاي كه با امام حسين(ع) كردند، با خود داشته باشند. بر همين اساس دشمنان حسين (ع) اخلاقي عمل نكردند اما در مقابل امام حسين(ع) بهغايت اخلاقي عمل كرد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اهميت اين قاعده اخلاقي، تاكيد كرد: اين قاعده مورد تاييد همه اديان است. در اسلام نيز بسياري از بزرگان و امامان ما به اين مهم تاكيد داشتهاند. توصيه حضرت علي(ع) به امام حسين (ع) همين نكته است. از طرفي پيامبر(ص) نيز در پاسخ مردي كه از ايشان نصيحتي را ميخواهد تا بهشتي شود، ميفرمايند براي خود چيزي را بپسند كه براي ديگران ميپسندي؛ اين سخن خلاصه سعادت بشر است.
كديور، با بيان سوالي درباره نهضت حسيني و اخلاقي بودن آن، اظهار داشت: اگر جسارت پرسش داشته باشيم، اين سوال مطرح ميشود كه آيا آوردن خانواده و همراهي بچهها با امام حسين(ع) عملي غيراخلاقي محسوب نميشود؟ اگر بنا به جنگ و شهادت است، چرا خانواده ايشان نيز بايد در اين سفر پرخطر همراه باشند؟ حسين(ع) ميتوانست بهتنهايي به كربلا برود، زيرا پيشبيني ميشد در اين سفر مشكلات فراوان است و احترام زنان و خانواده رعايت نميشود.
اين استاد دانشگاه در پاسخ به اين سوال بيان داشت: اين اقدام امام حسين(ع) پنج وجه مختلف دارد؛ نخست آنكه امام حسين (ع) اگر خانوادهشان را نميآوردند، چه ضمانتي وجود داشت كه در آن شهر خشن مخاطرهاي براي خانوادهشان وجود نيايد. وجه ديگر آنكه عنصر اختيار در تمامي مراحل نهضت امام حسين(ع) مشهود است. امام حسين (ع) خانوادهشان را به اجبار همراه خود نبردند. تمام خانواده ايشان به اختيار خود امام حسين (ع) را همراهي كردند. امام حسين(ع) در دو مقطع همه همراهان را آزاد كرد و بيعت خود را از همه برداشت. نكته ديگر آنكه اگر زينب (س) پيامآور اين حادثه نبود، چه كسي قرار بود روشنگري كند. وجه آخر اين سوال نيز خلق صحنههاي تلخي است كه توسط بچهها و كودكان در عاشورا به وجود آمد، حضور اطفال در كربلا تاثيرگذاري اين واقعه را بيشتر ميكرد.
اين پژوهشگر علوم ديني، در ادامه با اشاره به مراحل مختلف نهضت امام حسين(ع)، گفت: نهضت امام شامل چهار مرحله است، هر چند كه منابع ديني سنتي ما نهضت حسيني را نهضتي مقدس و از پيش طراحيشده ميدانند. در مرحله اول كه ماه رجب و شعبان سال ۶۰ هجري است، امام با عدم بيعت سفر خود را از مدينه آغاز ميكند. امام حسين(ع) در اين مرحله برخوردي سلبي با حكومت جور و ستم دارد. در مرحله بعد كه از شعبان سال ۶۰ تا هشتم ذيالحجه است، امام با دعوت كوفيان عازم اين شهر ميشود. خلاصه نامه كوفيان اين است كه ما امام نداريم، تو امام ما باش. امام حسين (ع) نيز با هدف نهي از منكر و اقامه عدل عازم كوفه ميشوند. امام در اين مرحله براي تحقق اهداف خود از وسائل معنوي استفاده ميكنند.
كديور اضافه كرد: مرحله سوم زماني آغاز ميشود كه امام خبر شهادت مسلم بن عقيل را ميشنود. در اين مرحله امام پيروز خواندهشده به امامي تنها تبديل ميشود اما در اين مرحله نيز امام حسين(ع) مطابق منطق و عقلانيت عمل ميكنند. ايشان ميفرمايند من راه بازگشت را در نظر ميگيرم.
اين پژوهشگر علوم ديني، با اشاره به مرحله چهارم نهضت حسيني، خاطرنشان كرد: در اين مرحله امام حسين(ع) محاصره ميشوند و در برابر دشمن ميفرمايند «هيهات من الذله» در مرحله چهارم امام (ع) در موقعيتي قرار ميگيرند كه بسيار محدود ميشوند و حتي آب را از ايشان و سپاهشان دريغ ميكنند.
كديور تصريح كرد: اگر منطق مرحله چهارم را به منطق سه مرحله قبل غالب كنيم، واقعه كربلا را تحريف كردهايم. امام حسين (ع) در سه مرحله قبل كاملا عقلاني عمل كردند و در هر مرحله با تحليل جداگانهاي طبق منطق و عقلانيت رفتار كردند.
پايان پيام
کد خبر: ۳۹۰۳۱۲
————————-
خبرگزاري دانشجويان ايران – تهران
سرويس: سياسي
كديور:
*عاشورا مكتب محبت به انسانهاست
*علماي دين در قبال رواج خرافهها مسوولند
*به بركت خون مظلومانه حسين (ع)، اسلام اصلي شناخته شد
محسن كديور با اشاره به حديثي از پيامبر(ص) كه در آن ايشان از امام حسين (ع) به عنوان كشتي نجات و چراغ راه ياد كردهاند، بر لزوم پيروي عملي از راه و روش امام حسين (ع) تاكيد كرد.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حجتالاسلاموالمسلمين محسن كديور در مراسم شام غريبان كه از سوي ادوار تحكيم وحدت و برخي انجمنهاي اسلامي دانشجويان دانشگاههاي تهران در حسينيهي ارشاد برگزار شد، ابرازعقيده كرد: « در هيچ جامعهي شيعي امري بانفوذتر از يادبود حسين (ع) وجود ندارد كه پس از ۱۴۰۰ سال همچنان اين مراسم رونقي بسيار دارد، اما بايد اين سوال هم مطرح شود كه ملتي كه امام حسين (ع) دارند و اكثريت قريب به اتفاق آنها در عزاي حسين (ع) سياه ميپوشند و ميگريند، تا چه حد به اخلاق حسيني هم پايبند هستند؟ و آيا اينها در مقايسه با ساير جوامع كه نه حسين (ع) دارند و نه پيامبر(ص)، اخلاقيترند و امانتداري، راستگويي، وفاي به عهد و فضايل ديگر در اين جامعه بيش از ساير جوامع است؟»
وي در ادامه با اشاره به لزوم توجه به معرفت حسيني در مجالس سوگواري ايام محرم،نگاه عميقتر به نهضت حسيني را مورد تاكيد قرار داد و گفت:« عدهاي اعتراض ميكنند كه چرا خرافات فراوان در ساليان اخير در ذكر مصيبتها رواج گرفته است اما نميپرسند كه ريشهي اين ترويج خرافهها از كجاست؟ به نظر ميرسد در درجهي اول علما در قبال رواج اين خرافهها مسوول هستند. مجلسي كه در آن شعور حسيني ترويج نشود آن مجلس حسيني نيست هر چند بيش از تجمعات ديگر حسين حسين كنند.»
كديور خاطرنشان كرد:« تلقي ما از اخلاق، موعظه، نصيحت و پند است اما تحليل اخلاقي اين نيست. بلكه بزرگترين محور آن اين است كه خود را به جاي ديگري بگذاريم و قضاوت كنيم آنچه كردهايم صحيح است يا خير. پس در تحليل اخلاقي عنصر اول انسان و ارادهي اوست.»
وي تصريح كرد:« يكي از ضوابطي كه در تمام مكاتب اخلاقي فارغ از تمام اختلافات آنها وجود دارد و در همهي اديان از جمله اسلام يافت ميشود يك قاعدهي زرين است و آن قاعده اين است كه با ديگران به گونهاي رفتار كنيم كه رضايت ميدهيد در همان موقعيت با شما آنگونه رفتار شود. اگر انسانها به اين قاعده توجه كنند هيچكدام از ما گرد ظلم نميرويم، دروغ نميگوييم و فريب نميدهيم چراكه اين قاعده سنگ بناي اخلاقي بودن است. اخلاق عقلي و ماقبل ديني است، اما دين براي اخلاق ضمانت اجرا فراهم ميكند و مشخص نيست بدون آن چقدر به اين اخلاق پايبند خواهيم بود.»
كديور گفت:« شيعه بودن به زبان آسان است اما در عمل به معني اجرايي كردن اين قواعد است. اگر ما اين قاعده را نصبالعين خود كنيم و آن را بر قلبمان نگارش كنيم و اجرايش كنيم ميتوانيم با همين منطق به سراغ نهضت حسين(ع) برويم. دشمنان حسين (ع) اخلاقي عمل نكردند اما حسين (ع) به غايت اخلاقي بود، چراكه اين ضابطه بر رفتار، گرفتار و منش او قابل تطبيق است.»
اين محقق علوم ديني با طرح اين سوال كه چرا حسين (ع) به تنهايي به كربلا نرفت و خانوادهي خود حتي كودكان و شيرخوارگان را با خود به كربلا برد و آيا لازم بود كه اين رنج بر خانوادهي او وارد شود؟ ادامه داد: «اگر اين سوال را عاقلانه تحليل كنيم پنج دليل ميتوان براي اين كار ذكر كرد. اول اينكه اگر حسين (ع) آنها را با خود نميبرد چه ضمانتي براي به مخاطره نيافكندن آنها در شهري با سلاطين ستمگر وجود داشت. ديگر اينكه زيباترين نكته در نهضت حسين (ع) كه اجازهي تحليل عقلاني بر آن را ميدهد تاكيد بر اختياري بودن و انتخاب است. زنان خانوادهي او هم به اختيار همراه او آمدند.»
وي اظهار داشت: «نكتهي سوم اين است كه حسين (ع) در دو مقطع همراهانش را آزاد و بيعت را نقض كرد و به آنها گفت كه بازگرديد؛ يكي در زمان شنيدن خبر شهادت مسلم و ديگري شب عاشورا، اما آنها ماندند چراكه آگاهانه انتخاب كرده بودند. ديگر اينكه اگر حسين (ع) خانوادهي خود را به كربلا نميبرد چه كسي همچون زينب نقش اول را پس از شهادت او ايفا ميكرد و قهرمانانه به افشاگري و روشنگري آن حادثه ميپرداخت. نكتهي آخر اين است كه حضور اطفال، كودكان و شيرخوارگان رقتبرانگيزترين صحنهاي بود كه اهالي آن روز شام و كوفه و كربلا به چشم خود ديدند و آنها بودند كه توانستند پيام مظلومانهي عاشورا را به گوش تاريخ برسانند. براساس اين پنج نكته ميتوان گفت كه حسين تصميمي عاقلانه و خردمندانه گرفت چراكه اهل بيت او نقش مهمي در اين نهضت ايفا كردند.»
كديور با طرح اين سوال كه چرا امام حسين (ع) قيام كرد؟ گفت: «انحراف در شاكلهي اصلي دين چند سال پس از رحلت پيامبر(ص) آغاز شده بود، اما در زمان امام حسين (ع) اين انحراف اساسي براكثريت مردم پنهان و با بيعتي اكراهي و بلكه اجباري همراه شده بود. انحراف ايجاد شده پس از رسول خدا آنقدر نبود كه در پنجاه سال بعد اتفاق افتاد و اينگونه نبود كه در آن زمان عدالت از صحنه بدر رفته باشد و اعمال پيامبر فراموش شود و مسائل ديگري وجود داشته كه علي بن ابيطالب ترجيح ميداد خار در چشم و استخوان در گلو ادامه دهد. ائمهي ديگر نيز با اينگونه بيعت مواجه نشدهاند كه يا بيعت كنند يا كشته شوند.»
وي افزود:« همچنين حاكم قبل از زمان يزيد(معاويه) به اندازهي او دور از اسلام عمل نميكرد و حداقل ظاهر را حفظ ميكرد. عامل ديگر تفاوت بين زمان حسين (ع) و ديگر ائمه، جهل اكثريت مردم است. چيزي كه نه پيش از حسين (ع){در سالهاي پس از رسول اكرم(ص)} اينگونه بود و نه پس از آن. پيش از او علي (ع) و حسن (ع) شناخته شده بودند و پس از او هم به بركت خون مظلومانهي حسين (ع)، اسلام اصلي شناخته شد.»
اين مدرس دانشگاه همچنين اظهارداشت: «امام حسين (ع) در زمان خود در مقابل يك دو راهي قرار گرفت. از سويي اصلي انساني كه خود را به كشتن ندهيد و راه ديگر دغدغهي اسلام، نهي از منكر و شفقت بر خلق بود. او در تعارض اين دو اصل چه بايد ميكرد؟ بايد توجه داشت كه در هفت ماهي كه نهضت ايشان به طول انجاميده اتفاقات متعددي افتاده است و چهار مرحلهي متفاوت را ميتوان براي آن قائل شد.»
كديور افزود: «مرحلهي اول زماني است كه يزيد زمام امور را پس از فوت معاويه به دست ميگيرد و از امام حسين (ع) ميخواهد كه يا بيعت كند و يا بميرد. او ميگويد بيعت نميكنم و از مدينه با خاندان خود خارج ميشود چراكه شرايط را براي زندگي با عزت فراهم نميبيند. او در اين صحنه قهرماني آزاده است كه زير بار ذلت اجباري نميرود. فعل او هم كاملا اخلاقي و قابل دفاع است. اينجا نه بحث شهادت مطرح است و نه حكومت و صرفا برخوردي سلبي و منفي با حكومت صورت ميگيرد.»
وي ادامه داد: «مرحلهي دوم زماني است كه امام حسين (ع) در مكه است. مردم كوفه به او نامه مينويسند كه ما نه حكومت معاويه را ميخواستيم و نه يزيد را و تو بيا و امام ما باش. امام هم به سران بصره نامه مينويسند و به آنها ميگويند كه شرايط حكومت اين نيست و امام بايد عامل به كتاب و سنت رسول باشد و در چارچوب قسط و عدالت و صاحب نفس زكيه باشد و يزيد هيچكدام از اين شرايط را ندارد. كدام انسان خردمندي است كه يك بارشتر دعوت براي امامت و از سويي ديگر حاكمي ظالم را ببيند و لبيك نگويد. او براي پاك كردن اين لكهي ننگ از دامن مسلمانان قيام ميكند. هدف او كه نهي از منكر و اقامهي عدالت است هدفي اخلاقي است. وسيلهاش هم كمك گرفتن از كساني است كه عاشق عدالتند و با در نظر گرفتن احتياطهاي عقلاني و اخلاقي و نامهي ارزيابي مثبت مسلم حركت را آغاز ميكند و روانهي عراق ميشود.»
كديور تصريح كرد: «مرحلهي سوم نهضت حسين (ع) زماني است كه او در راه خبر شهادت مسلم را ميشنود، ورق برميگردد و او ديگر امام خوانده شدهي ديروز نيست. پيروان نقض عهد كردهاند و حسين (ع) را به راهي كشاندهاند كه جرات ادامهي آن را ندارند. او در اين مرحله به صراحت و متواضعانه ميگويد كه اگر بر قدوم من كراهت داريد بازميگردم. اين جملات براي كساني كه معتقدند حسين (ع) با منطقي يكسان در شرايطي متفاوت رفتار كرده هشدار دهنده است.»
اين مدرس خاطرنشان كرد: «مرحله آخر اين نهضت كه چند روز بيشتر به طول نميانجامد زماني است كه به سپاه عمر ندا ميرسد كه حسين (ع) را نگه داريد، آب را بر او ببنديد تا يا بيعت كند يا سر او را برايم بياوريد.او در اين مرحله زير بار بيعت ظالمانه نميرود و جنگ با عزت و شرافتمندانه را ترجيح ميدهد. حسين (ع) در اين چهار مرحله دقيقا عقلاني و اخلاقي رفتار كرده است. نخبگان عصر او هم با او چون عالمي متقي مواجه ميشدند.»
كديور تاكيد كرد: «ما بايد به وجهه بشري پيامبر و ائمه اقتدا كنيم. اگر خدا فرموده الگويتان پيامبر باشد منظور بشري است كه به استثناي وحي، مثل ماست و ما بايد اين وجه انساني را الگوي خود قراردهيم.»
اين محقق علوم ديني، دعاي كميل، ابوحمزهي ثمالي، عرفه، زيارت امينالله و مناجات شعبانيه را از دعاهاي اصيل اسلامي با ويژگي توحيدي بودن برشمرد و گفت:«عاشورا مكتب محبت به انسانهاست و ما بايد اين مكتب را با اصالتهايش بزرگ بداريم و شاخ و برگهاي اضافي آن را از آن بزداييم.»
كديور در ابتداي مراسم گفت:«مقدم حضار اين حسينيه را خوشآمد ميگويم خصوصا دانشجويان، دانشجوياني كه امروز ستارهدارند و بيش از گذشته زيرفشار و امروز به درگاه حسين (ع) آمدهاند.»
انتهاي پيام
کد خبر: ۸۵۱۱-۰۴۶۸۵
—————————–
روزنامه کارگزاران ، چهارشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۸۵ – شماره ۲۲۱
امام حسین کسی را مجبور نکرد
سلسله جلسات سخنرانی های مذهبی امسال نیز در حرم امام(ره)، کانون توحید و حسینیه ارشاد به همت جبهه مشارکت و سازمان دانش آموختگان ادوار ایران اسلامی (دفتر تحکیم وحدت) با حضور فعالان سیاسی، مذهبی برگزارشد. حجت الاسلام محسن کدیور در یکی از این جلسات با اشاره به اینکه مهم ترین پیام امام حسین(ره) این است که اگر دین نداریم، آزاده باشیم گفت؛ اهداف حسین(ع) و وسایل رسیدن به آن با هم متناسب بودند. حسین(ع) اهداف اخلاقی داشت و اگر در موقعیت یک حاکم هم قرار داشت، همان کار را می کرد که در آن زمان انجام می داد.
علی(ع) نیز کسی را به زور به پذیرش حکومتش مجبور نکرد. حسین(ع) نیز می گفت نباید از ما تبعیت اجباری بخواهید، این حق یک مخالف سیاسی است.این استاد دانشگاه، این گفته منسوب به پیامبر(ص) را که باید یا اسلام را بپذیرد یا مرگ، تهمت به آن بزرگوار دانست و گفت؛ در قرآن گفته شده است «لااکراه فی الدین»، این به این معنا است که اجبار در پذیرش دین اسلام، تهمت دشمنان اسلام به این دین بوده است.