نامه اول فرهاد دانشجو به رضا اکبریان در ۱/۹/۸۵

شماره : ۴۹۰۹۳/۱

تاریخ: ۱/۹/۱۳۸۵

جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي دكتر اكبريان

رئيس محترم دانشكده علوم انساني

با سلام و تشكر از زحمات شايسته و مديريت دلسوزانه و مدبرانه و خالصانه شما و همكارانتان در اعتلاي جايگاه علم و عالم و ارتقاي جايگاه آموزشي و پژوهشي دانشكده علوم انساني و با آرزوي توفيق و سعادت براي همه شما عزيزان خوب و مهربانم.

اسلام به عقل و عاقل بودن براي انجام كليه تكاليف اصالت قائل است، اسلام براي عاقلان و عالمان دستور و احكام دارد. اسلام انسان را اكمل مخلوقات معرفي كرده است. اسلام انسان ها را ذاتاً پاك مي پندارد، اسلام براي انسان و اجتماع اصالت قائل است. اسلام نژادپرستي را نفي مي كند و سياه و سفيد و ترك و فارس و كرد و عرب و انگليسي و آلماني و آفريقايي و انسان هاي با مليتها، زبان ها و رنگهاي مختلف را يكسان ميبيند و تقوا را عامل تفاوت بين آنها معرفي مي كند. اهل جنه و بهشت، مسلمانان مومن و متقي و پرهيزكار و جهادگر هستند و نه از ابلهان. ابلهان در معرض گمراهي بيشتري هستند تا عاقلان. اسلام با طبيعت، فطرت و عقل انسان همگوني دارد و با جهالت و ابلهي در تعارض است.

انسان هاي هر نسل به صورت منطقي و درست سعي بر استفاده از تجارب و فهم و درك ديگران و گذشتگان علماي خود و ديگران ميكنند. روشنفكران عالم به خوبي ميدانند كه در هر زمينه علمي و تجربي راه پيشرفت و ترقي مطالعه تجارب و تحقيقات و دست آوردهاي پيشينيان و گذشتگان و سپس حركت به جلو مي باشد. نگرش ارتجاعي و غيرعلمي به تاريخ نيز همواره نهي ميشود. ما به عنوان يك روشنفكر اگر دغدغه تحول در جامعه خودمان را داريم، اگر ميخواهيم جامعه خودمان را از عقب ماندگي نجات دهيم، بايد خوب اين جامعه را بشناسيم و ببينيم كه آن عاملي كه اگر دچار انحطاط باشد جامعه را به انحطاط ميكشاند و اگر رو به ترقي برود جامعه را مترقي خواهد كرد چيست؟ به نظر اينجانب، اساساً آن صورت مسئله ساز و ساختار مشكل و معضل جامعه ايران را مي توان در دوري از فرهنگ و ريشه هاي علمي و اصيل اسلامي ايراني و روي آوردن به فرهنگ و كپي برداري از غرب جستجو كرد. دور شدن تدريجي برخي از عالمان و روشنفكران و ديگر اغشار [ اقشار] مردم از دستورات دين اسلام و روي آوردن به فرمول ها و نسخه هاي اجتماعي و جامعه شناسي غربي بدون تطابق دادن با فرهنگ ايراني، عدم آگاهي كافي و عدم عمل به آموزه هاي ديني، عدم شناخت و معرفت صحيح و واقعي از اسلام در بين برخي از روشنفكران و هدايت جامعه به سمت جدايي دين از زندگي اجتماعي و داد و ستدها و حكومت، استفاده نكردن از توان بالقوه و ذاتي فرهنگ مسلمان ايراني براي تكامل و ترقي ايراني و ايران، عدم اتكا به توان خود و عدم خود باوري، دور شدن برايند عملكرد مراكز علمي از نيازهاي علمي و فني ايران و ايراني، عدم بها دادن كافي و صحيح به پژوهش و تحقيق، عدم تشخيص صحيح جايگاه علم و عالم و دانشمند در جامعه و عدم استفاده از عالمان در حل علمي نيازها و در سير به سمت ترقي و تكامل، برخي از عوامل عقب ماندگي و انحطاط هستند.

دين اسلام در مركز راه ترقي و پيشرفت و تكامل ايراني و ايران است. اسلام، اول و آخر آمال و آرزوهاي بسياري از روشنفكران مستضعف جهان مي باشد. اين دين تنها راه رهايي از عقب ماندگي و انحطاط براي مسلمان ها و مومنين است. سرتاسر دين اسلام و مذهب شيعه پويايي و آزادگي و انسانيت و ظلم ستيزي و جوانمردي است. اسلام آگاهي و علم و عمل به اعتقادات و دانسته ها و دين و خداپرستي را در رأس هرم ترقي و پيشرفت مي بيند. روشنفكران در ديگر نقاط دنيا نيز براي استدلال كلام خود در بسياري از مواقع به تاريخ رجوع ميكنند. من نيز از همه روشنفكران مي خواهم تا با رجوع به قرآن و نهج البلاغه و تاريخ اسلام و سيره نبوي و ائمه اطهار خود تحقيق كنند و صلابت اسلام و حقانيت شيعه را خود دريابند.

بايد به صورت عالمانه و علمي و عقلاني و با سند و استدلال به رد يا قبول سخن يا اعتقاد يا عمل و يا سنتي اقدام نمود. اين مطالب نياز به استدلال دارد. اگرچه احساس نيز حائز اهميت مي باشد ولي اين مطالب فقط احساسي نيستند. اختلاف برخي اعضاي هيآت علمي با بعضي ديگر، اختلاف دو برادر و اختلاف دو عضو يك خانواده است و وقتي كه به همسايه و بيگانه ميرسند، آنها يك خانواده هستند و بايد كوشش كنند تا اختلافات خانوادگي را كه هر دو براساس يك علاقه، يك تعصب صحيح و يك دلسوزي و يك هدف است به كوچه و بازار و بيرون از دانشگاه و جرايد و روزنامه ها و راديوهاي بيگانه و… نكشانند و مشكلات بسيار كوچك مانند عدم صدور حكم داخلي براي شوراي تخصصي يك گروه و يا رأي نياوردن و عدم انتخاب شدن براي مديريت گروه و يا از اين قبيل موارد داخل سازماني را در معرض عام مطرح نكنند تا كسي كه نه تنها با يكي از آنها و يا اصلاً با اين خانواده و بعضاً با كشور دشمن است بهترين وسيله را در دست نگيرد. بايد صبر و شكيبايي و احترام به قوانين و مقررات و سلسله مراتب سازماني را پيشه نمود و خداي ناكرده خود بزرگ بيني و خود پسندي، افراد و من را به تحريف واقعيات و فرافكني مطالب كه نه دانشگاهيان و نه دانشگاه از آن سودي نمي برد، نكشاند.

بايد از محيط آرام و دوست داشتني دانشگاه كه پر از محبت است و مسئولين دانشگاه و اعضاي هيأت علمي و دانشجويان همديگر را دوست دارند و دانشگاه را دوست دارند و با هم در حل مشكلات و كمبودهاي آموزشي و پژوهشي و معيشتي و خوابگاهي مشغولند و شبانه روز براي اعتلاي دانشگاه كار مي كنند، تصويري واقعي ترسيم نمود. موضوعاتي اين چنيني كه در خانواده دانشگاه به راحتي قابل حل است را نبايد به بيرون از دانشگاه برد و با هياهو و به قيمت تضعيف تصوير دانشگاه نبايد به بزرگ جلوه دادن خودمان و تحريف واقعيات بپردازيم. من در همين جا اعلام مي دارم كه نه تنها براي اين قبيل موضوعات كه بسيار كوچك هستند و نه براي اشخاصي مانند من كه نه در حوزه و نه در عالم سياست و نه در عالم علم آنچنان مطرح نمي باشند، بلكه براي موضوعات مهمتر و افراد مطرح نيز تاكنون هيچ فشار خارج از دانشگاه وجود نداشته است. در دانشگاه كاملاً آزادانه و مستقلانه و بدون پذيرش هيچ فشار و توصيه تصميم گيري مي شود و اجازه دخالت به هيچ عامل خارج از دانشگاه داده نمي شود. تصميم گيري ها كاملاً منطبق با قانون و وراي اين جريان ها و فضاهاي تبليغاتي و رسانه اي كه از خصوصيات زمان هاي نزديك به انتخابات سراسري مي باشد و براساس عدالت و مهرورزي و توسط اركان قانوني داخل دانشگاه، صورت مي گيرد.

همه اعضاي محترم هيأت علمي، دانشجويان شريف، و كارمندان عزيز در فضايي صميمي و با آرامش و با درايت در رشد جايگاه علمي، آموزشي و پژوهشي دانشگاه و تبديل شدن اين دانشگاه به يكي از دانشگاههاي برتر كشور سهيم هستيم. همه ما در دانشگاه و دانشكده ها با هر طرز تفكر و رويكردها و اعتقادات مختلف و متفاوت در اين دانشگاه آزاديم و براي پويايي و تكامل در محيطي سرشار از محبت و دانش و علم و تحقيق و معرفت با رعايت مقررات و قوانين و با حفظ احترام و شأن دانشگاه، آزادانه عمل نموده و به تضارب افكار و عقايد با استفاده از روش هاي علمي مي پردازيم.

با توجه به نزديك بودن زمان انتخابات شوراها و مجلس خبرگان و ميان دوره اي مجلس و فعاليت جناح هاي مختلف جهت كسب آراي بيشتر از طرق مختلف، ذكر مطالب فوق كه همه اعضاي محترم هيأت علمي دانشگاه به آن واقفند را از باب تذكر به خود لازم دانستم و من هم با مصوبه هيأت رئيسه آن دانشكده در تقبيه [تقبيح] رسانه اي كردن موضوعات داخلي موافقم و اميدوارم آن يك همكار دانشگاهي نيز به جاي طرح مشكلات و گلايه هاي خود با بي بي سي و رسانه ها، ايندفعه هوشمندانه تر و عاقلانه تر عمل نموده و اول كمي نزديكتر را نگاه نموده و به مسئولين دانشگاه خود رجوع نمايد و مطمئن باشد كه موضوع دوستانه و مدبرانه و در چارچوب قانون حل و فصل خواهد شد و اگر به اين نحو كه گفته شد عمل كند اصلاً جاي نگراني نخواهند داشت و اينجانب نيز همواره خالصانه و دوستانه آماده حل و فصل موضوعات ايشان و ديگر همكاران در چارچوب قانون و در حد توان خود هستم.

مسلمان ايراني داراي هوش، تاريخ، سنت و فرهنگي است كه به آن افتخار مي كند و به آن مي بالد و قطعاً از آن در مسير زندگي بهره مي گيرد. در گذشته و حال مشكل تعداد اندكي از دانشجويان و اساتيد و برخي از روحانيون و ديگر اقشار آن زمان و اين زمان عبرت از تاريخ و حفظ سنت هاي خوب و عمل براساس سنت الهي و فرهنگ خوب اسلامي و ايراني نبود و نيست، بلكه برعكس مشكل برخي از آنها اين بود كه برخلاف آنچه فرهنگ اسلامي و فرهنگ ايراني به آنها مي گفت، آنها در مقابل زور سكوت كرده بودند و آن قسمت از فرهنگ و سنت خوب خود را به آساني واگذاشته و فرهنگ و سنت غربي ها را كه با ذات اعتقادات ايراني مغايرت داشت و دارد را مي پذيرفتند. در قرآن مردم و مسلمان ها را نهي كرده است از پيروي سنت هاي غلط و اشتباه گذشتگان. سنت هايي مانند بت پرستي را نفي كرده است. قرآن تقليد از سنتها و اعمال بد نياكان و يا بزرگان و يا رنگ اجتماع را به شدت نهي ميكند ولي اسلام انسانها را به حفظ و اعتلاي فرهنگ و سنتهاي خوب و صحيح چون بخشش، رازداري، وفاي به عهد، خداپرستي، غيرت داشتن، راست گويي، صداقت، محبت به فرزند و همسر، بخشش، قيام و جهاد در راه خدا و حق، امر به معروف كردن و نهي از منكر نمودن، نيكي به پدر و مادر، به همسايه ها رسيدن، به عدالت رفتار نمودن، نماز خواندن، كمك كردن، رسيدگي به يتيمان و مستضعفين، و… توصيه مي نمايد. اين صفات و هزاران صفت خوب ديگر در سنت و فرهنگ مسلمان ايراني است. اين ها اگر چه عاميانه است ولي بسيار خوب و نيك مي باشند. انشاء ا… خداوند همه ما را با اسلام و فرهنگ اسلامي و ايراني بيشتر آشنا بنمايد و آنگونه عمل كنيم كه مورد رضاي او و امت مسلمان اوست و دلهاي همه ما را به هم نزديكتر نمايد.

با تشكر

دكتر فرهاد دانشجو

رئيس دانشگاه تربيت مدرس