دریافت فایل صوتی “قرآن و انسان معاصر (۴۶)”
[podcast]https://kadivar.com/wp-content/uploads/2006/10/46.-860116.mp3[/podcast]
۱. خداوند در كتابش قرآن كريم پنج بار از پيامبرش با اسم ياد كرده است، چهار بار با نام محمد يك بار بنام احمد:
اول.‹ الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لايخشون احدا الا الله و كفي بالله حسيبا، ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبيين و كان الله بكل شيء عليما ›« آنان كه پيامهاي خداوند را مي رسانند و از او مي ترسند و از هيچكس جز او نمي ترسند و خدا حسابگري بسنده است. محمد پدر هيچيك از مردان شما نيست و لكن فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خدا به هر چيزي داناست»(احزاب/۴۰-۳۹). اين آيه پس از نفي يكي از سنن جاهلي يعني حرمت ازدواج با همسر پيشين پسرخوانده، محمد (ص) را با دو عنوان فرستاده خدا و خاتم پيامبران معرفي مي كند، آخرين فرستاده خدا.
دوم. ‹ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افإن مات او قتل انقلبتم علي اعقابكم و من ينقلب علي عقبيه فلن يضر الله شيئا و سيجزي الله الشاكرين›« محمد جز فرستاده خدا كسي نيست كه پيش از او فرستادگان گذشتند پس اگر او بميرد يا كشته شود آيا شما بر پاشنه هاي خويش بر خواهيد گشت؟ و هر كه بر دو پاشنه خويش برگردد خدا را هيچ زياني نرساند و خداوند بزودي شاكران را پاداش خواهد داد»(آل عمران/۱۴۴). اين آيه رافع توهم مرگ ناپذيري محمد(ص) است. او نيز همانند ديگر آدميان با بسرآمدن اجلش از دنيا مي رود. آنچه نمردني و پايدار است پيام او اسلام است.
سوم.‹ و الذين آمنوا و عملوا الصالحات و آمنوا بما نزل علي محمد و هو الحق من ربهم كفر عنهم سيئاتهم و اصلح بالهم› «و كساني كه ايمان آوردند و كارهاي شايسته انجام دادند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده – كه حق است از [جانب] پروردگارشان – ايمان آوردند، بديهايشان را از آنان بزدود و حالشان را بسامان در آورد»(محمد/۲). اين آيه مژده مغفرت و بهروزي به مؤمنان صالحي است كه قرآن نازل بر قلب محمد(ص) را باور كرده اند.اين آيه محمد(ص) را حامل وحي الهي معرفي كرده است.
چهارم.‹ محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا، سيماهم في وجوههم من اثر السجود، ذلك مثلهم في التوراه و مثلهم في الانجيل كزرع اخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوي علي سوقه يعجب الزراع ليغيظ بهم الكفار، وعد الله الذين آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفره و اجرا عظيما› «محمد فرستاده خداست و آنان كه با او هستند بر كافران سرسخت و در ميان خود مهربانند.ايشان را ركوع كنان و سجودكنان بيني كه فزون بخشي و خشنودي خدا را مي جويند. نشانه آنها در رخسارشان از اثر سجود پيداست – اين است وصف ايشان در تورات و وصفشان در انجيل – چون كِشته اي كه جوانه خويش بيرون آورده پس آنرا نيرو داده تا ستبر شده و برساقه هاي خود راست و استوار ايستاده [ آنگونه] كه برزگران را خوش آيد، تا [خداوند] كافران را بديشان به خشم آرد. خداوند كساني از ايشان را كه ايمان آورده اند و كارهاي نيك كرده اند آمرزش و پذاشي بزرگ وعده داده است.»(فتح/۲۹). در اين آيه محمد(ص) فرستاده خدا خوانده شده و به پيروان مؤمن صالحش –آنان كه اهل محبت با حق مداران و اهل شدت عمل با حق پوشانند- وعده بخشش و پاداش داده است.
پنجم.‹و اذ قال عيسي بن مريم يا بني اسرائيل اني رسول الله اليكم مصدقا لما بين يدي من التوراه و مبشرا برسول يأتي من بعدي اسمه احمد فلما جاءهم بالبينات قالوا هذا سحر مبين› «آنگاه كه عيسي بن مريم گفت اي فرزندان اسرائيل من فرستاده خدا به سوي شمايم، باوردارنده آنچه در پيش من است كه تورات است، و مژده دهنده ام به پيامبري كه پس از من مي آيد، نام او احمد است، پس چون با نشانه هاي روشن بديشان آمد، گفتند اين جادوئي است هويدا.»(صف/۶). عیسی مسیح(ع) پیروانش را به پیامبر بعدی با نام احمد(ص) بشارت داده است.
۲. خداوند در قرآن کریم در چهار آیه بعثت محمد بن عبدالله(ص) را مورد بحث قرار داده است، یک آیه به صورت دعا و سه آیه به صورت خبری.
مورد اول.«ربنا و ابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم و انک انت العزیز الحکیم».”پروردگارا در میان ایشان پیامبری از آنان برانگیز که آیات ترا بر ایشان بخواند و آنانرا کتاب و حکمت بیاموزد و پاکشان سازد، که تنها توئی عزیز و حکیم.”(بقره/۱۲۹). در دعای ابراهیم و اسماعیل(ع) بعثت پیامبری در مکه از میان اهالی مکه درخواست می شود که سه کار انجام دهد: تلاوت آیات خداوند، تعلیم کتاب و حکمت، و تزکیه.
مورد دوم. دعای این دو پیامبر مستجاب می شود: «لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانو من قبل لفی ضلال مبین.»”خداوند بر مؤمنان منت نهاد که در میانشان پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر ایشان می خواند و پاکشان می سازد و آنانرا کتاب و حکمت می آموزد، در حالی که پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.”(آل عمران/۱۶۴) و مشابه آن در سوره جمعه/۲ و سوره بقره/۱۵۱. در این سه آیه اخباری تزکیه بر تعلیم مقدم است. اگرچه در عطف با واو دلالتی بر ترتیب نیست اما تکرار تقدم تزکیه بر تعلیم در هر سه آیه اخبار بعثت خالی از اشعار براین تقدم نیست.
محمد(ص) فردی از جنس خود مردم است که توسط خداوند برگزیده شده تا آدمیان را به حق هدایت کند. این هدایت با سه راهکار تلاوت آیات، تزکیه جانها و تعلیم کتاب و حکمت محقق شده است. مراد از تلاوت آیات، ابلاغ وحی الهی یا خواندن آیات قرآن کریم برای مردم است. علی القاعده تعلیم حکمت آموزش سنت نبوی است که در کنار تعلیم قرآن تعالیم پیامبر(ص) را تشکیل می دهد.
۳. قرآن کریم در آیات متعددی ابعاد مختلف رسالت پیامبرش را توصیف کرده است. به عنوان نمونه آیات ذیل یاد کردنی است:
یکم.«یا ایّها النّبی انّا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیراً»”ای پیامبر ما ترا گواه و مژده و بیم دهنده فرستادیم و دعوت کننده به سوی خدا به اذن او و چراغ تابان.”(احزاب/۴۶-۴۵). پنج ویژگی رسول الله(ص): گواه، امید، بیم، دعوت و نور. شهادت می دهد، امید می آفریند، بیم می دهد، به خدا دعوت می کند، نور می افشاند.
دوم. «رحمتی وسعت کل شیء، فسأکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکاه و الذین هم بآیاتنا یؤمنون، الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراه و الانجیل، یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم، فالذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون» “…رحمتم همه چیز را فرا گرفته است پس بزودی آنرا برای مقرر کنم که پرهیزگاری می کنند و زکاه می دهند و به آیات ما ایمان می آورند، آنان که پیروی می کنند از آن فرستاده پیامبرِ درس ناخوانده ای که [نام و نشان] او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می یابند، [پیامبری که] آنان را به نیکی فرمان می دهد و از بدی باز می دارد، چیزهای پاکیزه را برایشان حلال و پلیدیها را برایشان حرام می کند، و بار گران و بند و زنجیرشان را از آنها فرو می نهد، پس کسانی که به او گرویدند و او را گرامی داشتند و یاریش کردند و از آن نوری که با او فرو آمده پیروی کردند، ایشان رستگارانند.”(اعراف/۷-۱۵۶).
رحمت واسعه الهی که همه موجودات جهان را فرا گرفته است رحمتی عمومی می باشد. آن رحمتی که به مؤمنان پرهیزکار صالح اضافه می شود رحمت خاصه الهی است.این مؤمنان پیروان محمد(ص) هستند.به معرفی این آیه محمد(ص) هشت صفت دارد: اوّلاً او رسول است: فرستاده خدا، ثانیاً او نبی است: مخبر از غیب، ثالثاً او اَُمّی است: درس ناخوانده و خط نانوشته، رابعاً نام و نشانش در کتب آسمانی پیشین تورات و انجیل آمده است، خامساً پیام او خواندن به خیر و معروف و بازداشتن از شرّ و منکر است، سادساً در شریعت او پاکیزه ها حلال و مجاز و ناپاکیها حرام و ممنوعند، سابعاً مأموریت او رهائی انسانها از موانعِ رشد و تعالی و آزادی از بند جهل و تبعیض و عرف جاهلی و خودخواهی و … است، ثامناً او حامل نوری بنام قرآن کریم است. رستگاری در گرو ایمان به او، کرامی داشتن او، یاری او و پیروی از قرآن همراه اوست.
سوم. «و انّک لعلی خُلُق عظیم» “و هرآینه تو بر اخلاقی بزرگی.”(قلم/۴). بارزترین صفت محمد(ص) اخلاق نیکوی اوست. او خود مأموریت بعثت الهیش را تکمیل اخلاق عمومی اعلام کرده است: «ِانّی بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مکارمَ الاخلاق» “من برانگیخته شده ام که کرامتهای اخلاقی را به اتمام برسانم”. بخشی از این اخلاق بزرگ در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران شمرده شده است: اهل نرمش و گذشت و مشورت با مردم.
چهارم. «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» “و ما ترا نفرستادیم مگر رحمتی برای جهانیان.” (انبیاء/۱۰۷). خداوی که رایجترین نامهایش رحمان و رحیم است رسالت محمد(ص) را مایه رحمت جهانیان اعلام کرده است. او پیامبر همه مردم است، نه فقط اهل حجاز، نه تنها اعراب، و نه منحصرا معاصرانش، بلکه همه مردم. «قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا»”بگو ای مردم من فرستاده خدا به همه شما هستم.”(اعراف/۱۵۸). اگر او پیامبر همه مردم است، رسالتش نیز باعث رحمت همگانی است.
۴. رحمت نبوی چگونه محقق می شود؟ یکی از سنن الهی که در قرآن مورد تصریح قرار گرفته است شرائط امان از عذاب است. خداوند در دو وضعیت از عذاب در می گذرد. یکی حضور پیامبر(ص) و دیگری استغفار است. «وَ ما کان اللهُ لِیُعَذِّبَهُم وَ أَنتَ فیهِم وَ ما کان اللهُ مُعَذِّبَهُم وَ هُم یَستَغفِروُن» “و خدا بر آن نیست که آنان را عذاب کند در حالی که تو در میان ایشانی، و خدا عذاب کننده آنان نیست در حالی که آمرزش می خواهند.”(انفال/۳۳).
این آیه در مقام بیان یکی از سنن الهی است. رویّه خداوند این است که در دو موقعیت عذابش متوقف می شود، گویی آبی است که بر آتش پاشیده می شود. استغفار و طلب آمرزش یا توبه و بازگشت خالصانه از باطل رافع عذاب است. آنچه مورد بحث ماست رافع دیگر است: وجود پیامبر(ص). محمد(ص) در میان هر قومی باشد عذاب بر آنان نازل نمی شود. حضور او با عذاب و غضب و نار نمی سازد. او یک پارچه رحمت است. رحمت وجودی او مانع از نزول عذاب می شود. این ویژگی از خواص رحمت نبوی است.
حضور پیامبر دو گونه است: یکی حضور فیزیکی و دیگری حضور معنوی. حضور فیزیکی متوقف بر زمان حیات ایشان است. پرسیدنی است شعاع امان از عذاب در همان دوران تا کجا بوده است؟ در خانه ای که او ساکن است، یا تا آنجا که چشم کار می کند، یا تا چهل خانه،یا در منطقه و محله ای که در آن مقیم است، یا در شهری که در آن ساکن است مثلا مدینه، یا در سرزمینی که به آن تعلق دارد مثلا حجاز، یا در سراسر کره زمین تا او در حیات است؟ هر یک از این احتمالات را در قرابت مکانی اختیار کنیم پرسشی باقی می ماند که اولا آیا کفار و مشرکین مکه یا منافقین مدینه با برخورداری از این قُرب مکانی از چنین امانی برخوردار می شدند؟ در این صورت درباره امثال ابوجهل و ابولهب و ابی بن کعب و هِند و مقتولین بدر و احد از کفار و … چه باید گفت؟ ثانیا آیا بر فرض وقوع چنین امانی عادلانه بوده است؟ حضور فیزیکی تا حدودی به مرقد و مدفن نیز قابل تسری است و تمامی احتمالات پیش گفته درباره قرب مکانی، به مسجدالنبی نیز جاری می شود.تأمل در دو پرسش یاد شده مشخص می کند که رحمت حضور فیزیکی پیامبر(ص) مشروط به شرائطی است و مطلق نمی باشد. اسناد اطلاق نه با واقعیت تاریخی سازگار است نه با گزارش قرآن کریم نه با عدالت خداوند و نه با ضوابط مسلم اسلام.
نحوه دوم حضور محمد(ص) حضور معنوی اوست. حضور پیام و اقامه دین اوست. چنین حضوری منحصر به زمان حیات محمد(ص) نیست. هر جا پیام او تحقق یافته، او آنجاست و هر جا به پیام او عمل نمی شود او آنجا غائب است، ولو زیرپا گذارندگان پیام نبوی از خویشاوندان و اقربای او باشند، ولو نزدیک مرقد او باشند، ولو فراوان نام او را بر زبان جاری کنند. این حضور واقعی است. مجاز نیست تا نیاز به قرینه داشته باشد، حقیقتاً حضور پیامبر به تحقق پیام اوست. رحمت حضور معنوی پیامبر مطلق است، مقید به هیچ قیدی نیست. حتی رحمت حضور فیزیکی ایشان منوط به حضور معنوی اوست. بر امتی که پیام پیامبر را پاس می دارد عذاب نازل نمی شود. جامعه ای که پیامبر در آن حضور واقعی دارد در امان است.
۵. اینکه «انت فیهم» در آیه ۳۳ سوره انفال به معنای حضور معنوی و اقامه پیام و دین پیامبر(ص) است نه منحصر در حضور فیزیکی ایشان، مؤید به نکات ذیل است:
اولا، هویت انسان به روح اوست نه به جسم و بدنش. روح انسان با مرگ بدن نمی میرد. حیات حقیقی و حضور واقعی هر کس به حضور روح اوست.
ثانیا، حیات واقعی زنده بودن ارزشهای والای الهی در جان آدمی است. پیامبر آمده است ما را زنده کند. بیشک این زندگی، زندگی به اقامه دین او و ایمان به خدای اوست: «یا ایّها الّذین آمنوا استَجیبوا لله و للرّسولِ إذا دعاکم لِما یُحییکم» “ای کسانی که ایمان آورده اید، خداوند و پیامبر را پاسخ دهید هنگامی که شما را به چیزی خوانند که زنده تان سازد.”(انفال/۲۵). پیامبر آمده است تا ما را زنده کند، زنده واقعی به ایمان و اخلاق و رستگاری.
۶. عصاره رسالت محمد(ص) و چکیده پیام او دو کلمه بیشتر نیست: ایمان به خدا و آخرت و عمل صالح. هر جا این دو کلمه هست پیامبر حضور دارد و با حضور او رحمت و امان هم هست. و هرجا یکی یا هر دو کلمه نیست پیامبر غائب است و در غیبت او از رحمت و امان از عذاب خبری نیست.
«مَن عمِل صالحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی و هو مؤمن فلَنُحییَّنه حیاهً طیّبه و لَنجزِینَّهم بأحسنِ ما کانوا یعملون» “هر کس از مرد و زن که کاری شایسته کند، در حالی که مؤمن باشد، هرآینه اورا به زندگی پاکیزه زنده بداریم، و بهتر از کردارشان پاداششان دهیم.”(نحل/۹۷). حیات طیّبه یا زندگی واقعی با ایمان و عمل صالح بدست می آید و بس.
محمّد بن عبدالله(ص) اسوة برتر ماست: «لَقد کان لکم فی رسولِ اللهِ أُسوَهٌ حسنهٌ لِمَن کان یرجوُا اللهَ و الیومَ الآخِرَ و ذکَرَ اللهَ کثیراً» “هرآینه شما را در پیامبر خدا الگوی پسندیده ای است، برای کسی که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را بسیار یاد می کند.”(احزاب/۲۱). تأسّی به رسول رحمت(ص) تبعیّت از او در ایمان و عمل صالح است، تخلّق به اخلاق کریمانة اوست.
«إنَّ اللهَ و ملائکته یُصلّون علی النّبی یا ایّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً»”همانا خداوند و فرشتگان او بر پیامبر درود می فرستندف ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود فرستید و سلام گوئید سلامی[شایسته].”(احزاب/۵۶).
سنت هدایت ۳ قرآن و انسان معاصر(۴۵)، (سنن الهي۱۰) ، حسینیه ارشاد
* * *
مواجهه سنتی، سنت گرایانه، بنیاد گرایانه و نو اندیشانه با سنت نبوی همایش علمی حکمت و بازاندیشی سنت نبوی (دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران)، ۱ اسفند ۱۳۸۵