نیلوفر زارع
جرس:شبکه جنبش راه سبز امروز یکسالگی خود را جشن می گیرد و به رغم طوفان های موسمی نظیر حملات ارتش سایبری و سیل بی امان حملات،شایعات و اتهام ها از داخل و خارج ، این رسانه اکنون دوران تکوین خود را طی می کند. جرس بر مبنای اهداف ده گانه اش در این یک سال پژواک صدای کسانی بوده که زنجیره های سبز انسانی را آفریدند و ندای مظلومیت کسانی بوده که سرکوب های بی سابقه حکومت را به چشم دیده اند.
گردانندگان جرس در روایت آنچه بر معترضان به حکومت طی ماه های پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته است کوشیده اند به چارچوب های مطرح شده توسط رهبران جنبش سبز در داخل کشور وفادار باشند و این وفاداری همچنان که تایید و تحسین بسیاری از کنشگران جنبش را به همراه داشته اسباب نارضایتی گروهی دیگر را فراهم کرده است. یکسالگی شبکه جنبش راه سبز فرصت مناسبی به دست داد تا در گفت و گو با دکتر “محسن کدیور” عضو شورای سیاستگزاری جرس سوالاتی کلیدی را درباره نقاط قوت و ضعف جرس ، چشم انداز آینده این رسانه، چارچوب های حرفه ای آن و دلیل همسویی منتقدان داخلی و خارجی علیه آن را مطرح کنیم. کدیور در این مصاحبه علی رغم آن که از عملکرد جرس طی یکسال گذشته ابراز رضایت نسبی می کند اما معتقد است که این رسانه با کوله باری از یک سال تجربه می تواند قوی تر از گذشته در خدمت مردم باشد، خطاهایش را جبران کند، نقاط ضعف را به قوت تبدیل کند، به عمق و گستره کارش بیفزاید و با سعه صدر و پختگی بیشتری با رخدادها مواجه شود.
متن کامل این گفت و گو را در زیر بخوانید.
آقای دکتر، عملکرد جرس طی یک سال گذشته تا چه حد با انتظارات شما همخوانی داشته است؟ بزرگترین نقاط ضعف و برجسته ترین نقاط قوت این رسانه از نظر شما چه بوده است؟
جرس اهداف دهگانه ای را بعنوان برنامه راه خود اعلام کرده است. برای پرهیز از کلی گوئی می باید کارنامه جرس را با توجه به ده هدف یادشده ارزیابی کرد. آن اهداف عبارتند از: دفاع از منافع ملی ایران، استقلال مالی و عدم اتکا به کمک مالی دول خارجی، عدالت خواهی و باور به تساوی حقوقی کلیه شهروندان، رعایت ضوابط اخلاقی، آزادی خواهی و نقد استبداد دینی، دفاع از موازین حقوق بشر، دفاع از دموکراسی و لوازم آن، ترویج اسلام رحمانی، مخالفت با خشونت در همه سطوح، و قائل بودن به اعتدال و واقع بینی. عملکرد شبکه جنبش راه سبز (جرس) در این یک سال با توجه به مقدورات و واقعیات بر اساس موازین ده گانه یاد شده موفقیت نسبی داشته است، که البته تا موفقیت کامل فاصله دارد.
نقاط ضعف جرس عبارتند از: اول، ضعف نسبی مباحث فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در مقایسه با مباحث سیاسی. سرعت تحولات ایران در سال گذشته باعث شد مباحث سیاسی مباحث فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را تحت الشعاع خود قرار دهد.
دوم، جرس در محور ترویج اسلام رحمانی و اصلاح طلبانه نیاز به اهتمام بیشتری دارد. با توجه به سیطره رویکرد “اسلام هراسی” در غرب و فضای آلوده برخی رسانه های مجازی فارسی و سیطره قرائت خشن رسمی از اسلام در ایران، فعالیت انجام شده در جرس در این حوزه کافی نبوده است.
سوم، سهم مباحث راهبردی و تحلیلی در مقایسه با اخبار و گزارشهای خبری راضی کننده نیست. با کاهش سرعت وقایع روزمره، نیاز به مباحث راهبردی و تحلیلی بیشتر احساس می شود.
چهارم، انتشار برخی مطالب دوستان داخل کشور بدون کمترین ویرایش، بویژه در برخی مقاطع حساس در زمینه برخی رهنمودهای عملی کار سنجیده ای نبوده است. این مطالب که به دلیل خفقان و جو سرکوب در داخل با نام مستعار یا بدون نام منتشر شد، موضع جرس تلقی شد، در حالی که جرس تنها تریبون آزاد این عزیزان بود، نه بیشتر. بسیاری از سوء تفاهمهای پس از آن ناشی از این مسئله بوده است.
پنج، با توجه به اقبال گسترده دوستداران جنبش سبز به جرس، انتظارات فراوانی از جرس ایجاد شد. این انتظارات قابل احترام است، و باید قدرشناس این اعتماد بالا باشیم. اما برخی از این انتظارات در این مرحله جنبش اولویت ندارد، برخی نیز نیاز به تأمل بیشتری دارد یا در چارچوب اساسنامه اعلام شده جرس یا مواضع رسمی رهبران جنبش در داخل کشور نمی گنجد. البته در برخی موارد تحریریه جرس می توانست با این قبیل انتظاراتِ صادقانه با سعه صدر و مدارای بیشتری مواجه شود.
از جمله نقاط قوت جرس امور زیر می تواند باشد: اول، تیم فنی و اجرائی جرس که داوطلبانه و فداکارانه این شبکه اطلاع رسانی مجازی را با کارآمدترین برنامه های اینترنتی مجهز کرده اند، و در مقابل حملات متعدد ارتش سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به لطف خدا تا کنون پیروز میدان بوده اند. موتور جستجو و آرشیو کامل جرس از جمله زحمات این مهندسان جوان است.
دوم، تحریریه و شورای سردبیری جرس مجموعه ای از روزنامه نگاران جوان و مستعد در کنار تنی چند از روزنامه نگاران مجرب و قوی مطبوعات ایران سرمایه ای منحصر بفرد فراهم کرده است. سیر رو به رشد کار، کاهش خطاها، تعمیق اطلاع رسانی، مصاحبه ها و گزارشهای خبری و تحلیلی بهنگام، پوشش مناسب اخبار شهدا و خانواده زندانیان سیاسی، انعکاس سریع اخبار مرتبط با رهبران جنبش سبز، و نیز گزارشهای صوتی و تصویری، طرحها، ادبیات، انعکاس یادداشتهای نویسندگان شناخته شده در کنار معرفی یادداشتهای ارزنده جوانان گمنامی که اکنون سرمایه فرهنگی ملت ایران هستند، و نیز انعکاس یادداشتهای کوتاه خوانندگان در ستون شهروندنگار حاصل زحمت این عزیزان است.
سوم، رعایت ضوابط اخلاقی حتی نسبت به حریف و عدم بکارگیری ادبیات خشن، جوزده نشدن، بی اعتنائی به ادبیات هجوآمیز مخالفان داخلی و خارجی و رعایت انصاف و ادب بزرگترین موفقیت جرس بوده است.
چهارم، ارتباط تنگاتنگ با فعالان جنبش در داخل و اولویت دادن مذاق و مطالبات آنها بر مذاق و مسائل هموطنان محترم خارج و هماهنگی با سرعت و شتاب رهبران جنبش در داخل از دیگر نقاط قوت جرس بوده است.
همانگونه که مسحضرید جریان های فکری متنوعی در پیکره جنبش سبز حضور دارند و رهبران جنبش هم از وجود اندیشه های گوناگون در این جنبش استقبال می کنند اما محتوای مطالب جرس عمدتا انعکاس دهنده دغدغه های روشنفکران دینی است و سلایق جریان های فکری دیگر را کمتربازتاب می دهد. آیا رویکرد این رسانه در تضاد با استراتژی تکثرگرایی جنبش سبز نیست؟
ظاهرا دو مطلب با هم خلط شده و به یک سوء تفاهم انجامیده است. ابتدا باید تکلیف خودمان را با این پرسش مشخص کنیم: آیا اعتراض به جمهوری اسلامی معادل سبز بودن است؟ یا اینکه جنبش سبز به بخشی از معترضان جمهوری اسلامی گفته می شود که بعد از تقلب نظام در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ به راه افتاد؟ اگرچه وقایع چهارده ماه اخیر با حوادث سی ساله قبل از آن بی ارتباط نیست، اما جنبش چهارده ماه اخیر ویژگی هائی دارد که آنرا از اعتراضهای قبلی ممتاز می کند. مهمترین این ویژگی ها عبارتند از:
اول، استفاده از ظرفیتهای مغفول قانون اساسی؛
دوم، مسالمت آمیز بودن و نفی خشونت؛
سوم، مطالبات بحقی همانند آزادی خواهی، عدالت طلبی، دموکراسی خواهی و حقوق بشر.
اگر همین سه ویژگی را به عنوان مخرج مشترک و حداقل ممیزات جنبش سبز ترسیم کنیم، آنگاه تکثر و تنوع معنای حقیقی خود را پیدا می کند.
بیشک تنوع معترضان رژیم جمهوری اسلامی از تنوع قائلان به سه ویژگی فوق الذکر بیشتر است. برخی معترضان، قانون اساسی جمهوری اسلامی و نظام مبتنی بر آن را از بنیاد باطل و اصلاح ناپذیر ارزیابی کرده یا برای مبارزه با آن التزامی به رویکردهای مسالمت آمیز نداشته و ندارند.
تلقی جرس همسو با مواضع رهبران جنبش سبز از تکثر و تنوع مبتنی بر رعایت حداقل فوق است. قبول تکثر و تنوع با پذیرش حداقلهای سه گانه، منافی نگرش از منظر اسلام رحمانی یا سکولار به جامعه و جهان نیست. آنچنانکه رهبران جنبش در داخل در عین باور به تکثر، در چارچوب یادشده، از منظر اسلام رحمانی به جامعه و جهان می نگرند. جرس برابر اساسنامه خود با صراحت منظر اسلامی خود را ابراز کرده است. در عین حال از گفتگو و نقد و تبادل نظر با دیگر دیدگاهها نیز استقبال کرده و می کند.
اگر رسانه ای منظر خود را مخفی می کند دلیل بی طرفی و خنثی بودن منظر و دیدگاه آن نیست. مهم این است که در خبر رسانی و تحلیل و راهبردهای خود جانب انصاف و صحت را نگاه دارد و خوانندگان خود را در مواضع اتخاذ شده اش قانع کند. من رسانه ای سراغ ندارم که عملا فاقد منظر خاص باشد. اینگونه اشکالات از سوی کسانی ابراز می شود که چشم دیدن یک رسانه موفق را که از منظر اسلام روشنفکرانه به وقایع می نگرد ندارند. این همه رسانه از منظر سکولار فعالیت می کنند، اجازه دهند رسانه ای نیز از منظر اسلام رحمانی فعالیت کند. اطمینان داشته باشند جا برای کسی تنگ نخواهد شد.
اما خوش بود گر محک تجربه آید به میان. جرس در حوزه اخبار و گزارشهای خبری از حقوق شهروندی همه ایرانیان فارغ از اعتقاد و باورشان دفاع می کند. در حوزه یادداشتها نیز هر مطلبی که اعتبار لازم را کسب کرده باشد منتشر می کند بی آنکه همسو بودن با منظر دینی جرس جزء آن باشد. جرس خط قرمز دارد، اما آن خط قرمزها باور دینی نیست.
خطوط قرمز جرس عبارتند از:
۱. کذب و افترا
۲. توهین و استهزا
۳. ورود در حوزه خصوصی و شخصی افراد
۴. مطالب غیر مستند
۵. عدم رعایت مصالح ملی، تمامیت ارضی و استقلال ایران
۶. دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی
۷. تمسخر و هتک ارزشهای دینی و مذهبی
۸. ادبیات مرّوج خشونت
من معتقدم این خطوط قرمز مرز آزادی بیان است. و عدم رعایت آنها نقض آزادی است. تعداد مطالبی که بارعایت ضوابط فوق در جرس از جانب سکولارها منتشر شده به مراتب از تعداد مطالب دینی منتشره در رسانه های سکولار به نسبت بیشتر است، هر که تردید دارد، این گوی و این میدان. با صراحت و شفافیت می گویم جرس ناشر آراء متکثر درون جنبش سبز در چارچوب سه ویژگی نفی خشونت، استفاده از اصول مغفول قانون اساسی و حق طلبی است، اما از ترویج و تبلیغ تلقی های خارج از اساس نامه خود معذور است. معتقدم این مشی، مشی رهبران جنبش سبز در داخل نیز هست.
آیا شما اصولا این اتهام که اتاق فکر جرس با برخی از جریان های خواهان دموکراسی در ایران مرزبندی دارد را می پذیرید؟
این بخشی از اساسنامه جرس است: “شبکه جنبش راه سبز به اسلام روشنفکرانه باور دارد و مروج ارزشهای قرآنی، تعالیم نبوی و آموزه های علوی است. در عین حال، تکثرهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، دینی و مذهبی را به رسمیت شناخته و به اصل آزادی بیان و گفتگو پایبند است. جرس مخالف اعطای هرگونه امتیاز یا اعمال هرگونه تبعیضی بر اساس مذهب شهروندان است. جرس به حضور دموکراتیک اسلام در عرصه عمومی (مدنی، سیاسی و دولت) در فرایند رقابت سالم و رعایت حقوق مساوی برای اقلیت در صورت برخورداری از اکثریت متعهد است.”
جرس در این چارچوب برای استقرار دموکراسی در ایران تلاش می کند و با همه جریانهای دموکراسی خواه ایرانی به شیوه “احترام متقابل” رفتار می کند. تکثر معنایی جز این ندارد که باور کنیم دین باوران همانقدر در فضای دمکراتیک حق فعالیت دارند که دین ناباوران. مهم این است که همگان به قواعد بازی دموکراتیک پایبند باشند. قبول تکثر و تنوع معنائی جز پذیرش مرزبندی ندارد.
در طی یکسال گذشته تاکید فراوانی بر نقش مراجع و روحانیون غیرحکومتی در جنبش سبز شده است. برخی منتقدین معتقدند با توجه به این که جنبش سبز در مجموع یک جنبش دموکراسی خواه مدرن به حساب می آید ،تاکید بر نقش روحانیون چه تناسبی با آرمان های این جنبش می تواند داشته باشد؟
وزن جریانها و افراد در جامعه لزوما با آرزوها و تلقی های افراد سازگار نیست. اگر در جامعه ای همانند ایران یک عالم دینی همانند مرحوم آیت الله منتظری از بالاترین نفوذ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار است چه باید کرد!؟ اگر رهبران جنبش انتظار دارند مراجع تقلید در مقابل ظلم سکوت نکنند و بارها با ایشان مکاتبه می کنند آیا معنایش پیشامدرن بودن جنبش است!؟ مراجع تقلید مبارز و علمای متقی مجاهد هنوز در میان مردم از بالاترین پایگاه اجتماعی برخوردارند. آنها را می توان نهادهای سنتی جامعه مدنی دانست.
آنچه ناپسند و مضر است قائل شدن به حق ویژه برای روحانیون است. در آینده ایران پس از رهائی از استبداد دینی، علما و مراجع هیچ امتیاز سیاسی نخواهند داشت. بر مبنای اساسنامه “جرس مخالف اعطای هرگونه امتیاز یا اعمال هرگونه تبعیضی بر اساس مذهب شهروندان است.” چه برسد به فقها و روحانیون و مراجع. آنچه جرس انجام داده انعکاس واقعیات بوده که البته با ذهنیات و ایده آلهای برخی سازگار نبوده است. امیدوارم توصیه نفرمایند که واقعیات مطابق ذهنیات این برخی منتقدین تغییر یابند!
برخی از منتقدان جرس می گویند که فضایی خشک و جدی بر این رسانه حاکم است و احساس سرزندگی که ویژگی مهمی در پیشبرد جنبش های اجتماعی است در آن دیده نمی شود. آیا شما این انتقاد را وارد می دانید؟
نه، من این انتقاد را باور ندارم. سرزندگی به گفتگو و نقد و تعمیق مطالبات است. جرس در حد مقدور با نشاط و سرزنده بوده است، البته هنوز با وضع مطلوب فاصله دارد.
رسانه های وابسته به جریان اصولگرا، هر از چندی برای جرس مدیر یا اعضای جدیدی معرفی می کند. ضمن اینکه بعیدست که منابع اطلاعاتی که عامل اصلی تغذیه این رسانه ها هستند، از گرادانندگان جرس بی اطلاع باشند. به نظر شما دلیل واقعی این اطلاعات گمراه کننده و انحرافی چیست؟
من این تقصیر را متوجه همه اصول گرایان نمی دانم، بهتر است بگوئیم رسانه های وابسته به استبداد دینی چنین می کنند. البته ایادی استبداد دینی در داخل در این تقصیر تنها نیستند، افراد و رسانه های همزاد آنها در خارج از کشور یعنی گروهی از اپوزیسون ستیزه جو نیز هر هفته برای جرس مدیر و گرداننده جدید نصب می کنند و منبع جدید مالی معرفی می نمایند! وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی حداقل سه بار رسما اطلاعات نادرستی درباره گردانندگان جرس منتشر کرده است که رسما از سوی جرس تکذیب شده است. روزنامه ها و سایتهای حکومتی در داخل و برخی پرنویسها و سایتهای بداخلاق در خارج نیز روزانه حجم عظیمی از اطلاعات گمراه کننده و متناقض بر علیه جرس منتشر می کنند.
این رسانه ها و افراد به حدی از بی اعتباری و بدور از ضوابط حرفه ای و موازین اخلاقی هستند که ارزش تکذیب هم ندارند.
جرس شورای سیاست گذاری خود را از همان آغاز رسما معرفی کرده است. حالا اگر کسی برای جرس مدیر و مَقَّر و منبع مالی خلاف واقع ترسیم می کند تا با آن تصفیه حساب کند، با او چه باید کرد جز درخواست شفای عاجل!؟ برنامه تحریف و ترور شخصیت گردانندگان جرس در دستور کار کودتاگران و هم پیمانان خارج از کشور ایشان است. جرس وقت خود را صرف این قبیل مطالب کم ارزش نمی کند. بفرموده قرآن “فذرهم فی خوضهم یلعبون”. رهایشان کن تا سرگرمی بازیهایشان باشند!
دلیل همسویی طیف گسترده مخالفین داخلی و خارجی جرس را چه می دانید؟
ادله متفاوتی دارد. مهمترین دلیل این همسوئی این است که استبداد داخلی و اپوزیسیون سکولار ستیزه جوی خارج از کشور از بالا آمدن و مطرح شدن اسلام رحمانی به یک میزان نگرانند و هر دو جریان برای بیرون کردن رقیب به هیچیک از موازین اخلاقی پای بند نیستند. این دو جریان علیرغم ظواهر متفاوت دو روی یک سکه اند و در روش کاملا یکسانند.
برخی مخالفتها نیز از جانب رقبائی است که اقبال کاربران اینترنتی به جرس را برای کسب و کار خود مضر یافته اند، مخالفتشان برای تلاش معاش است، قصد سوئی ندارند!
دلیل سوم هم که در برخی پرنویسها و سایتهای خارج می توان مشاهده کرد، حسادت است که از این بلیّه باید به خداوند پناه برد “قل اعوذ برب الفلق … و من شر حاسد اذا حسد”.
دلیل چهارم هم پولهای ناپاکی است که کودتاگران در فضای مجازی تزریق کرده، بودجه ارتش سایبری را سه برابر کرده اند و کامنت و وبلاگ و یادداشت نویسی مجازی یکی ازماموریتهای بسیج در برابر جنگ نرم ادعائی تعریف کرده اند. این پول ناپاک داخلی در کنار پول ناپاک خارجی قرار گرفته و هماهنگی نامبارکی را بین استبداد داخلی و اپوزیسیون ستیزه جوی خارجی باعث شده است.
با اسم مستعار در سایتهای زرد شب نامه صادر کردن و از هیچ دروغ و افترا و اهانتی فروگذار نکردن کژراهه ای است که به سعادت ملت ایران ختم نخواهد شد. کسانی که حتی جرأت امضا پای نوشته های غیراخلاقی خود را ندارد، جز آلوده کردن فضای مجازی هیچ مأموریتی ندارند.
درپایانچشم انداز شبکه جنبش راه سبز را چطور ارزیابی می کنید؟
جرس با کوله باری از یک سال تجربه می تواند قوی تر از گذشته در خدمت مردم باشد، خطاهایش را جبران کند، نقاط ضعف را به قوت تبدیل کند، به عمق و گستره کارش بیفزاید و با سعه صدر و پختگی بیشتری با رخدادها مواجه شود. بیشک میزان فعالیت اصلی جنبش در داخل در چگونگی این رسانه که انعکاس آن است تأثیر جدی دارد.
با تشکر از شما .