عدم جواز ازدواج با غیرموحد
پرسش: دانشجو و در حال حاضر ساکن خارج از کشور هستم. اگر من با دختری غیر ایرانی که وجود خدا برایش اثبات نشده اما ضدیتی هم با
پرسش: دانشجو و در حال حاضر ساکن خارج از کشور هستم. اگر من با دختری غیر ایرانی که وجود خدا برایش اثبات نشده اما ضدیتی هم با
ازدواج با فرزندخوانده در هیچ آیه و روایتی وارد نشده است. موضوع آیهی ۲۷ سورهی احزاب جواز ازدواج با همسر سابق پسرخوانده است (نه پدرخوانده با دخترخوانده یا مادر با پسرخوانده). موضوع آیات ۴ و ۵ همان سوره بحث در تفاوت حکم پسر حقیقی با پسرخوانده (دعیّ، متبنّی) است. موضوع تبنّی و ادعیاء با فرزندخواندهی جدید متفاوت است. موضوع اصلی در فرزندخواندگی جدید «تربیت یک کودک» است، حال آنکه در متبنّی و دعیّ قدیم موضوع «انتقال نسب» به عنوان عقدی بین دو ولیّ و قیم بوده و تربیت کودک وجههی نظر اصلی نبوده است. در تنبنّی و دعیّ قرار بوده ولی (پدرخوانده) از خدمات جنگاوری یا خدمتکاری یا معاونت این فرد مذکر استفاده کند، حال ان که در فرزندخواندگی جدید قرار است کودکی تربیت شود تا در آینده برای خودش کسی شود و هیچ تعهد حقوقی به پدرخواده یا مادرخوانده ندارد، هرچند او اخلاقا رهین منت آنهاست.
سرپرست شرعا مجاز نیست با فرزندخوانده ازدواج کند. مفسدهی نوعیه اینگونه ازدواجها از مصلحت نادرهی موردی اقوی است. مفاسد نوعی چنین ازدواجی به حدی است که عدم جواز آن را به حکم اولی بعد از شناخت موضوع بدیهی می نماید. مرزهای اخلاقی را باید به دقت پاس داشت. چنین ازدواجی اخلاقا قابل مناقشه و در نتیجه شرعا مجاز نیست. ازدواج مرد با دخترخواندهي خود یا ازدواج زن با پسرخواندهی خود نه در زمان جاهلیت مطرح بوده نه در زمان اسلام. قانونی کردن ازدواج سرپرست با فرزندخوانده ولو با مصلحت سنجی دادگاه داغ عقب افتادگی فقهی و تُنُک مایگی شرعی را بر جبین خود دارد. چنین امری اگر تبدیل به قانون شود یک گام به عقب و متأسفانه باعث وهن اسلام است.
پرسش: در مورد وضعیت ازدواج ترانسکشوالها (اختلال هویت جنسی) و هرمافرودیتها (اختلال در عضو جنسی/ دوجنسه) لطفا توضیح بفرمایید. آیا این گونه افراد برای ازدواج
ازدواج دختر شیعه با پسر اهل سنت یا دختر اهل سنت با پسر شیعه هیچ اشکال شرعی ندارد . مسلمان کفوء مسلمان است. اولیاء دین از رسول خدا و علی مرتضی در ازدواج مرزبندی شیعه و سنی را رعایت نمی کردند. به علاوه این حق دختر است که شریک زندگی خود را انتخاب کند و پدر حق تحمیل زوج یا ممانعت از ازدواج وی را ندارد.
پرسش: با آقایی که چند سال از من کوچکتر هستند آشنا شده ام. هدف ایشان به طور کاملا جدی ازدواج با من هست. اما مواردی
مردم به لحاظ دینی چند دسته هستند: اول. مسلمان، دوم پیرو دیگر ادیان الهی (ابراهیمی)، سوم موحد غیر متدین به ادیان یادشده، چهارم لاادری (نه متدین و موحدند نه منکر خدا و آخرت)، پنجم منکر خدا، کافر بالمعنی الاعم یا مشرک.از این پنج گروه ازدواج مسلمانان تنها با گروه اول و دوم مجاز است. اگر حنفایی در زمان ما یافت شود ملحق به اهل کتاب خواهند بود. البته جواز ازدواج با اهل کتاب در صورت دسترسی به مسلمان جواز توأم با کراهت است. حرمت ازدواج با سه دستهی اخیر ذومراتب است.
زن و مردی که می خواهند ازدواج کنند خودشان هم می توانند صیغه عقد را بخوانند و لزومی ندارد عاقد روحانی یا غیر روحانی حاضر باشد. مهم این است که صیغه عقد را درست بخوانند. حتی اگر به زبان عربی مسلط نیستند، به هر زبانی که صحبت می کنند ترجمه صیغه را کامل ادا کنند کافی است.
هیچ تفاوتی بین ازدواج دختر مسلمان با پسر اهل کتاب از یک سو و ازدواج دختر اهل کتاب با پسر مسلمان نیست، اگر ممنوع است هر دو ممنوع است و اگر مجاز است هر دو مجاز است. اتفاقی که بین فقهای فریقین بر علیه ازدواج مسلمه با کتابی منعقد شده زائیده نگاه خاص آنها به فرودستی زنان است، و الا انصافا دلیل معتبری بر منع در دست نیست. ازدواج مسلمان با مشرک و کافر مطلقا ممنوع است. ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب (یهودی، مسیحی) همانند ازدواج زن مسلمان با مرد اهل کتاب جائز است.این جواز تؤام با کراهت است، بویژه در جایی که ازدواج با مسلمان ممکن باشد. اولی این است که مسلمان با مسلمان ازدواج کند. فرد مسلمان موظف است بکوشد با اخلاق حسنه همسر خود را به اسلام متمایل کرده و فرزندان خود را به گونه ای تربیت کند که اسلام بیاورند.
ازدواج بین دو نفر (زن و مرد عاقل بالغ) منعقد می شود. دختر نابالغ «عقلاْ» طرف ازدواج نیست، و بعد از بلوغ چاره ای جز ادامه تصمیمی که دیگران برای او گرفته اند ندارد. اینکه در گذشته فرضا چنین احکامی مجاز بوده به چه دلیل از احکام جاودانهی اسلام است؟ اتکا به اخبار آحاد را در امور مهمه مجاز نمی دانم، جان، مال، آبرو و نیز ناموس زن از امور مهمه است. مفاسد ازدواج با دختر نابالغ به میزانی است که تردیدی در عدم جواز آن باقی نمی گذارد. «کلاه شرعی» را چه در مناکحات چه در تجارات مجاز نمی دانم. غرض شارع مصالح و مفاسد نفس الامریه بوده است نه رعایت صوری برخی صیغ و قوالب.«عرف عقلا» در سنجش عدالت و اخلاق و عقلانیت از مبادی استنباط است. رعایت عرف عصر نزول حجاز به عنوان حکم الله که در اجتهاد مصطلح رویهی رایج است چه دلیل معتبری دارد!؟
هرگونه رابطهي جنسی خارج از ازدواج به هر عنوانی شرعا پذیرفته نیست و حرام می باشد. صحت ازدواج منوط به رضایت طرفین، حلیت طرفین بر یکدیگر و اجرای صیغهی عقد شرعی است.ازدواج اعم از دائم و موقت نیازمند «اجرای صیغهی لفظی عقد» است و قصد باطنی بدون مُبرِزِ لفظی در ازدواج به دلیل اهمیت آن نزد شارع کافی نیست. در ازدواج دختر رشیده (در زمان ما بزرگتر از ۱۸ سال) اطلاع والدین کافی است و اذن پدر یا جد پدری لازم نیست. اعلان و شاهد در ازدواج مستحب مؤکد است. در ازدواج موقت همراه با روابط جنسی رعایت تمام شرائط ازدواج دائم (غیر از مدت) لازم است.
پرسش: من پسر مسلمانی هستم که به همجنس گرائی تمایل دارم….. آیا وقت آن نرسیده است که فقهای محترم بر مشکلات امثال من پایان دهند،
برای تماس می توانید از نشانی ایمیل
[email protected]
استفاده کنید.