تقیه

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام -۸

آقای طباطبایی در زمره پیشتازان اسلام اجتماعی قبل از آقای خمینی بوده‌است. سیاست در تار و پود خود امری عرفی است. اجرای بخش ثوابت دینی چه ربطی به حکومت و والی آن دارد؟ جامعه مدنی مؤمنان متکفل آن می شود. وضع و اجرای احکام متغیر مصلحتی – که تمام سیاست است –، چه ربطی به اسلام و والی اسلامی دارد؟! اندیشه سیاسی آقای طباطبایی به استثنای قائل نبودن به ولایت فقیه ظرفیت یک نظریه سیاسی مطلوب برای زمان ما را دارا نیست. آقای خمینی چهار نظریه مختلف سیاسی تجربه کرده‌است.

ما خالف العامة ففيه الرشاد؟

اصل مخالفت با عامه از قواعد باب تعادل و تراجیح در علم اصول فقه است، به این معنی که در زمان تعارض دو روایت یکی از مرجحات مخالف با عامه بودن مفاد روایت است. دلیل آن این است که مخالف با عامه احتمال تقیه بودن را مرتفع می کند. اصل فوق متعلق به شرائط دوران خفقان شیعه توسط خلفای جور اهل سنت بوده و عمومیت ندارد. در هر مسئله باید فقیه شیعه فتاوای دیگر مذاهب را دیده باشد و در بسیار موارد این فتاوی مشابه است. من برای مخالفت با عامه نه موضوعیت قائلم نه طریقیت.

منقولات ائمه: تشریع، نقل از پیامبر یا استنباط شخصی؟

اگر کسی از ائمه مستند آرائشان را می پرسید ایشان به نقل از آباء خود تا پیامبر نقل می کردند. روایات معتبری در کافی حکایت از آن دارد که پاسخهای پیامبر (ص) به امام علی (ع) نسلا بعد نسل در دست ائمه بوده و منبع اصلی آراء ایشان محسوب می شده است. شارع دانستن ائمه (یعنی هم عرض پیامبر صلاحیت وضع احکام را داشتن) قول غلات است که فعلا به نظر رایج شیعه تبدیل شده است. تا قرن پنجم بخشی از شیعیان آراء ائمه را فتاوای ایشان می دانسته اند. ابن جنید اسکافی از جمله شعیان متقدم قائل به این قول بوده است. آثار وی بالکل محو شده و جز منقولاتی از وی در کتب برخی فقهای بعدی باقی نمانده است. به هر حال این صحیح نیست که تمام منقولات ائمه را استنباطات و فتاوای ایشان بدانیم. یقینا بخشی از این منقولات را عینا از پیامبر شنیده و سینه به سینه نقل کرده اند. نظریه‌ی استنباط ائمه یکی از فروع شارع نبودن ایشان است، که به صورت موجبه‌ی جزئیه قابل قبول است نه موجبه‌ی کلیه، یعنی اثبات اینکه همه‌ی منقولات ایشان استنباط آنهاست کاری ساده نیست، اما اینکه برخی از آنها چنین است ممکن است و قابل پذیرش.

ریشه‌ی روایات تقیه ای و مبنای مخالفت با عامه

روایات تقیه ای زمانی صادر شده است که ائمه حضور ماموران مخفی خلفای جور را احساس می کرده اند و برای حفظ جان پیروانشان مطابق مذهب مسلط به تقیه سخن می گفته اند و سپس در موقعیت دیگری پاسخ مطابق مذهب خود را به گوش پرسنده می رسانده اند. در فضای سالم آکنده از سعه‌ی صدر و مدارا و آزادی بیشک مواجهه با مذاهب دیگر اسلامی به گونه ای دیگر خواهد بود.