علم لدنی

سخنرانی

علمای ابرار

چکیده: اهمیت میراث امام جعفر صادق (ع) به میزانی است که از شیعه به عنوان «مذهب جعفری» یاد می شود. به لحاظ کمّی روایات باقیمانده از این امام همام پس از امام علی (ع) بیشترین حجم از روایات شیعی را تشکیل می دهد، به زبان آمار حداقل یک سوم روایات اهل بیت از امام صادق (ع) روایت شده است. امامت کانونی ترین اصل اسلام شیعی دو نظریه دارد: نظریه رسمی و نظریه علمای ابرار. این دو نظریه حداقل در شش محور اشتراک نظر دارند: اول. شأن اصلی امامت مرجعیت معرفت دینی پس از قرآن کریم و سنت پیامبر (ص) است. دوم. امامان اهل بیت (ع) اسوه های اعلای دینی بوده اند. ایشان هرگز مرتکب معصیت خدا نشده اند. سوم. ائمه هدی (ع) اعلم و اتقای زمانه خود بوده اند. چهارم. علی بن ابی طالب (ع) جانشین بلافصل رسول خدا (ص) بوده است. پنجم. امامت مورد بحث مقامی انتصابی بوده و منوط به انتخاب مردم نیست. ششم. تبعیت و اطاعت از امامان اهل بیت (ع) شرط تشیع است.
نظریه علمای ابرار حداقل در پنج محور با نظریه رسمی اختلاف دارد: اول. نصب امیرالمؤمنین (ع) توسط پیامبر (ص)، و نصب هر امام توسط امام بعدی صورت گرفته است، بر خلاف نصب پیامبر (ص) که الهی بوده است. دوم. علم پیامبر (ص) لدنی بوده نه اکتسابی. ائمه علمشان اکتسابی بوده است مستقیم یا غیرمستقیم از پیامبر. سوم. لازمه اکتسابی بودن علم این است که آراء ائمه هدی اجتهادات ایشان از کتاب و سنت بوده است. چهارم. ائمه هدی در طهارت نفس، مخلَص و مزکی و مهذب و متقی بودن سرآمد بوده اند. اما این طهارت مبتنی بر «اراده تکوینی» خداوند نبوده تا امکان صدور معصیت از ایشان منتفی باشد، هرچند ایشان اختیارا مرتکب معصیت اعم از کبیره و صغیره نشده اند. پنجم. شارع بالذات خدا است و شارع بالعرض تنها رسول اوست ولاغیر. امامان اهل بیت (ع) ناقل امین تشریعات نبوی بوده اند. در نظریه رسمی ائمه (ع) نیز همانند پیامبر (ص) شارع هستند. «نظریه علمای ابرار» مطابق اصل است، چرا که ائمه انسانهایی هستند مثلا بقیه مردم با فضائل علمی و عملی اکتسابی. اما نظریه رسمی خلاف اصل است چرا که آدمیانی با سرشت متفاوت، با فضائل خارق عادت، و استثنائی معرفی شده اند. لذا این نظر رسمی است که باید اقامه دلیل کند، و اگر نتوانست دلیل معتبری اقامه کند از حجیت و صحت ساقط است. اختصاصات نظریه رسمی امامت مطلقا فاقد دلیل قرآنی مستقل است. امامت در نظریه رسمی نظریه ای هم عرض نبوت است و ائمه جز در وحی رسالی هیچ فرقی با پیامبر ندارند. سؤال جدّی: چرا نظریه ای با این اهمیت در قرآن مطرح نشده است؟ این دیگر تعداد فروع فقهی نیست، اصلی اعتقادی است هم وزن کتاب خدا که بدون تمسک به آن ضلالت حتمی است. اگر وزن آن چنین است عدم پرداختن آن به حدّ کافی در قرآن اغراء به جهل است. آیا همین نپرداختن به امهات بحث امامت در قرآن بزرگترین دلیل کاستی نظریه رسمی نیست؟ میزان جعل کارخانه روایت سازی غلات در این موضوعات اعتقادی به میزانی است که بدون اطمینان به صدور مستقل هریک نمی توان فلّه ای ادعای تواتر کرد. بر اساس ارزیابی سندی و متنی محمّد باقر بهبودی از حدیث شناسان معاصر در کتاب صحیح الکافی از ۱۰۱۵ روایت کتاب الحجّه کافی تنها ۱۰۱ حدیث (یعنی ۱۰ درصد) به عنوان صحیح یا معتبر تلقی شده است. کتاب الحجة ۱۳۰ باب دارد. بنا برتحقیق بهبودی، در ۷۷ باب آن (یعنی ۵۹٪ أبواب) حتی یک روایت صحیح هم به چشم نمی خورد! اکثر قریب به اتفاق این أبواب درباره علم لدنی ائمه است. در نظریه علمای ابرار برخی نکات نظریه رسمی قابل تبیین نیست. از جمله: امامت در خردسالی، و غیبت. نظریه علمای ابرار در این نکات قائل به «توقف» است نه «انکار». مجموعه روایات امامان نهم، دهم و یازدهم مجموعا حدود چهار درصد مجموعه روایات ائمه اهل بیت است.

علم لدنی و ولایت تکوینی ائمه

پرسش: اگر به قول شما حداقل ۲۵ درصد احادیث درباره ائمه علم ویژه آنها را تایید می کنند که مستند هم هستند، با این توصیف چرا این

نظریه‌ی علمای ابرار و امامت در خردسالی

در زمان درگذشت چندین امام مشخصا بعد از امام ششم اماراتی بر خلاف دیدگاه نصب الهی ائمه حتی در میان نزدیک ترین اصحاب امام متوفی دیده شده است. تعداد امامان در نظریه‌ی رایج ائمه‌ی معصومین دوازده است، اما در نظریه‌ی علمای ابرار بحثی از تعداد امامان به میان نیامده است تا نوبت به بحث از امامت افراد خردسال برسد.در مورد هشت امام نخست می توان گفت نص بر اساس علوم اکتسابی صورت گرفته است. از چهار امام باقیمانده اطلاعات کافی در دست نیست تا نفیا یا ثباتا قضاوتی شود.اگر امامت از اصول اعتقادی باشد، مسئله تعبدی و تقلیدی نیست، دائرمدار وجود اطلاعات معتبر کافی برای تحقیق و ایمان آوردن است. نبود اطلاعات معتبر کافی معنایش این است که الزام دینی بر ایمان به چنین مقولاتی نیست.

علم غیب و امامت در خردسالی

پرسش: در زمان حضور در وطن بحثی در مورد امامت داشتید و اگر من درست متوجه شده باشم درباره علوم خاص (بطور مثال علم غیب)