پدر

یادداشت

منوچهر کدیور به دو روایت

در آستانه چهلمین روز درگذشت پدرم. روایت اول: روایت صوتی تصویری علیرضا کدیور از پدربزرگش: وفای بی‌همتا، بر اساس آرشیو عکس‌های شخصی و خانوادگی، نمایش داده‌شده در مراسم ترحیم تهران. روایت دوم: روایت منظوم نورالدّین میرفخرایی: با قلم و دفتر و کتاب و کتابت / شد سپری جمله صبح و شام کدیور. عاشقی و مهر بود مشی منوچهر/ خواجه خبر داد از دوام کدیور. با لب خندان به سوی خالق خود رفت / شاد خداوند از ابتسام کدیور. خواهی اگر حال آن نماد نجابت / گویم رضوان بوَد مقام کدیور.

یادداشت

پیام قدردانی

از جانب سرکار مادرم، خود و دیگر اعضای خانواده وظیفه می دانم از کلیه شخصیتهای فکری، دینی، اجتماعی، مدنی و سیاسی، آشنایان و دوستانی که در مراسم تشییع و تدفین مرحوم پدرم منوچهر کدیور در شیراز و مجالس ترحیم در شهرهای شیراز، فسا و تهران شرکت کردند، یا با ارسال پیام تسلیت کتبی و شفاهی خصوصی یا انتشار پیام تسلیت در شبکه های اجتماعی و گاه مطبوعات بر این بنده و دیگر اعضای خانواده منت گذاشتند صمیمانه تشکر کنم. خداوند رفتگان همگی را رحمت کند.

اخبار

مجلس ترحیم پدر در تهران

وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ. ‌مجلس ترحیم معلم فرزانه و نویسنده آزاده
منوچهر کدیور (۱۴۰۲ – ۱۳۰۸). شنبه ۲۸ بهمن، ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰. تهران، خیابان فاطمی، هتل لاله، تالار گلزار. امکان استفاده از پارکینگ هتل لاله برای شرکت‌کنندگان فراهم است. خانواده‌های کدیور، تدین، نصیرزاده، مهاجرانی، رودی و سایر بستگان.

سخنرانی

مجلس ترحیم پدر در زادگاه

پدرم از مرحوم محمود شهابی استادش در دانشکده حقوق دانشگاه تهران نقل می‌کرد که استاد دانشجویانش را از شغل قضایی منع کرده بود. به آنچه به‌نام اسلام تدریس می‌کرد، خود قبل از همه عمل می‌کرد، خصوصا انفاق در راه خدا آن هم با حقوق ناچیز معلمی. نوشت ما جمهوری اسلامی را به اعتبار موازین علوی پذیرفتیم. می‌پرسید «آیا این بود اسلام رحمانی و عدالت علوی که وعده داده شده بود؟!» پدرم رفت و بهاری که منتظرش بود را ندید. آیا فرزندانش شکستن کمر سرما و رفتن زمستان را خواهند دید؟!

یادداشت

پدرم به رحمت خدا رفت

پدرم منوچهر کدیور دار فانی را وداع گفت، و به سرای باقی شتافت. با عزت و شرافت زیست و با سکینه و طمأنینه به محضر حق شتافت. او معلم من در سه ارزش بنیادین خردورزی، دینداری و آزادگی بود. در هر دو زندان قبل و بعد از انقلاب بزرگترین پشتیبان پسرش بود. به زادگاهش فسا و کشورش عشق می ورزید. نُه کتاب از او به یادگار مانده است، از جمله خاطراتش «از روزگار گذشته حکایت»، در دو جلد. خدایش رحمت کند و در کنف مغفرت و رضوان خود مأوایش دهد.