در پاسخ به برخی پرسشها دربارهی احکام روزه از شهریور ۱۳۹۰ نکاتی به اختصار نوشتم. در برخی موارد که پرسشگران طالب مستندات بحث بودند، به ادله نیز اشاره کردم. این پاسخها به تناوب طی شش سال اخیر در همین وبسایت منتشر شد. اکنون با بازنگری و تجمیع پاسخها با حذف پرسشها در نظمی نوین در کنار هم همراه با مطالب تازه برای علاقهمندان عرضه میشود. تاریخ نگارش هر مطلب در پرانتز انتهای آن آمده است. پیش از این مباحث مقدمه ای بر آراء فقهی،اجتهاد و تقلید، طهارت و نجاست، غسل، وضو و تیم، و احکام حجاب، به همین شیوه عرضه شد. امیدوارم به تدریج اهم مباحث مبتلابه فقهی در همین قالب عرضه شود. لازم به ذکر نیست که برخی آراء این حقیر در بحث روزه با آراء مشهور از جمله اساتیدم (رضوانالله علیهم) متفاوت است. کوشیدهام پیشینیان خود را در برخی مورد معرفی کنم. از تذکرات، پیشنهادات و انتقادات اهل فضل استقبال میکنم. این پرونده مفتوح است و آراء جدید به تدریج به آن افزوده خواهد شد، انشاءالله.
والحمدلله
خراداد ۱۳۹۵
ویرایش دوم: اردیبهشت ۱۳۹۸
***
طرق احراز شروع ماه رمضان
هر طریقی که باعث اطمینان به حلول ماه رمضان شود قابل قبول است، چه رؤیت هلال، چه محاسبات ریاضی نجومی.۱) امکان رؤیت هلال ماه رمضان بر اساس محاسبات معتبر علمی در یکی از مناطق کرهی زمین با چشم غیرمسلح، و ۲) [بنا بر احتیاط] رؤیت هلال ماه با چشم غیرمسلح در محل سکونت یا در مناطقی از کرهی زمین که حداقل حدود یک ساعت شب مشترک با محل سکونت دارند برای احراز ماه جدید کافی است. (خرداد ۱۳۹۳) هرچند امکان رؤیت هلال ماه با چشم غیرمسلح در هر نقطهی کره زمین برای همهی مناطق خالی از قوت نیست. (خرداد ۱۳۹۵)
***
تشخیص اول ماه قمری: نجومی یا فقهی؟
الف. اینکه چه روزی اول یا آخر ماه قمری است، همانند تشخیص ماههای شمسی مسئله ای علمی (نجومی) است و در زمره احکام فقهی نیست تا از شئون فقیه و مجتهد یا حاکم شرع باشد، و بالتبع تقلیدبردار هم نیست. ب. اما اینکه ۱) در تشخیص اول ماه قمری و امکان رؤیت ماه محاسبات علمی معتبر است، یا رؤیت بالفعل هلال ماه ملاک است و محاسبات علمی نه طریقت دارد نه موضوعیت؛ یا ۲) طریق احراز ماه جدید قمری امکان رؤیت هلال ماه با چشم غیرمسلح است، یا مطلق رؤیت ولو با تلسکوپ است، یا زمان تولد ماه بدون ارتباط با امکان یا فعلیت رؤیت است؛ یا ۳) امکان رؤیت ماه در هر جای کره زمین بر مردم سراسر جهان کافی است، یا امکان رؤیت در مناطقی ملاک است که حداقل حدود یک ساعت شب مشترک با محل سکونت دارند؛ و مسائلی از این قبیل از أمور اجتهادی و فقهی هستند، و منشأ اختلاف در تشخیص اول ماه قمری در استنباطهای مختلف از آیات و روایات نیز در همین محورهاست. ج. اما تطبیق همین امور بر جهان خارج و تعیین اینکه دقیقا چه روزی اول ماه قمری در هر سال است از حوزه ولایت فقیه یا حاکم شرع، اجتهاد و تقلید فقهی و شئون مجتهد بیرون است و هر مسلمانی می تواند شخصا تحصیل یقین کند یا به هر طریق یقین آوری عمل کند. (اردیبهشت ۱۳۹۸)
***
بهسوی وحدت نظر در شروع و پایان ماه رمضان
مسئله اختلاف در اعلام شروع ماه رمضان و عید فطر در سالهای اخیر که با توجه به پیشرفت وسایل ارتباط جمعی مسلمانان به سادگی از حال دیگر سرزمینهای اسلامی مطلع می شوند مشکلاتی را آفریده است. این اختلاف معلول چند عامل است: اول. لزوم رؤیت هلال ماه با چشم غیرمسلح یا کفایت رؤیت ولو با چشم مسلح از قبیل تلسکوپ. دوم. وحدت افق یا تعدد آفاق به این معنی که رؤیت ماه در یک منطقهی کره برای همهی مناطق کافی است یاصرفا برای مناطق هم افق یا نهایتا برای مناطقی که در غرب آن منطقه قرار دارند معتبر است. سوم. جواز استناد به محاسبات ریاضی و نجومی در تولد ماه. اما در کنار این عوامل علمی که به مبانی اجتهادی فقها باز می گردد عامل غیرعلمی بلکه سیاسی هم دخیل است. اعلام پایان ماه رمضان که امری دینی است به امری سیاسی برای حاکمان و نیز عرض اندام برای برخی متفقهان تبدیل شده است. اگر اینگونه امور مذهبی که به کیان همه مسلمانان جهان فارغ از مذهب و ملیتشان بستگی دارد به شورایی دینی متشکل از نمایندهای از هر یک از مذاهب و ملیتها و مناطق تشکیل می شد و بعد از مشورتها و رصدهای لازم حکم را طبق هر مذهب و هر مبنا و عنداللزوم برای هر منطقه اعلام می کرد یقینا بسیاری از این اختلافات تاسف انگیز را شاهد نبودیم. من شخصا به مطلق امکان رؤیت ماه ولو با چشم غیر مسلح و بر اساس محاسبات ریاضی و نجومی و کفایت رؤیت هلال در یک منطقه کره زمین برای همه مناطقی که با آن منطقه حدود یک ساعت شب مشترک دارند [بنا بر احتیاط] قائلم. (تابستان ۱۳۹۲) هرچند رؤیت هلال ماه با چشم غیرمسلح در هر نقطهی کره زمین برای همهی مناطق خالی از قوت نیست. (خرداد ۱۳۹۵)
***
مسلمانان و تقویم قمری
اول. تقویم واحد بین المللی مورد پذیرش همهی مردم جهان وجود ندارد. تقویمها حداقل به لحاظ مبدء، شمسی یا قمری بودن، و ماههای دوازده گانه تفاوت می کنند. دوم. امور دینی نیاز به تقویم واحدی برای همه مسلمانان دارد. سوم. مسلمانان در تعیین زمان هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه در مبدء تاریخ اتفاق نظر دارند. چهارم. در قرآن کریم و سنت پیامبر (ص) تقویم قمری در امور شرعی ملاک زمانی قرار گرفته است. پنجم. برخی از این امور تنها در تقویم قمری میسر هستند از قبیل ماه رمضان، ایام حج، اعیاد فطر و اضحی، و نیز ماههای حرام. ششم. عدهی طلاق و وفات بر اساس ماههای قمری محاسبه می شوند. هفتم. دیگر امور شرعی که با تقویم قمری محاسبه می شوند، اگر با تقویم شمسی هم محاسبه شوند مانعی ندارد، از قبیل سن بلوغ و سال زکات و خمس. هشتم. تعیین تقویم قمری دلیل نقلی دارد و آن شواهد قرآنی و سنت پیامبر (ص) است. دلیل عقلی در اینگونه امور جاری نمی شود. نهم. ادامهی تقویم قمری در احکام شرعی مشکل حادی ندارد تا از آن دست کشیده شود. دهم. تنظیم امور غیر شرعی بر اساس تقویم شمسی بلامانع است، آنچنانکه در امور شرعی که دلیلی بر تعین ماه قمری نیست می توان به ماه شمسی عمل کرد. (۲۱ دی ۱۳۹۱)
***
زمان اذان مغرب، نماز مغرب و افطار «غروب آفتاب» است
الف. زمان پایان روزه در آیه ی ۱۸۷ بقره مشخص شده است: ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ (سپس روزه را تا شب تکمیل کنید). اذان مغرب ابتدای شب است.
ب. اینکه مصداق ابتدای شب یا اذان مغرب چه زمانی است دو قول است: اول غروب آفتاب و مخفی شدن قرص خورشید از دیدگان، دوم زایل شدن سرخی آسمان در طرف مشرق. فاصلهی زمانی این دو قول حدودا ۲۰ دقیقه تا حداکثر نیم ساعت [در مناطق معتدل] است. توضیح آنکه هوا یکباره تاریک نمی شود. ابتدا خورشید غروب می کند، بعد در طرف مشرق آسمان سرخ می شود، آنگاه که این سرخی زایل می شود.
ج. فقهای اهل سنت و فقهای متقدم شیعه از قبیل ابن جنید، شیخ صدوق در علل الشرایع، شیخ طوسی در مبسوط، سلار دیلمی، سید مرتضی و قاضی ابن براج به قول اول و فقهای متاخر شیعه به قول دوم قائلند.
د. منشأ اختلاف روایات است. روایات فراوان معتبرالسندی در هر دو ناحیه در دست است.
ه. به نظر می رسد دلیل اصلی إعراض متاخرین شیعه از قول نخست تقیهای دانستن روایات قول اول باشد در حالی که روایات دستهی اول متواتر معنوی است.
و. مبنای «مخالفت با عامه» در اصول فقه آنچنانکه در جای خود بیان می شود قابل مناقشه است.
ز. روایات «ذهاب حمرهی مشرقیه» را حمل بر استحباب و احتیاط باید کرد.
نتیجه: زمان اذان مغرب، نماز مغرب و افطار «غروب آفتاب» است، البته احتیاط مستحب آن است که تا زوال سرخی طرف مشرق آسمان صبر کرد. (۸ مرداد ۱۳۹۲)
***
روزه تمام روزهای ماه رمضان
زمان روزه تمام ماه رمضان است. «ایام معدودات» یعنی ایامی معدود از سال نه تمام سال. یک ماه از ۱۲ ماه، معدود است و اندک. سنت متواتر نبوی نص در وجوب روزهی تمام ماه رمضان است. اما تفصیل بحث:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿١٨٣﴾ أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ ۚ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿١٨٤﴾شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّـهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّـهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿١٨٥﴾
در آیات ۱۸۳ تا ۱۸۵ سورهی بقره نکات زیر اعلام شده است:
یک. روزه بر مسلمانان همانند امم گذشته واجب شده است. (آیه ۱۸۳)
دو. مدت این روزهی واجب «ایام معدودات» (چند روز معدود) توصیف شده است. کسی که بیمار یا مسافر است موظف شده در «عدة من ایام اخر» (تعدادی از روزهای دیگر) روزه بدارد. از این دو عبارت مشخص می شود که این ایام معدود زمان مشخصی است. (آیه ۱۸۴)
سه. «شهر رمضان … فمن شهد منکم الشهر فلیصمه» (ماه رمضان … پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد روزه بدارد) (آیه ۱۸۵). ایام معدودات آیهی ۱۸۴ در این آیه از جانب خود خداوند به ماه رمضان شده است. بنابراین ایام معدودات یعنی شهر رمضان. در آیهی ۱۸۵ خداوند فرموده است افرادی که در ماه رمضان در حضر باشند آن ماه را روزه بدارد. این عبارت ظهور در کل ماه رمضان دارد. کسی که بخشی از ماه رمضان را روزه بگیرد «فلیصمه» دربارهی او صدق نمی کند و ایام معدودات را روزه نگرفته است.
چهار. علاوه بر آیات فوق روایات معتبر متعددی در این زمینه دلالت دارد. «سنت متواتر نبوی» در روزه گرفتن تمام ماه رمضان تا عید فطر به عنوان فهم ایشان از قرآن جا برای هیچ شک و شبهه ای باقی نمی گذارد. برای روزهی تمام ماه رمضان مخالفی از فریقین شناخته نشده است. (۱۵ مرداد ۱۳۹۲)
***
روزه نوجوانان
روزه بر کودکان واجب نیست، و در مواردی حتی جایز نیست. یکی از شرایط وجوب روزه بلوغ جنسی (قاعدگی در دختران و احتلام در پسران) است. بلوغ جنسی سن مشخصی ندارد و به عوامل مختلفی بستگی دارد. شرط دوم وجوب روزه توان بدنی نوجوان است. روزه بر نوجوان تازه بالغی که توان بدنی کافی برای تحمل تشنگی و گرسنگی ندارد واجب نیست. مهمتر از روزه گرفتن تربیت دینی نوجوان و آماده ساختن او برای رعایت آداب مسلمانی است. اگر پدر و مادر احراز کردند که روزه گرفتن بر نوجوان تازه بالغ حرجی است و باعث مشقت شدید می شود مجاز نیستند فرزند خود را مجبور به روزه گرفتن کنند. (اردیبهشت ۱۳۹۸)
***
روزه و سختگی تشنگی
طبع برخی عبادات با مشقت اجمالی تشریع شده اند. جهاد و روزه از این زمره اند. مشقت مندرج در روزه از چشم خداوند مخفی نبوده است، از این رو سه گروه را از آغاز از این عبادت معاف کرده است: بیماران، افرادی که طاقت روزه ندارند (سالمندان و بیماران مزمن) و مسافران. به علاوه خداوند خود فرموده است خداوند آسانی برایتان اراده کرده و سختی برایتان نخواسته است. در صدر اسلام در منطقهی استوایی حجاز در شرائط جنگی خندق پیامبر و مسلمانان در گرمای طاقت فرسا خندق می کندند و روزه هم می گرفتند. اگر در غیر از سه مورد فوق روزه برای فردی به یکی از موارد زیر منجر شود مجاز به خوردن و آشامیدن در حد ضرورت است، اما در بقیه روز می باید امساک کند به احتیاط مستحب، و الزاما باید روزهی آن روز را قضا کند: یک. ترس از تلف شدن، دو. اضطرار و خوف ضرر، سه. حرج و مشقت شدید. (۳۱ مرداد ۱۳۹۲)
***
روزه در گرمای تابستان
یک. تحمل گرسنگی و تشنگی جزء لاینفک فلسفهی روزه است. (آزمایش، صبر و چشیدن حالات مستمندان)
دو. مسلمانان صدر اسلام در سرزمینی نزدیک خط استوا زندگی می کردند و ماه رمضان در تابستان در زمان حیات پیامبر چندین بار اتفاق افتاده است.
سه. مسلمانان روزه دار زمان پیامبر در جنگ خندق زیر آفتاب داغ سنگر می کندند.
چهار. نوشیدن آب برای روزه دار در طول روزه مجاز نیست.
پنج. اگر فرد بیمار باشد یا به دلیل روزه به حرج و مشقت شدید بیفتد موظف به روزه نیست و می باید در خارج از ماه رمضان آن روزهایی را که روزه نگرفته قضا نماید.
شش. دربارهی کار در ماه رمضان اگر امکان دارد انسان از مرخصی سالیانهاش استفاده کند تا با خیال راحت تری به عبادت بپردازد این یک راه است. اگر امکان انتقال ساعات کار از شیفت روز به شیفت شب باشد در مشاغلی که چنین امکانی هست این هم راه دیگری است. اگر چارهای جز کار روزانه در ماه رمضان ندارد، اگر کار در فضای باز و زیر آفتاب است، و روزه فرد را به مشقت غیرقابل تحمل میاندازد تکلیف روزهی او ساقط، و بدون کفاره باید بعد از ماه رمضان آن روزها را قضا کند. (تابستان ۱۳۹۱)
***
روزه در مناطق بالای مدار ۴۳ درجه
اوقات نماز و روزه در کتاب و سنت مطابق شرائط اقلیمی مناطق استوایی و مشابه آن (مدار زیر ۴۳ درجه) است و قابل تعمیم به حدود ۳۰٪ مناطق مسکونی کرهی زمین نیست، والا به حرج و مشقت نوعی روزهداران میانجامد. در مناطقی از نیمکرهی شمالی بین مدار ۴۳ تا ۶۶ درجه که طول روز در ماههای اردیبهشت تا مرداد هجده ساعت یا بیشتر است یعنی تمام کشورهای اروپایی (به استثنای اسپانیا، پرتقال، یونان و جنوب ایتالیا)، کانادا، شمال آمریکا، روسیه، مغولستان، قزاقستان، شمال ازبکستان و شمال چین، روزهداران در ماه رمضان به میزان ساعات روز مکه (یا هر شهر دیگری در مناطق معتدل) امساک کرده و سپس افطار مینمایند، ولو به افق محلی شروع یا پایان روزه یا هر دو منطبق بر طلوع فجر و غروب آفتاب نباشد. زمان شروع یا پایان روزه در طول روز به شرط رعایت طول آن و ممتد بودنش تخییری است. (۲۷ خرداد ۱۳۹۴)
بحث تفصیلی استدلالی
***
روزه و بیمار نیازمند نوشیدن آب
کسی که به دلیل بیماری به تجویز پزشک میباید در طول روز چندین نوبت آب یا دیگر مایعات بنوشد، مجاز به گرفتن روزه نیست. چنین شخصی با تجویز پزشک در ماه مبارک رمضان میتواند از خوردن امساک کند (احتیاط مستحب) و تنها به نوشیدن حداقل ممکن از آب یا مایعات اکتفا کند، اما این امساک از خوردنی ها نامش روزه نیست. اگر این بیمار بعدا بهبود یابد میباید قضای روزه های نگرفته را به جا آورد. در هر صورت او باید به ازای هر روز دو وعده غذا به فقیر فدیه بدهد (حداقل مجموعا ۷۵۰ گرم).
دلیل مسئله آیات سورهی بقره است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (۱۸۳) أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ ۚ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (۱۸۴) شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّـهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّـهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (۱۸۵)
«ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید. (۱۸۳) چند روز معدودی را (باید روزه بدارید!) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانی که روزه برای آنها طاقتفرساست؛ (همچون بیماران مزمن، و پیرمردان و پیرزنان،) لازم است کفّاره بدهند: مسکینی را اطعام کنند؛ و کسی که کارِ خیری انجام دهد، برای او بهتر است؛ و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید! (۱۸۴) (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را میخواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید! (۱۸۵)»
مورد بحث یکی از مصادیق بیمار (مَّرِيضًا) است. حکم چنین فردی قضا در صورت بهبودی و کفارهی اطعام مسکین است.
بیمار زمانی که بهبود یابد روزه هایی که در ماه رمضان اخیر نگرفته است قضا کند، اما قضای روزه ماه رمضانهای گذشته به دلیل بیماری واجب نیست (هر چند احتیاط مستحب است)، اما موظف است به ازای هر روز معادل ۷۵۰ گرم طعام به فقیر کفاره بدهد. این حکم مختص بیمار است و در دیگر موارد قضا تاخیر آن باعث ساقط شدن قضا نمی شود.
یکی از کسانی که در روایات معتبر روزه بر آنها واجب نیست كسي است كه مرضي دارد كه زياد تشنه ميشود و توان و تحمل تشنگي ندارد و يا براي او مشقت دارد. با اینکه به راحتی ممکن بود ائمه به چنین فردی اجازهی نوشیدن حداقل آب در ماه رمضان به عنوان روزه را بدهند، اینگونه افراد را مطلقا از شمول وجوب روزه خارج کرده اند.
بیمار کلیوی یا مرض قند با بیماری فوق (داء العطش) متفاوت است، اما عدم جواز نوشیدن آب برای روزه دار در این بیماری با بیماران کلیوی و مرض قندی یکسان است.
اگر روزه گرفتن باعث ضرر شود یا خوف ضرر داشته باشد تکلیف ساقط است، تشخیص امر غیر از پزشک متخصص با خود فرد است. چنین فردی به دلیل بیماری از روزه معاف و موظف به پرداخت کفاره است. (خرداد ۱۳۹۲)
***
روزه و بیماری
اگر در ماه مبارک رمضان به واسطه روزه گرفتن بیمار میشوید، تکلیف روزه از شما ساقط می شود، اما در صورتی که تا ماه رمضان بعد امکان به جا آوردن قضا در روزهای کوتاه سال برایتان باشد، می باید روزهای نگرفته را قضا کنید و کفاره ای هم بر گردن شما نیست. اگر در طول سال حتی در زمستان و روزهای کوتاه سال نیز به واسطهی روزهی قضا گرفتن بیمار می شوید، علاوه بر روزهی ادا تکلیف روزهی قضا نیز از شما ساقط میشود، اما موظفید به ازای هر روز دو وعده غذای متعارف (یا متوسط آنچه خودتان مصرف میکنید) را به افراد فقیر بدهید. (حداقل روزانه مجموعا ۷۵۰ گرم) مرجع تشخیص بیماری غیر از پزشک خود فرد است. اگر واقعا روزه باعث کسالت شما میشود، به نص قرآن کریم (بقره ۱۸۵-۱۸۴) شما شرعا معذورید و یقینا مرتکب حرام نشدهاید و عذاب وجدان معنی ندارد. از بهره گرفتن از دیگر برکات این ماه مبارک غافل نباشید. (تیر ۱۳۹۱)
***
نوشیدن آب در زمان روزه
اول. تحریر محل نزاع:
یک. تشنگی فرد بیمار مبتلا به مرض ذی العطاش،
دو. تشنگی در حد ترس از تلف،
سه. تشنگی در حد اضطرار و خوف ضرر جانی
چهار. تشنگی در حد مشقت و حرج
محل نزاع صورت چهارم است نه سه صورت نخست.
دوم. بحث در دو محور است:
یک. جواز افطار در حد ضرورت بدون کفاره.
دو. عدم وجوب قضا.
در محور نخست فقهایی که مسئله را طرح کرده اند همداستانند.
در محور دوم که محل نزاع است:
اولا اغلب قریب به اتفاق فقها قائل به وجوب قضا، عدم صحت روزه و وجوب یا استحباب امساک افراد یادشده هستند.
ثانیا تا دوران معاصر هیچ فقیهی فتوا به صحت روزه و عدم وجوب قضای فردی که به دلیل حرج و مشقت (یا اضطرار و خوف ضرر و یا ترس از تلف) در طول روزه آب نوشیده نداده است. هیچیک از فقهای گذشته از جمله کسانی که موثقهی عمار ساباطی یا روایت مفضل بن عمر را مورد بحث قرار داده و احتمال دلالت آنرا به صحت روزه و عدم وجوب قضا مطرح کرده اند (از قبیل علامه حلی در منتهی، شهید اول در دروس، شیخ بهائی در رساله الصومیه، محقق اردبیلی در مجمع الفائده و البرهان) آن هم در فرض خوف تلف و اضطرار خود به چنین امری فتوا نداده اند.
ثالثا در حد اطلاع من از معاصرین تنها سه نفر به عدم وجوب قضا و صحت روزه فردی که به دلیل مشقت و حرج آب می نوشد فتوا داده اند به ترتیب زمانی: آقایان سیدمحمدسعید حکیم (با سیدمحسن حکیم اشتباه نشود)، شیخ جعفر سبحانی تبریزی و شیخ اسدالله بیات زنجانی (زیدت توفیقاتهم).
نتیجه:
اولا طرح مسئله به عنوان احتمال و دلالت دو روایت در برخی فقهای گذشته به شرحی که گذشت فقط در ترس از تلف یا اضطرار سابقه داشته و در حرج و مشقت شدید که صورت مسئله است سابقه نداشته است.
ثانیا تنها کسانی که در تاریخ فقه شیعه چنین فتوایی دادهاند سه فقیه معاصر مذکور هستند.
ثالثا نوشیدن آب در زمان روزه به شرط حرج و مشقت شدید به لحاظ تکلیفی جایز و به لحاظ وضعی روزه باطل و در نتیجه قضا لازم است. والله عالم. (مرداد ۱۳۹۲)
***
مبطلات روزه
مهمترین اموری که انجام آنها عمدا روزه را باطل ميكند عبارتند از: خوردن و آشاميدن، آميزش جنسي و استمنا. (تیر ۱۳۹۲)
اماله مبطل روزه نیست، اما احتیاط در اجتناب از مایع آن در زمان روزه است. ابن ادریس، محقق در معتبر، شیخ در برخی کتبش و صاحب مدارک اماله با مایع را تکلیفا حرام اما وضعا مبطل روزه ندانسته اند. محقق در شرایع در مسئله توقف کرده است.
تزریق سرم غذایی مبطل روزه است، اما تزریق غیر آن مبطل نیست.
قطره چشم و بینی اگر به ناحیه دهان و گلو وارد نشود باعث بطلان روزه نمی شود.
اسپری دهان یا بینی روزه را باطل نمی کند اما احتیاط در اجتناب از آن در زمان روزه است. (مرداد ۱۳۹۲)
به احتیاط واجب باید مطلقا از استعمال دخانیات در زمان روزه اجتناب کرد. (مرداد ۱۳۹۲)
استمناء در زمان روزهی ماه رمضان باعث بطلان روزه و وجوب کفاره می شود. (فروردین ۱۳۹۳)
از شرائط صحت نماز و روزه طهارت است، لذا جنابت در آقایان و بانوان و حیض در بانوان مانع صحت این دو عبادت است. معنای عدم طهارت پلید بودن نیست. (بهمن ۱۳۹۳)
شنا برای روزه دار اشکالی ندارد. اما باید مواظبت کند تمام سرش زیر آب نرود. فرو بردن عمدی تمام سر زیر آب به احتیاط واجب روزه را باطل می کند. زیر آب رفتن با لباس غواصی که آب مستقیما به سر و بدن نمی رسد مبطل روزه نیست.
باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح عالما و عامدا مبطل روزه است. (اردیبهشت ۱۳۹۴)
***
مبطلات باطنی روزه
روزه ظاهر و باطنی دارد. مبطلات روزه نیز بر دو قسم است، مبطلات ظاهری و باطنی. مبطلات ظاهری در کتب فقهی مندرج است از قبیل خوردن و آشامیدن و أمور جنسی. مبطلات باطنی در کتب اخلاقی و عرفانی با عنوان «اسرار روزه» مندرج است. نقض موازین اخلاقی مبطل روزه باطنی است. مراد از نقض موازین اخلاقی ارتکاب گناه است از قبیل خیانت در امانت، دروغ، غیبت، تهمت و افترا و بهتان، دزدی مادی و معنوی، و حرامخواری. روزه باطنی مراتبی دارد. به میزان پرهیز از محرمات و رعایت موازین اخلاقی و پاس داشتن حق الناس و حق الله ( با تقدم حق االناس بر حق الله) مرتبه روزه باطنی بالاتر می رود. سالکان طریق حق به روزه ظاهری اکتفا نمی کنند ودر ارتقای مراتب روزه باطنی کوشا هستند. روزه ظاهری و باطنی از أسباب تهذیب نفس و پاکی جسم و جان است. کسی که به اسرار روزه و ابعاد باطنی آن بی توجه است بهره اش از روز گرسنگی و تشنگی و نهایتا رفع تکلیف است، نه ثواب و ارتقای تقوی و منزلت انسانی. تشرف به ساحت باطنی روزه متوقف بر رعایت احکام ظاهری آن است. در حقیقت مقصود اصلی از روزه وصول به روزه باطنی و مقام رفیع تقوی از طریق روزه ظاهری است. مبادا در ماه مبارک رمضان مقصود اصلی را فراموش کرده و به روزه ظاهری اکتفا کنیم. (اردیبهشت ۱۳۹۸)
***
آداب ماه رمضان
ماه رمضان بهار عبادت است و آدابی دارد. روزه ظاهری تنها یکی از این آداب است. کسانی که به دلیل عذر شرعی موفق به روزه نیستند، می توانند از دیگر آداب این ماه بهره ببرند. روزه باطنی و خودسازی، تلاوت و انس با قرآن، دعا و نیایش و راز و نیاز، انفاق و صدقه، دستگیری از مستمندان و افراد بی سرپرست، صله رحم، و تفکر و مراقبت و محاسبت از دیگر آداب این ماه است. ماه رمضان ماه تقویت پیوند با خداوند است. ماه گردگیری بدن و روح از زوائد، رذائل و ناپاکیها است. ماه سحرخیزی و مناجات، با خدا خلوت کردن، تحمل مشقت نخوردن و ننوشیدن و گناه نکردن، و شیرینی شنیدن صدای اذان مغرب و وقت إفطار است. رمضان ماه تقوی و ذکر و اخلاص است. آداب ماه رمضان بخشی از آداب و لوازم مسلمانی است. (اردیبهشت ۱۳۹۸)
***
نماز و روزه مسافر: رخصت یا عزیمت؟
رخصت یعنی اباحه و جواز و اختیار مکلف بین قصر و اتمام نماز و گرفتن یا نگرفتن روزه در سفر، و عزیمت یعنی وجوب و الزام نماز قصر و ابطال روزه در سفر.
الف. مروری بر آراء مذاهب اسلامی در باب رخصت و عزیمت قصر نمازو روزهی مسافر
۱. اهل سنت بین قصر نماز و افطار روزه تلازم قائل نیستند.
۲. از مذاهب اهل سنت تنها حنفیه قصر نماز را در نماز عزیمت می دانند، قول مشهورِ راجح در مالکیه قصر نماز را سنت مؤکد می شمارد. شافعیه و حنبلیه قائل به رخصت هستند یعنی مسافر مخیر بین قصر و تمام است. نزد حنابله و مشهور شافعیه قصر نماز بر تمام افضل است.
۳. روزه در سفر در همه مذاهب اهل سنت فی الجمله مجاز است. حنفیه و شافعیه به شرط عدم ضرر روزهی مسافر را افضل می دانند. مالکیه و حنبلیه روزه نگرفتن را در سفر سنت دانسته و قائل به کراهت روزه در سفر هستند حتی اگر مشقت نداشته باشد.
۴. فقهای شیعه بالاتفاق در غیر اماکن اربعه بین قصر نماز و لزوم افطار روزه تلازم قائل هستند.
۵. به اجماع فقهای شیعه در سفر قصرِ نماز و افطار روزه عزیمت است نه رخصت. روزه (رمضان اداءاً و قضاءاً) در سفر مجاز نیست ولو بدون مشقت.
۶. در اماکن اربعه برای مسافر قصر نماز رخصت است، اما عدم روزه عزیمت.
ب. تحلیل ادله
یک. آیهی ۱۰۱ سوره نساء نمیتواند مستند قصر نماز مسافر باشد (چه برسد به رخصت یا عزیمت)، آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ سورهی بقره نیز بدون روایات حداقل إشعار به رخصت در روزه در سفر دارد «فمن تطوع خیر فهو خیر له وأن تصوموا خیرٌ لکم» و«یریدالله بکم الیسر ولایرید بکم العسر».
دو.عمده دلیل باب روایات است. روایات اهل سنت منقول از پیامبر در مورد روزه ظاهر در رخصت است و در مورد قصر نماز متمایل به عزیمت است و فقیهان اهل سنت مردد بین وجوب و استحباب موکد قصر نماز مسافر شده اند.
سه. روایات شیعی منقول از پیامبر که بسیار معدود است بر دو دسته است دسته اول عزیمت و دسته دوم ظاهر در رخصت. از جمله روایات دسته دوم قال رسول الله (ص): خيار أمتي الذين إذا سافروا أفطروا وقصروا. امثال این روایت با رخصت سازگارترند تا با عزیمت.
چهار. شیخ طوسی در امالی عن سويد بن غفلة، عن علي وأبي بكر وعمر وابن عباس أنهم قالوا: إذا سافرت في رمضان فصم إن شئت. که نص در رخصت است.
پنج. اما روایات بسیار زیادی از ائمه خصوصا امام صادق (ع) از جمله روایات متعددی با سند معتبر نقل شده که نص در عزیمت و عدم جواز روزهی رمضان اعم از ادا و قضا در سفر است.
شش. با توجه به اینکه فهم دو صحابه طراز اول باقرین (ع) یعنی زراره و محمد بن مسلم از آیات رخصت بوده که توسط امام صادق (ع) تصحیح می شود (صحیحهی منقول در من لایحضر) این ظن را تقویت می کند که از زمان امام صادق (ع) قول به عزیمت خصوصا در عدم جواز روزه مسافر به عنوان یکی ازنشانه های هویتی تشیع مطرح شده است. به نظر ایشان البته عزیمت تشریع پیامبر و حتی خداوند بوده است. واضح است که نظر ائمهی مذاهب اهل سنت از سنت پیامبر و کتاب خدا در روزه رخصت بوده است.
هفت. فقهای شیعه با توجه به فهم امام صادق از کتاب خدا و سنت رسول الله بالاتفاق (وبدون مخالف) به عزیمت قصر نماز مسافر و عدم جواز روزهی وی فتوی داده اند.
نتیجه: اقوی عزیمت قصر نماز مسافر، و احوط وجوبی عدم جواز روزه ماه رمضان در سفر اداءاٌ و قضاءاٌ است. والله عالم. (تیر ۱۳۹۳)
***
حداقل مسافت برای تحقق سفر شرعی
حداقل مسافت برای تحقق سفر شرعی مطابق روایات طی مسافتی است که در یک روز (حدود ده ساعت) رفت و برگشت طی میشده است. این مسافت با چارپا شش فرسخ (۴۸ کیلومتر) بوده است. امروز ما چارپا سفر نمیکنیم تا به مسافت آن عمل کنیم! ملاک ده ساعت رفت و برگشت است. اگر با وسیله نقلیه عمومی زمینی (اتوبوس) سفر میکنیم حدود ۸۰۰ کیلومتر رفت و برگشت سفر فرد را مسافر شرعی میکند. با دیگر وسایل ساعت سفر را باید در نظر گرفت. سفر هوایی که زمان رفت آن کمتر از پنح ساعت است فرد را مسافر شرعی نمیکند. چنین فردی نمازش تمام است و موظف به روزه گرفتن است. (تیر ۱۳۹۲)
***
اقامت در غیر وطن
در سفر شرعی (حداقل ده ساعت رفت و برگشت) اگر ده روز یا بیشتر در جایی اقامت کند نمازش تمام است و در ماه رمضان موظف به روزه است. مراد از اقامت در محل عدم سفر شرعی (حداقل پنج ساعت رفت) در طول حداقل ده روز است. (اردیبهشت ۱۳۹۸)
***
کثیرالسفر
کثیرالسفر امری عرفی است. فردی که در هر ده روز بیش از مسافت شرعی را طی می کند و حداقل سه ماه این سفرها تکرار شده کثیرالسفر محسوب می شود، چنین فردی در سفر نمازش تمام و روزه اش صحیح خواهد بود. ماموریت کارمند در صورتی که به شکل فوق تکرار شود، از مصادیق کثیرالسفر است. (خرداد ۱۳۹۲)
***
قضای روزه
اگر فردی از روزه در روز یا روزهایی از ماه رمضان معذور بوده است، و «عذر شرعی» او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، از قضای روزه معاف است اما واجب است به ازای هر روز روزه فوت شده کفاره بدهد. مراد از عذر شرعی موانعی از قبیل بیماری و ضعف مفرط بدنی است. اگر قبل از ماه رمضان بعدی توان روزه داشته و روزه نگرفته این حکم شامل حال او نمیشود.
اگر مکلف نوبالغ تا ماه رمضان بعد عذرش ادامه داشته باشد مشمول حکم قبلی است (عدم وجوب قضا و وجوب کفاره) ولی اگر تا ماه رمضان بعدی توانست روزه بگیرد قضای روزه های نگرفته بر او لازم است. (اردیبهشت ۱۳۹۴)
قضای نماز و روزه های فوت شده در سالهای گذشته به اجماع علمای فریقین واجب است. مستند آن روایات منقول از پیامبر و ائمه در موارد خاص است که تعمیم آن به وجوب قضای همه فوائت میسر میباشد.
می توان روزانه با هر نماز ادا نمازی قضا به جا آورد و در خارج از رمضان به تدریج روزهای قضا را گرفت. در هر صورت نیت بر قضای فوائت و توبه از ترک نماز و روزه مهمتر از توفیق در قضای آنهاست. اگر چنین قصدی باشد حتی اگر موفق به انجام همهی فوائت هم نشوید از رحمت و غفران خدا نباید ناامید باشید. (مهر ۱۳۹۲)
مسلمانی که عمدا عبادات واجب را ترک کند شرعا فاسق محسوب میشود، بر وی واجب است توبه کند و عباداتش را از سر بگیرد. قضای نماز و روزهی فوت شده بر وی واجب است، هرچند فوریت ندارد و در طول حیات بر وی لازم است آنها را بهجا آورد.
در مذاهب اهل سنت و شیعه احدی به عدم وجوب قضای نماز و روزهی فوت شدهی فاسق فتوی نداده است. تنها سید مرتضی در ناصریات از ناصر جد مادریش که مذهب زیدی داشته نقل می کند که وی فاسق را به کافر ملحق کرده است (عدم وجوب قضای نماز و روزهی کافر). اما در دیگر مذاهب اسلامی فاسق به کافر ملحق نشده است. ادلهی وجوب قضای نماز از کتاب و سنت و اجماع فاسق را دربرمیگیرد. (اسفند ۱۳۹۳)
***
لزوم قضای روزه بعد از پاک شدن از عادت ماهانه
بانوان در زمان حیض (عادت ماهانه) و نفاس (خون پس از زایمان) از گرفتن نماز و روزه معاف هستند. پس از قطع خون نمازهای فوت شده قضا ندارد، اما روزهی فوت شده در ماه رمضان نیاز به قضا دارد. دلیل مسئله روایات معتبر منقول از پیامبر (ص) و ائمه (ع) است. عدم قضای نماز و قضای روزه اجماع بین الفریقین است. لزوم قضای روزه هیچ ارتباطی با قصور یا تقصیر بانوان ندارد، آنچنان که عدم لزوم قضای نماز که افضل عبادات است نیر ارتباطی با این امور ندارد. (۱ خرداد ۱۳۹۴)
الف. «تبعیت قضا از اداء» نزد فقهاء امامیه محل اشکال جدی است. دلیل آن «وحدت مطلوب» در امر به عبادات است، بنابراین فوت عبادت در وقت مقرر نیاز به امر جدید دارد، به عبارت دیگر قضای عبادت به دلیل امری مجزای از امر به اداست.
ب. در مورد بانوان حیض و نفاس «مانع صحت» نماز و روزه است، یعنی «شرط صحت» این عبادات خالی بودن از این دو خون است. بحث مطلقا در قدرت مکلف نیست. در مورد نماز دلیل خاص یعنی روایات معتبر حاکی از عدم امر به قضاء است و ادلهی عام وجوب قضاء نماز و روزه را تخصیص می زند. اما در مورد روزه اولا ادلهی عامه به وجوب قضاء روزه (آیات و روایات معتبر) در مورد حائض و نفساء جاری است، ثانیا ادلهی خاصه (روایات معتبر) دال بر وجوب قضای روزه حائض و نفساء است. (شهریور ۱۳۹۲)
***
کفاره روزه
روزه ماه رمضان و کفاره آن حکم واحدی دارند، یعنی اگر کسی عمدا کفاره روزه ماه رمضان را افطار کند همانند این است که روزه ماه رمضان را افطار کرده باشد. (خرداد ۱۳۹۴)
***
روزهی استیجاری
بهجا آوردن نماز و روزه و حج از جانب میت تبرعا (بدون اخذ اجرت) و هدیهی ثواب آن به میت مستحب و مجاز است. قضای نماز، روزه و حج میت به ویژه با اخذ اجرت (عبادات استیجاری) محل اشکال است. (اردیبهشت ۱۳۹۴)
***
مجازات متظاهر به روزهخواری؟
مجازات بر تظاهر به روزه خواری موجه نیست. اما با مقدمات زیر این مجازات توجیه شده است:
مقدمه اول. فقها نسبتا اتفاق نظر دارند که حاکم شرع می تواند بر فعل حرام و ترک واجب تعزیر کند.
مقدمه دوم. روزه گرفتن بر مسلمانی که عذر شرعی ندارد واجب است و ترک آن حرام است.
مقدمه سوم. روزه نگرفتن برای مسلمانی که عذر شرعی ندارد بدون تظاهر گناه است و با تظاهر در ملأ عام علاوه بر گناه جرم هم محسوب می شود.
مقدمه چهارم. حاکم شرع مجاز است متظاهر به روزه خواری در ملأ عام را تعزیر کند.
ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی ترجمان چنین استدلالی است.
مستند چنین حکمی چیست؟ این حکم مستفاد از مجموعه ای از روایات تعزیر در ابواب مختلف است که منجر به قاعده ای کلی شده است.
به نظر من اجرای این قاعده در غیر موارد منصوص قابل مناقشه است. در مورد متظاهر به روزه خواری در ملأ عام نصی در دست نیست، به عبارت دیگر اثبات نشده است که چنین معصیتی از جانب پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) مورد مجازات قرار گرفته باشد. فقهای مدافع قاعده یادشده آنرا مقتضای حفظ نظام اجتماعی می دانند. مراد از نظام در این بحث نظام سیاسی نیست، نظم اجتماعی مراد است.
این قاعده متکی به یک پیش فرض است که بکار گیری زور و مجازات در مجموع به نفع اقامه شریعت است. این قاعده کجا اثبات شده است؟ من فکر می کنم با تحقیقات میدانی می توان عکس آنرا تقویت کرد، به این معنی که بکار گیری اهرم مجازات و زور بالاخص در موارد غیرمنصوص به ضرر تدین مردم است و باعث بدبینی مردم به شریعت و دیانت می گردد
بر این اساس بکار گیری مجازات برای معصیت روزه خواری در ملأ عام را فاقد مستند شرعی می دانم.
واضح است که در شرائط فعلی تظاهر به ترک واجبات و انجام محرمات به نوعی عکس العمل در مقابل زیاده رویهای حکومت دینی تبدیل شده است که باعث تاسف است. (مرداد ۱۳۹۱)
***
حسنین (ع) و روزه روز عرفه
چرا مشی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در روزهی روز عرفه متفاوت بوده است؟ چرا در این روز حسین (ع) روزه گرفته و حسن (ع) روزه نگرفته است؟ مستند این اختلاف چیست؟
یک. بر اساس معتبرهی عبدالرحمن بن أبیعبدالله (روایت اول) و معتبرهی یعقوب بن شعیب (روایت دوم) حسن بن علی (ع) در روز عرفه روزه نمیگرفته و حسین بن علی (ع) روزه میگرفته است.
دو. بر اساس روایت سالم و مرفوعهی مسروق که اعتبار سندیشان احراز نشد دلیل این اختلاف به عنوان امامت باز میگردد نه به شخص امام. امام روزه نگرفته تا این روزه سنت نشود. لذا حسین بن علی (ع) در دوران امامت برادرش روزهدار بوده و در دوران امامت خودش روزه نگرفته است.
سه. در مرفوعهی مسروق نکات بیشتری درباره مجلس متفاوت حسنین (ع) در روز عرفه و مدارا با تکثر مردم در عین رعایت دقیق رضایت الهی آمده، که در صورت اعتبار سندی قابل اعتنا بود. (آذر ۱۳۹۳)
بحث تفصیلی استدلالی
***
اعتکاف
اولویت اعتکاف برگزاری در مسجد جامع (مسجدی که در آن نماز جمعه برگزار می شود) است. نهایتا در دیگر مساجد نیز پذیرفته است. اعتکاف در غیرمسجد اقل ثوابا است. (اسفند ۱۳۹۳)