بخش اول: آذری متقدم
***
فصل اول
آذری انقلابی
احمد آذری بیگدلی مشهور به آذری قمی[۱] هفتمین نسل از نوادگان لطفعلیبیگ آذری بیگدلی شاعر عصر صفوی است. در خانوادهای فقیر در قم در سال ۱۳۰۲ متولد شده است.[۲] در دوره مقدمات و سطح با آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی همدرس بوده است. غیر از قم در بروجرد (چند ماه) و نجف (کمتر از دو سال) درس خوانده است. در محضر آیات سيدابوالقاسم خويي، سيدحسين بروجردي، سيدمحمد محققداماد، سیدمحمدحسین طباطبايي و سیدروحالله خميني تحصیل کرده و حافظ کل قرآن کریم بوده است.
فعالیتهای سیاسیاش را از ۱۳۲۰ آغاز کرده، هوادار فدائیان اسلام، مروج و مرید آیتالله خمینی و یکی از چهار عضو مؤسس جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم بوده است. «چندين مرتبه زندانهاى كوتاهمدّت كه حداكثر يكى از آنها شش ماه بود تحمّل كرده»، علاوه برآن در سال ۱۳۵۲ سه سال در برازجان در تبعید گذرانده است. پای کلیه اعلامیههای قبل از انقلاب قم امضای آذری قمی به چشم میخورد. مقالاتی در مجلات مجموعۀ حکمت، مکتب اسلام و مکتب تشیع و… در نقد لوئی ماسینیون، بلاشر و هانری کربن منتشر کرده است.[۳]
فعالیتهای آیتالله آذری قمی از پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ تا تابستان ۱۳۶۳ را میتوان در سه محور خلاصه کرد: فعالیتهای قضائی، راهاندازی جامعۀ مدرسین حوزه علمیۀ قم و نمایندگی مجلس خبرگان رهبری.
یک. آذری قاضی انقلابی
آیتالله آذری قمی از نخستین روزهای پیروزی انقلاب فعالیتهایش را در قوهقضائیه آغاز میکند. ابتدا قاضی دادگاههای قم است. در ۱۱ تیر ۱۳۵۸ از سوی رهبر انقلاب به عنوان نخستین دادستان انقلاب اسلامی تهران و حومه منصوب میشود[۴]. این حکم با توجه به وضع زندانها که مملو از زندانی بود و احتیاج به تسریع در کار رسیدگی به پروندههای متهمین داشت صادر شده است. علیرغم تصویب لایحه قانون مطبوعات در شورای انقلاب در ۲۰ مرداد ۵۸، در روزهای ۲۸ و ۲۹ مرداد ۵۸ بیست و سه روزنامه به دستور وی توقیف میشوند، چراکه «برخلاف مسیر ملت حرکت میکردند و اخبار نادرست در اختیار مردم میگذاشتند و توطئهچینی میکردند.»[۵] در ۲۰ شهریور همان سال اموال صاحبان روزنامههای اطلاعات و کیهان را مصادره و آن دو روزنامه را به بنیاد مستضعفان واگذار میکند.[۶] در ۲۵ شهریور ۵۸ «به دلیل بیماری و ابتلا به مرض قند، فشار کاری و کارشکنیها و اخلال برخی افراد در دادسرا» استعفا میکند. شدت عمل او مایۀ اعتراض دولت موقت بوده است.[۷]
از اوایل انقلاب زمانی که دادگاه ویژه به عنوان شعبهای از دادگاه انقلاب در حوزۀ علمیۀ قم فعال شد او به عنوان دادستان دادگاه ویژه روحانیت منصوب شد. اما این تجربه قضائی هم به شکست میانجامد. آیتالله منتظری در خاطرات خود به یاد آورده است: «دادگاه ويژه اول بار به تصدي مرحوم آقاي آذري كارهاي تندي انجام داد و عكسالعملهاي تندي را به دنبال داشت و بالأخره تعطيل شد.»[۸].
«وی علیرغم فعالیت ممتد در مناصب قضائی پیرامون عملکرد خود در این بخش توضیح چندانی نداده است. هرچند که او و برخی اعضای جامعه مدرسین از ابتدا نسبت به آیتالله خلخالی و عملکرد او در دادگاههای انقلاب اعتراض داشتند و حتی در مواردی این اختلافات به دفتر امام کشیده شد.»[۹] با توجه به دیدگاه خاص سیاسی و اقتصادی آذری در مقایسه با حاکمان شرعی از قبیل آیتالله خلخالی وی به مراتب احکام کمتری در اعدام و مصادره صادر کرده است. ظاهراً احتیاط وی در صدور چنین احکامی از علل کنارهگیری وی از دادستانی تهران بوده است. در بیانیۀ مورخ ۲۴ آبان ۱۳۷۶ در تبیین دیدگاه جامعه مدرسین خود را اولین «متهم قضایی جمهوری اسلامی معرفی کرده است، که اشاره به کنارهگیری نارضایتمندانۀ وی از دستگاه قضا دارد.
دو. عضو مؤسس و رئیس جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم
آیتالله آذری قمی یکی از فضلایی است که قبل از انقلاب هستۀ نخستین جامعه مدرسین را بنیاد گذاشته است.[۱۰] پس از انقلاب یکی از چهار نفری است که اساس نامۀ جامعه مدرسین حوزۀ علمیۀ قم را در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ امضا کرده است.[۱۱] در آگهی تأسیس جامعه مدرسین حوزۀ علمیۀ قم مندرج در روزنامۀ رسمی ۲۷ مرداد ۱۳۶۰ آیتالله آذری قمی رئیس هیأت مدیرۀ جامعه است.[۱۲]
آذری قمی نخستین رئیس جامعه مدرسین حوزۀ علمیۀ قم است. وی از ۲۷ آذر ۱۳۵۸ تا ۲ آبان ۱۳۶۲ به مدت چهار سال و طی هفت انتخابات از سوی اعضا به عنوان رئیس جامعه مدرسین انتخاب شده است. علاوه بر آن به مدت دو سال از ۶ دی ۱۳۶۰ تا ۷ دی ۱۳۶۲ سخنگوی جامعه مدرسین بوده است. همچنین به مدت سه سال و دو ماه از ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۱ تا تیر ۱۳۶۴ مسئولیت کمیته روابط عمومی جامعه مدرسین با آذری قمی بوده است. محمد یزدی نیز از ۲۵ دی ۱۳۶۰ مسئولیت کمیتۀ سیاسی و مسائل انقلاب جامعه مدرسین را بهعهده داشته است.[۱۳]
جامعۀ مدرسین در زمان ریاست آذری دو اقدام مهم انجام داده است: اول عزل مرحوم آیتالله سیدکاظم شریعتمداری از مرجعیت و دوم اعلام مواضع متفاوت اقتصادی با حاکمیت.
الف. خلع آیت الله شریعتمداری از مرجعیت
در اقدام نخست آذری یکی از پانزده نفری است که اطلاعیه جامعه مدرسین را با مضمون ذیل امضا کرده است: «از حضرت آیتالله العظمی شریعتمداری درخواست مینماید که در تلقی و اشراف در مسائل طریق صحیحی را انتخاب کنند و از افرادی که واقعیت را وارونه کرده و اخبار را سانسور نموده و در اختیار ایشان میگذارند طرد نمایند. و نیز از معظمله خواستار است تا کسانی را که به عنوان حزب جمهوری خلق مسلمان خود را به ایشان منتسب میدانند از خود طرد نمایند و این حزب را ضدانقلاب اسلامی اعلام نمایند تا این لکه ننگ از دامن روحانیت و اسلام عزیز از لوث این آلودگی تبرئه شود.»[۱۴] یکروز بعد بیانیه تند و مفصلی با عنوان «نامه حوزه علمیه قم» بدون امضا درخواست انحلال حزب خلق مسلمان را مطرح میکند.[۱۵]
در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۶۱ اعلامیهای به نام جامعه مدرسین «بدون امضای اعضای آن» در جراید درباره خلع آیتالله شریعتمداری از مرجعیت منتشر شد: «کیست که طرح کشتن امام و نابودی مردم جماران و براندازی جمهوری اسلامی را بداند و فریاد نزند! اگر بخواهیم امور خلاف عدالت را بشماریم مثنوی ۷۰ من کاغذ میشود. لذا ضمن تأکید بر اینکه مراجع قضائی منحصراً باید به این امور رسیدگی نمایند، بنا به وظیفه شرعی بر خود لازم دانستیم که سقوط مشارالیه از شایستگی مرجعیت را بالصراحة اعلام نمائیم، تا افرادی از مسلمانان که درحالت تردید و دودلی بودند تکلیف خود را بدانند و احیاناً با تقلید خود به اسلام و انقلاب ضربه وارد نکرده باشند. گرچه طلاب عزیز و فضلا خود اعلان کردند که از گرفتن شهریه او خودداری خواهند کرد، ما هم تأکید بر خودداری همه آقایان از گرفتن آن لازم میدانیم.»[۱۶]
به دنبال اعتراض مرحوم آیتالله شریعتمداری به «بیامضابودن این بیانیه» در نامۀ مورخ ۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ به آیتالله خمینی، بیست و پنج سال بعد! در کتاب جامعه مدرسین حوزه علمیۀ قم از آغاز تاکنون[۱۷] کلیشهای به عنوان مصوبۀ جلسه مورخ ۳۱ فروردین ۱۳۶۱ جامعه مدرسین درج شده است: «به دنبال کشف و انتشار خبر توطئۀ کودتای نافرجام قطبزادۀ خائن و همکاران او و احراز درجریانبودن آقای سیدکاظم شریعتمداری جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم به اتفاقآراء در جلسۀ رسمی عدمصلاحیت وی را برای مقام مرجعیت تصویب نمود و در این رابطه به مسئولیت کمیتۀ امور سیاسی اعلامیهای تنظیم که در رسانهها انتشار یابد.» در این کلیشه ۲۳ امضا از جمله امضای احمد آذری قمی (رئیس جامعه مدرسین) به چشم میخورد. مسئول کمیتۀ سیاسی محمد یزدی بوده است.
چند روز بعد دومین اطلاعیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مورد آیتالله شریعتمداری بار دیگر «بدون امضاء» منتشر میشود: «در تعقیب اعلامیه قبل یادآور میشویم، که پس از کشف توطئه ننگین کودتا و با توجه به سوابق سوئی که آقای شریعتمداری در طول انقلاب و قبل از آن داشت و اسناد و مدارک فراوانی که در دست هست، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان وظیفه شرعی عدمصلاحیت ایشان را اعلام و غصب ناحق مقام والای مرجعیت را بوسیله این آخرین نقطه امید آمریکا تذکر داد و مقامات مسئول و روحانیت اصیل و آگاه و عموم مردم نیز تأیید و پشتیبانی کردند.»[۱۸]
بههرحال اعلامیههای عزل آیتالله شریعتمداری به قلم محمد یزدی مسئول کمیتۀ امور سیاسی جامعۀ مدرسین و در زمان ریاست آذری قمی صادر شده است.
پانزده سال بعد آذری در نخستین هفتۀ حصر چنین اعتراف میکند: «من بیپرده بگویم در مواردی که به شایعات و نقلقولهایی در رابطه با آیتالله [سیدکاظم] شریعتمداری اعتماد کردم گرچه حجت شرعی دارم، ولی واقعاً شاید مسئلهای در کار نبوده است. بگذار آقای [محمد محمدی] ریشهری بگوید آذری متعادل نیست، بله عذاب خداوند ترسیدنی است، اگر چند مرتبه هم رأی و نظر من عوض شود برمیگردم و به آن افتخار میکنم.»[۱۹] راستی آیا باید آذری در موقعیت مشابه مرحوم شریعتمداری قرار میگرفت تا به چنین نتیجهای برسد؟
ب. مواضع اقتصادی مخالف دولت
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این مقطع مهمترین منتقد سیاستهای عدالتطلبانۀ شورای انقلاب، دولت و اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. مهمترین سرفصلهای مواضع متفاوت جامعه مدرسین عبارتند از: طرح واگذاری و احیای اراضی مشهور به بند ج مصوب شهریور ۱۳۵۸ شورای انقلاب و مصوبه مجلس شورای اسلامی در آذر ۱۳۶۱، مخالفت با قانون کار در آبان ۱۳۶۱، تعاونیها و حدود اختیارات دولت اسلامی از سال۱۳۶۰، زیرساختهای اقتصادی دولت در سال ۱۳۶۱، نامه مفصل ۲۴ خرداد ۱۳۶۱ جامعه به رهبر جمهوری اسلامی، اعضای جامعه مدرسین نماینده امام در شورای اقتصاد، انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت در سال ۱۳۶۱، دومین نامه انتقادی جامعه به مقام رهبری اسفند ۱۳۶۳.[۲۰]
در اغلب قریببهاتفاق این موارد مرحوم آیتالله خمینی، آیتالله منتظری و آیتالله مشکینی در مقابل جامعه مدرسین و فقهای شورای نگهبان هستند. آیتالله آذری قمی رئیس وقت جامعه از فعالترین اعضای جامعه در مواضع اقتصادی فوقالذکر است که تا آخر عمر نیز بر آنها وفادار باقی میماند. آذری و همفکرانش این مواضع را «اسلام فقاهتی» عنوان میکنند، اما منتقدان آنها از این مواضع به دفاع از سرمایهداری تعبیر میکنند. وی سیستم بانکی را آمیخته به ربا میدانست و از مخالفان قانون کار بود. آذری در اقتصاد در مجموع به آیتالله گلپایگانی نزدیکتر بود تا به آیتالله خمینی.
سه. نماینده مجلس خبرگان رهبری
آیتالله آذری قمی در تیر ۱۳۶۲ نماینده مردم تهران در دوره اول مجلس خبرگان رهبری شد. وی در آن زمان رئیس، سخنگو و مسئول کمیته روابطعمومی جامعۀ مدرسین بود. به گزارش هاشمیرفسنجانی وی از سوی جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم برای ریاست مجلس خبرگان رهبری نامزد شد، اما رأی نیاورد و آیتالله مشکینی ریاست خبرگان را به عهده گرفت.[۲۱] این ناکامی در عدمانتخاب وی برای ریاست جامعۀ مدرسین در چند ماه بعد بیتأثیر نیست.[۲۲] مجلس خبرگان در این مقطع فعالیت چندانی نداشته است.
نتیجۀ فصل اول
یک. آیتالله آذری قمی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۶۳ مبارزی انقلابی است. در پنج سال نخست جمهوری اسلامی ۱۳۶۳- ۱۳۵۷ همانند منش و روش رسمی آن دوران انقلابی و پرخطاست.
دو. او حداقل از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۲ به مدت ۵ سال حاکم شرع دادگاههای قم، قاضی دادگاه انقلاب و نخستین دادستان انقلاب تهران و نخستین دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت مستقر در قم بوده است. نخستین موج توقیف مطبوعات در جمهوری اسلامی توسط وی انجام شده است. اما در اعدام و مصادره در مقایسه با دیگر حکام شرع آن زمان محتاطتر بود و احکام کمتری صادر کرده است.
سه. آذری یکی از اعضای مؤسس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، رئیس آن به مدت چهار سال، سخنگوی آن به مدت دو سال و رئیس هیأت مدیرۀ جامعه در زمان ثبت آن بوده است.
چهار. خلع آیتالله شریعتمداری از سوی جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم در زمان ریاست او و با بیانیههایی به قلم محمد یزدی رخ داده است. آذری پانزده سال بعد در صحت آنچه در حق آیتالله شریعتمداری روا داشته تردید کرده است.
پنج. مواضع اقتصادی جامعۀ مدرسین در زمان ریاست او همسو با شورای نگهبان و آیتالله گلپایگانی معارض با مواضع انقلابی آیتالله خمینی، دولت و اکثریت نمایندگان مجلس بوده و به عنوان «دفاع از سرمایهداری» تلقی میشده است، هرچند آذری و همفکرانش خود را سخنگوی «اسلام فقاهتی» میدانستهاند.
شش. در نخستین انتخابات هیأترئیسۀ مجلس خبرگان رهبری او که رئيس جامعۀ مدرسین بود از علی مشکینی شکست خورد و از ریاست مجلس خبرگان رهبری بازماند.
هفت. آذری قمی در این دوره همهکارۀ جامعه مدرسین و شاخصترین نمایندۀ جریان سنتی اسلام سیاسی و روحانیون انقلابی است که در مواضع اقتصادی با آیتالله خمینی و طرفداران انقلابیاش اختلافنظر جدی دارد و از این زاویه به آیتالله گلپایگانی نزدیکتر است.
یادداشتها:
[۱] . زندگینامه خودنوشت آیتالله آذری قمی در منابع زیر قابل مطالعه است:
– راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانوناساسی جمهوری اسلامی ایران، ادارۀ کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، تهران، ۱۳۷۳.
– گذری بر زندگینامۀ حضرت آیتالله آذری قمی، تهیهکننده و ناشر مکتبۀ ولایت فقیه، قم، بهار ۱۳۷۴.
– خبرگان ملت (شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری)، تهران، دبیرخانۀ مجلس خبرگان رهبری، ۱۳۷۸، جلد اول، ص ۱۳۴- ۱۲۳. (سرگذشت آذری ظاهراً حوالی سالهای ۷۰- ۱۳۶۹ نوشته شده است.)
– جامعه مدرسین از آغاز تاکنون، جلد سوم :زندگی نامۀ اعضاء، تدوین محسن صالح، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۸۵، ص ۱۹- ۱۳.
– تاریخ بیگدلی- شاملو، نوشته دکتر غلامحسین بیگدلی، با همکاری دکتر رضا بیگدلی ضیغمی، انتشارات دانش زنجان، ۱۳۹۰، ۵ جلد، جلد سوم، صفحه ۵۸۲.
از جمله مقالاتی که درباره مواضع و افکار احمد آذری قمی نوشته شده دو مقاله زیر است:
– «بازیگران دو دهه ۱۳- ۶»، به قلم حمید قزوینی، (روزنامه همشهری، شهریور ۱۳۸۱، در هفت شماره، شمارههای ۲۸۲۳- ۲۸۱۵)
– «داستان یک مخالف پرشور» به قلم علی اشرف فتحی است. (تورجان، ۲۴ شهریور ۱۳۸۹).
[۲] . تاریخ تولد ۱۳۰۲ مطابق ربیعالاول ۱۳۴۲ قمری مطابق «گذری بر زندگینامۀ حضرت آیتالله آذری قمی» (ص ۷) و جلد سوم کتاب جامعه مدرسین از آغاز تاکنون (ص ۱۵) است. در منابع ذیل تاریخ تولد ۱۳۰۴ ثبت شده است: خبرگان ملت (۱۲۳)، تاریخ بیگدلی شاملو (۵۸۳) و دستنویس ۱۱ صفحهای نامه به هموطنان در نقد دیدگاه جامعه مدرسین حوزۀ علمیۀ قم مورخ ۲۴ آبان ۱۳۷۶ (ص ۱۰).
[۳] . زندگینامه خودنوشت در کتاب خبرگان ملت، جلد اول، ص۱۲۷.
[۴] . صحیفه امام، ج ۸ ص ۳۵۷.
[۵] . تاریخ ایرانی، ۲۰ مرداد: «شورای انقلاب قانون مطبوعات را تصویب کرد.»
[۶] . نوشیروان کیهانیزاده، بازخوانی تاریخ: روزی که کیهان و اطلاعات مصادره شدند.
[۷] . تاریخ ایرانی، روزی که آیتالله آذری قمی استعفای خود را از دادستانی تهران اعلام کرد.
[۸] . خاطرات آیتالله منتظری، ج۱ ص۷۴۱.
[۹] . حمید قزوینی، بازیگران دو دهه، همشهری، شماره ۲۸۱۵، شهریور۱۳۸۱.
[۱۰] . هسته اولیۀ جامعۀ مدرسین در زمان مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی توسط هیأتی از فضلای آن دوره گذاشته شد: آیات حسینعلی منتظری نجفآبادی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی تبریزی، محسن حرمپناهی، مهدی حائری تهرانی، احمد آذری قمی، سیدمهدی روحانی و سیدموسی شبیری زنجانی. بعد از وفات آن مرحوم و مبارزات روحانیت و تبعید مرحوم آیتالله خمینی هیأتی متشکل از یازده نفر از آقایان در سال ۱۳۴۴ طرحی برای اصلاح حوزه تدوین کردند: آقایان حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی، احمد آذری قمی، اکبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خامنهای، سیدعلی خامنهای، ابراهیم امینی، علی قدوسی، محمدتقی مصباحیزدی، مهدی حائریتهرانی و علی مشکینی. در سال ۱۳۴۵ اساسنامه به دست ساواک افتاد و عدهای از اعضای گروه دستگیر شدند. (ص۳ فصل دوم اساسنامه جامعه مدرسین ثبت رسمی در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۶۰، کتاب جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم از آغاز تا امروز، جلد ۲ ص ۵۷).
[۱۱] . اساسنامهای در دو فصل و ۳۸ ماده و ۳ تبصره تنظیم گردید با امضای آیات حسینعلی منتظری نجفآبادی، علی مشکینی، احمد آذری قمی و ابراهیم امینی به عنوان هیأت مؤسس به تصویب رسید. آیتالله منتظری از تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۵۸ کنارهگیری میکند. بالأخره در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ این افراد به عنوان اعضای مؤسس جامعه مدرسین به اداره ثبت معرفی میشوند: علی مشکینی، محمد فاضل لنکرانی، حسین نوری همدانی، محمد یزدی، احمد آذری قمی، احمد جنتی و ابوالقاسم خزعلی. بالأخره اساسنامه در مرداد ۱۳۶۰ با انصراف حسین نوری همدانی به ثبت میرسد. (کتاب جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم از آغاز تا امروز، جلد ۲ ص ۵۲- ۴۵).
[۱۲] . کتاب جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم از آغاز تا امروز، جلد ۲ ص ۶۸ سند شماره ۶.
[۱۳] . کتاب جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم از آغاز تا امروز، جلد ۲، ص ۱۲۰- ۱۱۱.
[۱۴] . روزنامه اطلاعات، ۱۹ آذر ۱۳۵۸.
[۱۵] . همان، ۲۰ آذر ۱۳۵۸.
[۱۶] . روزنامه اطلاعات، ۱ اردیبهشت ۱۳۶۱.
[۱۷] . جامعه مدرسین حوزه علمیۀ قم از آغاز تاکنون، ج۲، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵، ص ۲۱۷- ۲۱۶.
[۱۸] . روزنامه اطلاعات ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱؛ جامعه مدرسین از آغاز تا انجام ج ۲ ص ۲۳۶-۲۳۳.
[۱۹] . نامه به ملت ایران، ۴ آذر ۱۳۷۶، ص ۳ و ۴.
[۲۰] . جامعه مدرسین حوزه علمیۀ قم از آغاز تاکنون، جلد ۲ ص ۴۰۲-۲۵۹.
[۲۱] . کارنامه و خاطرات هاشمیرفسنجانی۱۳۶۲ : آرامش و چالش، ۲۳ تیر ۱۳۶۲.
[۲۲] . دبیران جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم بعد از آذری قمی عبارتند از:
محمد یزدی به مدت ۱۵ روز از ۳ آبان تا ۱۸ آبان ۱۳۶۲ (رئیس جامعه)
علی اکبر مسعودی از ۱۹ آبان ۱۳۶۲ تا ۱۷ خرداد ۱۳۶۳
علی مشکینی از ۱۸ خرداد ۱۳۶۳ تا ۲ شهریور ۱۳۶۸
محمد فاضل لنکرانی از ۳ شهریور ۱۳۶۸ تا ۲۹ اسفند ۱۳۷۳
ابراهیم امینی از ۱ فروردین ۱۳۷۴ تا ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸
علی مشکینی از ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۸ تا ۸ مرداد ۱۳۸۶ (زمان وفات)
محمد یزدی از مرداد ۱۳۸۶ به بعد.
لازم به ذکر است که آذری قمی از ۷ تیر ۱۳۶۴ تا ۲۳ فروردین ۱۳۶۶ به مدت ۱ سال و ۱۰ ماه معاوناول جامعه مدرسین بوده است.