بخش دوم: آزادی بیان و گفتارهای نفرت‌زا

بخش دوم: آزادی بیان و گفتارهای نفرت‌زا

استیضاحِ مرجعیتِ مدافعِ «خفقانِ مذهبی»

من به عنوان یکی از پیروان مذهب اهل بیت پیامبر رحمت و درس آموخته‌ی حوزه‌ی علمیه‌ی قم مراجع محترم تقلیدی که در دفاع از خفقان مذهبی، نارواداری دینی و توجیه استبداد دینی فتوا داده اند متواضعانه و محترمانه استیضاح می کنم. ارائه‌ی هرگونه قرائت متفاوت از تشیع خط قرمزی است که مرجعیت و فقاهت رسمی به هیچ وجه آن را تحمل نمی کند. فتاوای آیت الله مکارم شیرازی و دیگر فقیهان و مراجع همفکر ایشان سیمایی به غایت عقب افتاده، متحجر و استبدادی از تشیع را به نمایش می گذارد. مذهبی که تنها با بستن دهان منتقدان خود می تواند ادامه‌ی حیات دهد. فقهی رنجور که پاسبان اعتقادات عوامی است که به محض آشنایی با برداشتهای تازه اعتقاداتشان برباد می رود و تنها چاره‌ی حفظ دین و ایمان انها محدود نگاه داشتن شعور و معرفت دینی و دامن زدن به شور و احساسات آنها در مجالس عزاداری است. این فقاهت بیمار که متکی بر اعتقاداتی غیرانتقادی است هیچ تناسبی با تعالیم قرآن و پیامبر و مکتب اهل بیت ندارد. ائمه‌ی ما اهل گفتگو و منطق و مناظره بودند. تحکم و زورمداری و تک گویی روش امویان بود نه ائمه‌ی اهل بیت. اینکه ملاقات یک مسلمان و یک بهائی به چه دلیل و مدرک شرعی و قانونی جرم و قابل تعقیب است، ادعایی است که اثبات آن بر ذمه‌ی جناب آقای مکارم شیرازی است.

اسلام بین پذیرش آزادی بیان و منع گفتارهای نفرت زا

همچنانکه اعدام و مجازات مرتد از سوی دینداران باید کلا ملغی اعلام شود، اهانت و تمسخر هم می باید از سوی ملحدان و دین ناباوران به عنوان جرم و ضد ارزش به رسمیت شناخته شود. هر دو گروه دین دار و ملحد می باید آزادی انتقاد را به رسمیت بشناسند.

نامه انتقادی به مفتیان حکم اخیر ارتداد

ما با صراحت اهانت به باورهای دینی مسلمانان و اعتقادات مذهبی شیعیان را در هر قالبی محکوم می کنیم. ائمه اهل بیت (ع) مورد احترام همه مسلمانان هستند و به باور شیعیان پس از پیامبر (ص) منبع معارف اسلامی محسوب می شوند. مجازات اهانت و تمسخر و تحقیر مطلقا اعدام نیست. مجازات را قانون گذار پیش بینی می کند. قانون نیز می باید حداقل موازین بین المللی حقوقی را دارا باشد. آیا با اینگونه فتاوا و احکام نسنجیده قرار است تروریستی بودن تعالیم اسلامی توسط آقایان محترم تثبیت شود!؟ لازمه چنین فتوایی سازماندهی مقلدان برای اجرای آن است (روانه کردن تیمهای ترور به دیگر کشورها). بعید است آقایان این روش و نتایج زیانبار آن را برای اسلام، تشیع و کشور بپذیرند. فقیهان محترم بجای پرداختن به معلول به علت بپردازند. به جوانان و مردم خسته از جور جائران به نام دین نشان دهید که اسلام مساوی جمهوری اسلامی نیست.

بخش دوم: آزادی بیان و گفتارهای نفرت‌زا

اهانت به پیامبر (ص) از مصادیق گفتار نفرت‌انگیز

مدارا در قبال اندیشه متفاوت و مدارا در قبال نقد دین اخلاقا و شرعا بسیار امر درستی است. من حتی در قبال توهین به پیامبر (ص) یا قرآن نیز دعوت به مدارا می کنم به این معنی که بجای قتل و تظاهرات خشونت آمیز، مسلمانان معترض بسوی تحریم اقتصادی دولی پیش بروند که شهروندان آنها رعایت اخلاق و رواداری لازم را در قبال پیامبر اسلام (ص) و کتاب الهی مسلمانان نمی کنند. به آنها فرصت دهیم تا ضرر اقتصادی ناشی از اهانت به آراء میلیونها مسلمان را در عمل بچشند. بگذارید همگان بدانند انتقاد از قرآن و پیامبر (ص) از ضروریات آزادی بیان است، اما اهانت به پیامبر (ص) و کتاب آسمانی اشاعه‌ی گفتار نفرت زا و مخلّ به آزادی بیان است. و از همه مهمتر بهترین شیوه مقابله با این آثارسخیف و موهن تولید آثار قوی هنری و فرهنگی در اشاعه ی رحمت و اخلاق پیامبر اسلام و تعالیم سازنده ی اوست.

بخش دوم: آزادی بیان و گفتارهای نفرت‌زا

پیوست

با اظهارنظر مورخ ۸ آبان ۱۳۹۲ آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی علیه مقالۀ «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» دکتر سیدعلی‌اصغر غروی نویسندۀ آن بازداشت و روزنامۀ بهار (ناشرِ آن) توقیف شد.