نامه به دبیرکل سازمان ملل در مورد رفع حصر رهبران جنبش سبز
سرکوب رهبران منتقد حکومت و تلاش برای حذف آنها بدون رعایت حداقل موازین قانونی سبب شده تا ما نگرانی عمیق خود را نسبت به وضع امنیت و سلامت آنها اعلام کنیم.
سرکوب رهبران منتقد حکومت و تلاش برای حذف آنها بدون رعایت حداقل موازین قانونی سبب شده تا ما نگرانی عمیق خود را نسبت به وضع امنیت و سلامت آنها اعلام کنیم.
در فروردین ۱۳۷۸ ابراهیم امینی از دبیری خبرگان استعفا میکند در اعتراض به «تندروهای ولایتی» برای اخراج دو نفر از همکارانش که از کدیور حمایت کردهاند و انتقاد اجلاس خبرگان از وی: نقل آراء کدیور در یکی از مقالات مجله خبرگان بدون نقد! مقاله کدیور درباره «مشروعیت الهی» در سال ۱۳۷۵ به فرمان رهبری از مجله حکومت اسلامی حذف میشود. آنچه کرباسچی و نوری به هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۳۷۸ اظهار کرده اند جز از سر خیرخواهی نبوده است. اما در تلقی خود درباره کدیور کاملا اشتباه کرده بودند.
چکیده: «نظام واقعا موجود جمهوری اسلامی» چه مختصاتی دارد؟ یکی از راههای پاسخ به این پرسش گوش فرادادن به نگرشی است که رسما تفسیر قانون اساسی بر مبنای آن صورت می گیرد، رهبر نظام معتقد به آن است، و از همه مهمتر چهار دهه ملاک مصوبات و اقدامات نظام بوده است. مصاحبه محمد مومن قمی عضو فقهای شورای نگهبان با عنوان «اختیارات مقام رهبری به قانون اساسی مقید نیست» (روزنامه شرق، ۱۸ فروردین ۱۳۹۷) یکی از راههای مطمئن نیل به درک نظام واقعا موجود است. مومن قمی یکی از معدود افرادی است که شناسنامه فقهی نظام جمهوری اسلامی محسوب می شود. مومن در این مصاحبه گفته است که ولی فقیه مقامی فوق قانون اساسی است و حق دارد هر نهادی ولو در قانون پیش بینی نشده تاسیس کند، هرچه فرمان دهد عین قانون بلکه فوق قانون است. کسانی در انتخابات احراز صلاحیت می شوند که از هر حیث مورد اعتماد نظام باشند. دیدگاه او صورت بندی فقهی دوران پیشامشروطه است. نظامی که در آن رای مردم اگر با نظر ولی فقیه مخالف باشد به پشیزی نمی ارزد! اصلاح طلبان در مورد آقای خمینی معتقدند مقامش فوق قانون اساسی بوده، اما جانشینان وی ذیل قانون هستند. از منظر آنان پس از آقای خمینی قانون اساسی فصل الخطاب است و «اجرای بی تنازل قانون اساسی» را تنها راه برون رفت از مشکلات می دانند. جمهوری اسلامی بنا بر نظریه وعملیه آقایان خمینی و خامنه ای چیزی جز نظر مومن قمی نیست. تبیین اصلاح طلبان از نظام سه اشکال اساسی دارد: با مبانی فقهی بنیانگذار جمهوری اسلامی ناسازگار است. به دلیل تعارض ساختاری در قانون اساسی أصول حاکمیت ملی با اعمال ولایت فقیه هرگز قابلیت اجرایی ندارد. هیچ انتخاباتی که نتیجه اش ارکان نظام را تهدید کند در جمهوری اسلامی امکان وقوع ندارد. معرفی جمهوری اسلامی به عنوان نظام اصلاح پذیر و معرفی ولایت فقیه به عنوان اصلی قابل قرائت دموکراتیک، بعد از تجارب متعدد نوعی عدم صداقت و عدم واقع بینی است. جمهوری اسلامی تا به نظریه ولایت انتصابی مطله فقیه پای بند است، تا زمانی که اجرای شریعت را مبنای قانون گذاری می داند، تا زمانی که تبعیضهای دینی، مذهبی، جنسیتی و فقهی را مُرّ شرع می داند، تا زمانی که جدایی نهاد دین از حکومت را توطئه دشمن معرفی می کند، نظامی اصلاح ناپذیر است. گذار مسالمت آمیز از نظام اصلاح ناپذیر زمانی میسر است که اصلاحات ساختاری آغاز گردد. این روز دور نیست.
چکیده: آقای خامنه ای این عبارت از دعای مأثور را بعد از تکبیر چهارم در نماز بر پیکر هاشمی رفسنجانی حذف کرد: «اللهم إنا لا نعلم منه إلا خيرا، وأنت أعلم به منا» (خدایا ما از [متوفی] جز خیر نمی دانیم، و تو به او از ما داناتری) و در عوض، ادعیه ای در طلب رحمت وغفران و عفو از خطایا را مکررا بر زبان راند. عبارت «إنا لا نعلم منه إلا خيرا» در کلیه نمازهای میت قرائت می شود، و معنایش این نیست که میت معصوم است! والا در هیچ نماز میتی قابل قرائت نبود. بلکه معنایش این است که ما جز أمور خیرِ فرد متوفی را نمی شناسیم، چرا که با غفران و رحمت و عفو خداوند اگر گناه و خطایی هم بوده، امید است بخشیده شود. جالب اینجاست که آقای خامنه ای در زمان رهبریش بر جنازه این شش نفر أقامه نماز کرده: سید احمد خمینی (۲۵ اسفند ۱۳۷۳)، بانو خدیجه ثقفی همسر آقای خمینی (۱ فروردین ۱۳۸۸)، آقا مجتبی تهرانی (۱۳ دی ۱۳۹۱)، عزیزالله خوشوقت (۲ اسفند ۱۳۹۱)، محمدرضا مهدوی کنی (۱ آبان ۱۳۹۳) و عباس واعظ طبسی (۱۴ اسفند ۱۳۹۴). در هیچیک از این نمازها عبارت مذکور حذف نشده است. آیا هاشمی رفسنجانی از افراد یادشده خیرات کمتر و سیئات بیشتری داشته است؟! هاشمی رفسنجانی البته یک فرق اساسی با افراد یادشده دارد و آن اینکه هاشمی اختلاف نظر اجتهادیش را با آقای خامنه ای در جنبش سبز – که آقای خامنه ای آن را فتنه می نامد – علنی کرد. به نظر آقای خامنه ای فتنه خط تمایز خیر از شر و حق از باطل است. به نظر وی هاشمی با خطبه های ۲۶ تیر ۱۳۸۸ خود از صراط مستقیم و خط ولایت منحرف شد. این را مقایسه کنید با این فتوای عزیزالله خوشوقت (پدر همسر مصطفی خامنه ای): “باید بر روی فتنهگران خط قرمز کشید. فتنه ٨٨ تطهیر نمیشود. فتنهگران کافر و مرتد هستند و تطهیر نمیشوند.” درباره مفتیان فتوای ارتداد مخالفان و منتقدان نظام می توان با خیال راحت خواند: «اللهم إنا لا نعلم منه إلا خيرا»، اما «خواص بی بصیرت» و «ساکتان فتنه» بلکه «سران فتنه» چه خیری دارند تا رهبری بتواند بخواند «اللهم إنا لا نعلم منه إلا خيرا»؟! برای أمثال هاشمی رفسنجانی نهایتا می توان به اعتبار رفاقت ۵۹ ساله و خدمات قبل و بعد از انقلاب وی تنها از خدا خواست که خطاهای وی را عفو کند و او و ما را مشمول مغفرت و رحمت خود قرار دهد، نه بیشتر! کار آقای خامنه ای در نماز بر پیکر هاشمی بزرگوارانه نبود. ایشان می توانست امامت نماز میت را به عهده نگیرد، که اتفاقا مورد استقبال خانواده هاشمی و قاطبه علاقه مندان وی هم واقع می شد. اما اینکه نماز را بدون این دعا برگزار کند حقارت و کینه خود را به نمایش عمومی گذاشت. از لطایف روزگار است که بعد از ۴۰۰ بار أقامه کردن نماز جمعه تهران، هاشمی رفسنجانی به اتهام دفاع از حقوق قانونی مردم از أقامه نماز جمعه محروم شد، و هفت سال بعد در همان مصلی آنکه او را از اقامه نماز جمعه محروم کرده بود بر پیکرش نماز خواند! راستی آیا آقای خامنه ای قبح کاری را کرده است درک می کند؟ بعید است. اما انبوه میلیونی مردم وفاداری که به بدرقه هاشمی آمدند این حقارت کینه توزانه را با تمام وجود إحساس کردند. همچنان که محروم کردن سید محمد خاتمی از حضور در چنین مراسمی یا ممنوعیت درج تصاویرش در رسانه ها علاوه بر غیرقانونی بودن نشانه دیگری از حقارت کینه توزانه مقامی است که خود را معظم می پندارد. اکنون به عنوان یک ایرانی با صدایی رسا درباره آقای هاشمی رفسنجانی اعلام می کنم که «اللهم إنا نعلم منه خیرا کثیرا» خدایا ما از او خوبیهای فراوانی می دانیم. چه خیری کثیرتر از دفاع از مظلوم در جنبش سبز؟ چه خیری بالاتر از پیوستن به صف اکثریت ملت ایران و عدم همراهی با متجاوزان به حقوق ملت (از سال ۱۳۸۴ به بعد)؟ مردم رنجدیده به این حمایت از درون حاکمیت نیاز داشتند و با تشییع جنازه باشکوه ۲۱ دی قدرشناسی باارزش خود را از «خیر کثیر» هاشمی رفسنجانی به نمایش گذاشتند. با توجه به اخباری که درباره قصور یا تقصیر محافظان در رساندن هاشمی رفسنجانی به بیمارستان منتشر شده مرگ ناگهانی وی مشکوک به نظر می رسد. یکی از شش نفری که آقای خامنه ای بر پیکرشان نماز خوانده سید احمد خمینی است. مرگ احمد خمینی هم کاملا مشکوک است. آیا مرگ هاشمی رفسنجانی نیز همانند مرگ کسی است که در کنار مزار او آرام گرفت؟ تحقیقات آینده مشخص می کند.
– قانون اساسی مطلقا در شرائط اضطراری قابل نقض نیست و کلیهی اصول آن تا بهطور قانونی ملغی نشدهاند به اعتبار خود باقی هستند. انتخاب اجلاسیهی ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ مجلس خبرگان رهبری به لحاظ صغروی و کبروی فاقد شرائط تمسک به قاعدهی «الضرورات تبیح المحظورات» است و نقض قانون اساسی و ولایت فرد فاقد شرائط رهبری مشروع نیست، الا با تمسک به مصالح مرسلهی اهل سنت و عمل به فتوای ابنتیمیه در السیاسة الشرعیة!
– رأی خبرگان حداقل در شش ناحیه بهتخلفات اخلاقی و حقوقی و فقهی مبتلا بوده است:
یک. اخبار بی پایهی پیشرَوی صدام برای ایجاد شرائط توهمی اضطراری.
دو. نقلهای فاقد اعتبار و خلاف واقع معرفی خامنهای از سوی آقای خمینی بهعنوان فرد متعین واجد صلاحیت رهبری.
سه. نقض شرط الزامی مرجعیت و فقاهت رهبری در قانون اساسی.
چهار. فقدان شرط اجتهاد مطلق در نامهی مشکوک یا حکم حکومتی منسوب به آقای خمینی مورخ ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸.
پنج. عدم رأیگیری با ورقه در چنین امر مهمی و ابهام در تعداد حاضران، غائبان، رأیدهندگان و آراء موافق آقای خامنهای.
شش. از این جلسهی تاریخی برخلاف آئین نامه مجلس خبرگان صورت جلسهای که به امضای کلیهی اعضای حاضر رسیده باشد تنظیم نشد. یعنی رهبری آقای خامنه ای از این حیث هم غیرقانونی است. صورت جلسه تصنعی دو سال و نُه ماه بعد تنظیم شده است!
– هیأت رئیسهی مجلس خبرگان رهبری در اعلامیهی خود حداقل دو تدلیس غیرقابل توجیه کرد: یکی رهبری کاملا غیرقانونی را به اصول قانون اساسی نسبت داد، و دیگری موقت بودن رهبری را کتمان کرد، عدم تصریح به آن معنایی جز دائمی بودن رهبری ندارد، که مطمئنا خلاف واقع بوده است.
اجتهاد در مبانی و اصول تمام ابواب فقهی اعم از عبادات و معاملات را دربرمیگیرد و اختصاصی به معاملات ندارد. احکام عبادات نیز همانند معاملات مقید به شرائط زمان و مکان نزول است و هرگونه تعمیم حکم به دیگر ازمنه و امکنه نیازمند دلیل است. اوقات نماز و روزه در کتاب و سنت مطابق شرائط اقلیمی مناطق استوایی و مشابه آن (زیر مدار ۴۳ درجه) است و قابل تعمیم به حدود ۳۰٪ مناطق مسکونی کرهی زمین نیست، والا به حرج و مشقت نوعی روزهداران میانجامد. در مناطقی از نیمکرهی شمالی بین مدار ۴۳ تا ۶۶ درجه که طول روز در اردیبهشت تا مرداد ماه هجده ساعت یا بیشتر است یعنی تمام کشورهای اروپایی (به استثنای اسپانیا، پرتقال، یونان و جنوب ایتالیا)، کانادا، شمال آمریکا، روسیه، مغولستان، قزاقستان، شمال ازبکستان و شمال چین، روزهداران در ماه رمضان به میزان ساعات روز مکه (یا هر شهر دیگری در مناطق معتدل) امساک کرده و سپس افطار مینمایند، ولو به افق محلی شروع یا پایان روزه یا هر دو منطبق بر طلوع فجر و غروب آفتاب نباشد. در مناطق فوق در ایام یادشده زمان شروع یا پایان روزه در طول روز به شرط رعایت طول آن و ممتد بودنش تخییری است.
احکام اعدام صادره از سوی آیت الله خمینی حتی بر اساس فتاوای فقهی ایشان در تحریرالوسیله نادرست بوده و انتقادات آیت الله منتظری کاملا وارد بوده است. درگیر بودن یک گروه در جنگ کلاسیک علیه نظام مسئولیت کیفری متوجه اعضا و هواداران آن گروه که در آن جنگ شرکت نداشته اند و در زمان وقوع جنگ در زندان دوران محکومیت خود را می گذرانیده اند نمی کند.
فتوا و حکم اعدام چند هزار نفر از زندانیانی که در تابستان ۱۳۶۷ در زندانهای ایران دوران محکومیت خود را می گذرانیدند و در دوران محکومیت مرتکب جرم جدیدی نشده بودند، به عنوان محاربه قطعا بر خلاف هرگونه مستند معتبر شرعی صادر شده است. اجرای این فتوا و حکم خلاف شرع نیز بدون رعایت موازین شرع و قانون صورت گرفته است، مگر اینکه نفس ارادهی ولی مطلق فقیه را مُرّ شرع و قانون فرض کنیم و ایشان را نازل منزلهی شارع بپنداریم. وقوع شورش در زندانها در سال ۱۳۶۷ افسانه ای است که بعدا برای توجیه قتل عام انجام شده بافته شد و تا کنون هیچ سندی بر آن اقامه نشده است.
روزنامه شرق ۷/۸/۸۴ گروه سياسى، فريد مدرسى: سومين سالگرد درگذشت «عليرضا نورى» نماينده مجلس ششم در زيرزمين منزل شخصى «عبدالله نورى» برگزار شد. با وجود
به نام خدا دوش در حلقه ما قصه گيسوى تو بود تا دل شب سخن از سلسله موى تو بود دل كه از ناوك مژگان
آذری قمی در این نامه برای نخستین بار اولاً اعلمیت آیتالله منتظری را به رسمیت میشناسد، ثانیاً با صراحت و وضوح بیشتری فقدان شرائط حجتالاسلام خامنهای را جهت تصدی ولایت فقیه و مرجعیت اعلام میکند. به نظر وی نصب آقای خامنهای به رهبری از باب ضرورت بوده که بسیاری آثار ولایت شرعی از جمله اختیارات یازدهگانه قانوناساسی بر آن بار نمیشود و انجام وظیفۀ وی تنها با اذن و نظارت مجتهد اعلم میسر خواهد بود. مهمترین نکتهی این نامه منعزل بودن حجتالاسلام خامنهای از مقام ولایت و عذرخواهی از ملت است.
برای تماس می توانید از نشانی ایمیل
[email protected]
استفاده کنید.