Search Results for: خوئی – Page 4

بخش دوم: مقام معظم رهبری: آیت الله خامنه‌ای

فصل ششم: درس خارج فقه بدون موازین اصولی مشخص

جناب آقای خامنه‌ای بی‌آنکه در عمرش خارج اصول تدریس کرده باشد، یا تقریرات اصول اساتید خود را تدوین و منتشر کرده، یا بر آن‌ها تعلیقه زده باشد، یا تألیف مستقلی در علم اصول فقه استدلالی داشته باشد، تدریس خارج فقه را از کتاب جهاد از سال ۱۳۶۹ کمتر از یک سال از شروع رهبری آغاز کرد. این درس سه روز در هفته به مدت ۴۵ دقیقه با شرح احادیث اخلاقی آغاز می‌شود. ایشان بعد از جهاد، قصاص و سپس مکاسب محرّمه تدریس می‌کند. بیش از ۵۰۰ نفر از روحانیون شاغل در تهران در این درس شرکت می‌کنند. از ۲۵ سال عمر این درس تقریرات دو بخش از کتاب جهاد و بخشی از کتاب قصاص در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی رهبری نصب شده و از پانزده سال قبل (به‌جز مواعظ اخلاقی اول درس) چیزی از افاضات فقهی ایشان منتشر نشده است. متن صوتی این دروس نیز برخلاف دیگر مدرّسان حوزه در وبسایت ایشان در دسترس نیست.

فصل سوم: روایت مورخ رسمی «نهضت امام خمینی»

در این فصل ابتدا اظهارنظرِ نخستِ مورخ رسمی انقلاب و نویسندۀ کتاب «نهضت امام خمینی» سیدحمید روحانی زیارتی از اعضای موثر روحانیون مبارز نجف نقل و بررسی می‌شود، سپس روحانیون مبارز نجف از زبان خود آن‌ها معرفی شده، بعد از نقل و بررسی حکم آیت‌الله خمینی برای وی به‌عنوان مورخ انقلاب اسلامی اظهارنظر ثانوی نامبرده درباره‌ی سیدمحمد روحانی نقل و تحلیل شده است.

فصل ششم: گزارش تکان‌دهندۀ سیدمنیر مقلّد آیت‌الله خمینی

این فصل از دو باب تشکیل شده است. در باب اول بخشی از خاطرات سیدمنیرالدین دربارۀ سیدمحمد روحانی نقل و بررسی می‌شود. باب دوم به نقد و بررسی جایگاه علمی و میزان اعتبار راوی اختصاص دارد. ارزیابی دعاوی وی خاتمۀ این فصل است. استدلال تاریخی حجت‌الاسلام سیدمنیرالدین حسینی شیرازی این است: «اگر کسی آب به آسیاب ابلیس ریخت، نفس همین امر برای انتساب به ساواک کافی و از هر سندی بالاتر است. ما با ساواک برای چه مخالف بودیم؟ یا با امریکا؟ آیا جز این بود که با دستگاه خدا مخالفت می‌کردند؟»

گاهشمار

گاه‌‏شمار زندگی استاد آیت‌الله‌العظمی منتظری

گاه‌شمار زندگی استاد منتظری در پنج مرحله: دوران اوّل: ۱۳۰۱ تا ۱۳۴۲؛ دوران دوّم: ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷؛ دوران سوّم: ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸؛ دوران چهارم: ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶؛ دوران پنجم: ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱؛ و پس از وفات

مقاله

روز میلاد پیامبر

رسول خدا محمد مصطفی بنا بر قول اصح در دوازدهم ربیع الاول متولد شده است. این نظر اکثر اهل سنت و حداقل دوازده نفر از افاضل امامیه است، از جمله ابان بن عثمان، کلینی، مسعودی در اثبات الوصیة، قاضی نعمان، صدوق، حاسب طبری، شهید ثانی، آقا رضی قزوینی، حسینی اصفهانی، شیخ الشریعه اصفهانی، ابوالمجد اصفهانی، و محقق شوشتری. تعیین هفدهم ربیع الاول از تاسیسات شیخ مفید و شیخ طوسی برای ساختن هویت متمایز از اهل سنت برای شیعیان صورت گرفته و به تدریج به قول مشهور تشیع تبدیل شده است.

مقاله

اجلاس خرداد ۶۸ خبرگان رهبری در ترازوی نقد

– قانون اساسی مطلقا در شرائط اضطراری قابل نقض نیست و کلیه‌ی اصول آن تا به‌طور قانونی ملغی نشده‌اند به اعتبار خود باقی هستند. انتخاب اجلاسیه‌ی ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ مجلس خبرگان رهبری به لحاظ صغروی و کبروی فاقد شرائط تمسک به قاعده‌ی «الضرورات تبیح المحظورات» است و نقض قانون اساسی و ولایت فرد فاقد شرائط رهبری مشروع نیست، الا با تمسک به مصالح مرسله‌ی اهل سنت و عمل به فتوای ابن‌تیمیه در السیاسة الشرعیة!
– رأی خبرگان حداقل در شش ناحیه به‌تخلفات اخلاقی و حقوقی و فقهی مبتلا بوده است:
یک. اخبار بی پایه‌ی پیش‌رَوی صدام برای ایجاد شرائط توهمی اضطراری.
دو. نقل‌های فاقد اعتبار و خلاف واقع معرفی خامنه‌ای از سوی آقای خمینی به‌عنوان فرد متعین واجد صلاحیت رهبری.
سه. نقض شرط الزامی مرجعیت و فقاهت رهبری در قانون اساسی.
چهار. فقدان شرط اجتهاد مطلق در نامه‌ی مشکوک یا حکم حکومتی منسوب به آقای خمینی مورخ ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸.
پنج. عدم رأی‌گیری با ورقه در چنین امر مهمی و ابهام در تعداد حاضران، غائبان، رأی‌دهند‌گان و آراء موافق آقای خامنه‌ای.
شش. از این جلسه‌ی تاریخی برخلاف آئین نامه مجلس خبرگان صورت جلسه‌ای که به امضای کلیه‌ی اعضای حاضر رسیده باشد تنظیم نشد. یعنی رهبری آقای خامنه ای از این حیث هم غیرقانونی است. صورت جلسه تصنعی دو سال و نُه ماه بعد تنظیم شده است!
– هیأت رئیسه‌ی مجلس خبرگان رهبری در اعلامیه‌ی خود حداقل دو تدلیس غیرقابل توجیه کرد: یکی رهبری کاملا غیرقانونی را به اصول قانون اساسی نسبت داد، و دیگری موقت بودن رهبری را کتمان کرد، عدم تصریح به آن معنایی جز دائمی بودن رهبری ندارد، که مطمئنا خلاف واقع بوده است.

دادخواهی خون‌های به‌ناحق ریخته‌شده‌ی زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷

احکام اعدام صادره از سوی آیت الله خمینی حتی بر اساس فتاوای فقهی ایشان در تحریرالوسیله نادرست بوده و انتقادات آیت الله منتظری کاملا وارد بوده است. درگیر بودن یک گروه در جنگ کلاسیک علیه نظام مسئولیت کیفری متوجه اعضا و هواداران آن گروه که در آن جنگ شرکت نداشته اند و در زمان وقوع جنگ در زندان دوران محکومیت خود را می گذرانیده اند نمی کند.
فتوا و حکم اعدام چند هزار نفر از زندانیانی که در تابستان ۱۳۶۷ در زندانهای ایران دوران محکومیت خود را می گذرانیدند و در دوران محکومیت مرتکب جرم جدیدی نشده بودند، به عنوان محاربه قطعا بر خلاف هرگونه مستند معتبر شرعی صادر شده است. اجرای این فتوا و حکم خلاف شرع نیز بدون رعایت موازین شرع و قانون صورت گرفته است، مگر اینکه نفس اراده‌ی ولی مطلق فقیه را مُرّ شرع و قانون فرض کنیم و ایشان را نازل منزله‌ی شارع بپنداریم. وقوع شورش در زندانها در سال ۱۳۶۷ افسانه ای است که بعدا برای توجیه قتل عام انجام شده بافته شد و تا کنون هیچ سندی بر آن اقامه نشده است.