تأملاتی دربارهی نواندیشی دینی در ایران معاصر
تأمل در پدیدهی روشنفکری دینی در ایران پس از انقلاب از حیث دینی به پنج نکتهی ذیل منتهی میشود:
تأمل اول: با توجه به مصادیق و نمادهای روشنفکری دینی میتوان گفت: روشنفکری دینی طیف فکری رقیب اسلام سنتی است که خاستگاه دینی (اسلام شیعی) داشته، مخاطبانی دینی دارد، دو دغدغهی اصلیش مدرنیته یا تجدد از یکسو و دین بهطور کلی از سوی دیگر است، در مرزهای دین فعالیت میکند یا کرده است، ماتریالیست نیست، و آثار خود را علی الاغلب در قالب خطابه ایراد مینماید.
تأمل دوم: روشنفکری دینی در ایران پس از انقلاب کارنامهای نسبتا کامیاب دارد و حداقل در چهار محور منشأ خدمات و برکاتی بوده است: رواج تفکر انتقادی در حوزهی دین، نگاه تاریخی به دین، شتاببخشیدن به روند سکولاریته، و مطرح کردن فهمهای گوناگون از متن واحد و قرائت پذیری دین.
تأمل سوم: روشنفکری دینی در عرضهی تولیدات ایجابی به اندازهی سلبیات موفق نبوده است. اگر رویکرد روشنفکران دینی به بلاموضوع شدن تدریجی دین و خدا و پیامبر و وحی و قرآن بیانجامد، یعنی اگر روند تدریجی این طیف سکولار کردن خود دین و تقلیل رو به حذف دین شده باشد در این صورت دیگر چه جای استفاده از پسوند «دینی» باقی میماند؟ اگر امر قدسی در اندیشهی روشنفکری دینی جای خود را به امور دیگری از قبیل فلسفه یا عقلانیت، عرفان، اخلاق، و معنویت داده باشد، روشنفکری دینی باید استحالهی خود را به روشنفکری عرفانی، اخلاقی، فلسفی یا معنوی به اطلاع علاقهمندان و پیروان برساند.
تأمل چهارم: مباحث بسیار اندک ایجابی روشنفکری دینی مباحثی بهغایت کلی هستند که دربارهی هر دینی – اسلام یا غیر اسلام – صدق میکنند. روشنفکران دینی با این تلقی از پلورالیسم دینی (تساوی همه ادیان در حقانیت و نجات) دغدغهی اسلامی و شیعی ندارد. آیا روشنفکری دینی اسلام و تشیع را درنوردیده و به دینی جهانی – جامع بین ادیان – میاندیشد که به هیچ هویت خاص دینی و مذهبی خود را مقید نمیداند؟
تأمل پنجم: روشنفکری دینی داد و ستد قابل قبولی با محققان بینالمللی علوم اسلامی نداشته است. این داد و ستد با ارجاع دادن و ارجاع داده شدن در آثار منتشرشده قابل رصد کردن است. مروری بر ادبیات تحقیق در حوزهی دین قدر و قیمت هر نوآوری را با شاهد و مدرک مشخص میکند.