وکالت

مصاحبه تحلیلی

ولایت فقیه، شیرازه – کتابخانه قرن

کتاب «ولایت فقیه، حکومت اسلامی» آقای خمینی یک کتاب مهم در موزه تاریخ ملت ایران است: ۱) مانیفست اسلام سیاسی، ۲) تز ولایت فقیه، ۳) نگاه بسیط و ساده‌انگارانه نویسنده به مقوله سیاست و اجتماع، ۴) محصول این کتاب یعنی جمهوری اسلامی از دیدگاه اکثر مردم ایران موفق نبوده است. اگر همه‌پرسی در پیش داشته باشیم، بیش از هفتاد و پنج درصد مردم ایران این بار به جمهوری اسلامی نه خواهند گفت، و در حقیقت به این کتاب و به آرمان نویسنده‌اش است که دارند نه می‌گویند.

یادداشت

یادنامه مهدی حائری یزدی

۱۷ تیر ماه هفدهم سالگرد درگذشت مهدی حائری یزدی (۱۳۰۲-۱۳۷۸) است: فرزند بنیانگذار حوزه علمیه قم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، شاگرد بنیانگذار جمهوری اسلامی آقای خمینی و در فلسفه اسلامی و اصول فقه، متفکری در مرتبه مرتضی مطهری و عبدالله جوادی آملی. اما بر هم‌ترازان خود دو امتیاز جدی دارد. اول حائری یزدی بین اساتید فلسفه اسلامی آشناترین‌شان به فلسفه معاصر غرب است. ابتکارات او در فلسفه تطبیقی بین آراء فلسفی ابن سینا و ملاصدرا با کانت در کتابهای هرم هستی، کاوشهای عقل نظری و کاوشهای عقل عملی بهترین شاهد این مدعاست. او بر خلاف طباطبائی و مطهری فلسفه معاصر را به زبان اصلی و از اساتید آن آموخته بود. لذا نگاه او به فلسفه های غیراسلامی نگاهی کارشناسانه و متواضعانه است، در عین اینکه تا آخر مدافع فلاسفه مسلمان و ابتکارات آنها بود. دوم آن که او بر خلاف اساتیدش (آقایان بروجردی و خصوصا خمینی) به ولایت فقیه بویژه ولایت عامه یا ولایت مطلقه فقیه باور نداشت.حائری یزدی تنها به انکار ولایت فقیه و حکومت دینی به شکل سلبی بسنده نکرد بلکه نظریه‌ای ایجابی هم در این زمینه ارائه کرد. نام نظریه بدیع وی در فلسفه سیاسی وکالت مالکان شخصی مشاع است. او فیلسوفانه و فقیهانه تصمیم‌گیری در عرصه سیاسی را کار وکیلان مردم بر اساس عقل جمعی می داند. او نه تنها یکی از نظریه پردازان فلسفه سیاسی معاصر شیعه بلکه تحقیقا پیشرفته ترین آنهاست.کتاب حکمت و حکومت بعد از آثار فلسفه سیاسی فارابی در زمره مهمترین آثار فلسفه سیاسی در جهان اسلام است.

بخش اول: مبادی تصوری انتصاب

فصل پنجم: انتصاب در فقه

آیا فقها ازسوی شارع به ولایت عامه یا مطلقه بر مردم منصوب شده‌اند یا نه؟ و مراد از نصب فقیهان به ولایت عامه یا مطلقه بر مردم چیست؟

حكومت انتصابي (۱و۲)

مردم در شئون خود و نحوه اداره آن در چارچوب شرع ذي‌حق هستند و نمي‌توان آنها راهمچون اشياء بي‌اختيار جهت حفظ از انحراف به دست كس آن هم غير معصوم سپرد.

ليبراليسم فقهي

ليبراليسم  فقهي [۱] جناب  آقاي  بادامچيان  در سرمقاله  ليبرال  كيست  (رسالت ، ۷۵/۱/۲۶) و نامه  مندرج  در روزنامه (اخبار ۷۵/۲/۲۷) اتهاماتي  را به  سلسله  مقالات 

فصل دهم: وكالت از مردم

فصل دهم   وكالت از مردم   «ولايت بر مردم» مهمترين نحوه رابطه حاكم دينى و مردم بر مبناى «مشروعيت الهى بلاواسطه» است. جهت فهم

نظريه نهم: وكالت مالكان شخصي مشاع‌

آخرين نظريه‌اي  كه در باب دولت در فقه شيعه بر مبناي مشروعيت‌الهي‌ ـ مردمي تاكنون عرضه شده‌، نظريه وكالت مالكان شخصي مشاع‌است كه در كتاب حكمت‌ و حكومت‌ مطرح