زندان

مقاله

ناگفته‌های دوران زندان

در فروردین ۱۳۷۸ ابراهیم امینی از دبیری خبرگان استعفا می‌کند در اعتراض به «تندروهای ولایتی» برای اخراج دو نفر از همکارانش که از کدیور حمایت کرده‌اند و انتقاد اجلاس خبرگان از وی: نقل آراء کدیور در یکی از مقالات مجله خبرگان بدون نقد! مقاله کدیور درباره «مشروعیت الهی» در سال ۱۳۷۵ به فرمان رهبری از مجله حکومت اسلامی حذف می‌شود. آنچه کرباسچی و نوری به هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۳۷۸ اظهار کرده اند جز از سر خیرخواهی نبوده است. اما در تلقی خود درباره کدیور کاملا اشتباه کرده بودند.

مصاحبه تحلیلی

سید قطب نویسنده مورد علاقه خامنه‌ای است

اگر همه پرسی آزادی در ایران برگزار شود اکثریت مردم ایران در مخالفت با جمهوری اسلامی رای خواهند داد. سید قطب نویسنده مورد علاقه خامنه ای بوده است. خامنه ای به لحاظ نظری اعتقادی به دموکراسی و حقوق بشر ندارد و اکنون نیز رهبر جناح اقلیت است که به شکل یکه سالارانه و اقتدارگرایانه بر اکثریت ناراضی حکومت می کند. به‌نظر می‌رسد نقش سپاه در دوران پساخامنه ای برجسته تر باشد و عملا آنها کشور را اداره کنند، اما نارضایتی فزاینده اکثریت مردم ایران را نباید دست کم گرفت.

مقاله

هفتاد سالگی یک دوست

حسن یوسفی اشکوری یکی از تلاشگران آزادی، حکومت قانون، اصلاح طلبی سیاسی و اصلاح دینی در نیم قرن اخیر ایران است. در مبارزات فرهنگی اش هزینه فراوان داده و تا مرز اعدام پیش رفته است. اشکوری اهل قلمی مشفق است که خدماتش به ایران و اسلام را باید قدر شناخت. اگر ایران قدر فرزندان خود را می دانست اکنون باید در مهد وطن از خدمات، آراء و تجارب ارزنده او استفاده می شد نه اینکه او در نهایت قناعت آواره غربت غربیه باشد و امکان سفر به کشورش نداشته باشد.

بیانیه های جمعی

تسلیت به عبدالفتاح سلطانی

برادر عزیز و آزاده، وکیل گرانقدر، جناب آقای عبدالفتاح سلطانی; خواهر صبور و استوار، سرکار خانم معصومه دهقان
تسلیت صمیمانه و مراتب همدلی عمیق ما را به‌‌خاطر درگذشت فرزند نازنین‌تان بپذیرید؛ «هما»یی که در کمتر از سه دهه زندگی، شاهد حدود یک دهه اسارت غیرقانونی و ناروای پدر حقوقدان و مدافع حقوق بشر و تهدید و خشونت پیوسته‌ علیه وی و خانواده بود، و غم و درد بسیار را به جان عزیزش ریخت. قلبی که سرانجام تاب فشارها نیاورد، و ایستاد… غم این فقدان ناگهانی، و درگذشت شوک‌آور «هما»ی جوان شما و ایران، رنج مضاعفی است که صبر و بردباری مضاعف طلب می‌کند. برای آن فقیده‌ی سعیده، غفران و رحمت الهی، و برای شما دو آزاده‌ی صبور و خانواده محترم استواری و اجر و بردباری آرزو می‌کنیم. با تسلیت مجدد و با آرزوی آزادی هرچه زودتر دکتر سلطانی و تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، و «ایران»

یادداشت

زندان، عزت منتظری و ذلت نظام

چکیده: احمد منتظری به دنبال احضار به دادگاه ویژه روحانیت قم زندانی شد. در حقیقت دادگاه تجدید نظر مورخ ۱۹ دی ۱۳۹۵ اعتراض وی را نپذیرفته و حکم شش سال زندان به جرم «اقدام علیه امنیت ملی، افشای اسناد سری نظام و برهم زدن نظم جامعه با اقدامات خود» و«فعالیت تبلیغی علیه نظام اسلامی از طریق مصاحبه با رسانه های ضد انقلاب» را به مرحله اجرا درآورده است. جرائم منتسبه به دلیل انتشار فایل صوتی جلسه مورخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ آقای منتظری با کمیته مرگ تهران بوده است. اعتراض آقای منتظری به آقای خمینی بابت اعدام غیرقانونی ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ زندانی از جمله مهمترین ادله عزل غیرقانونی آقای منتظری از قائم مقامی رهبری توسط آقای خمینی دقیقا یکصد روز قبل از درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی محسوب می شود. اینک احمد منتظری پسر و رئیس دفتر آقای منتظری به اتهام انتشار فایل صوتی پدرش که مفاد آن هجده سال قبل در زمان حیات پدرش منتشر شده بود زندانی شده است. به دنبال حکم اجرایی ترامپ رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اعمال محدودیت ورود شهروندان هفت کشور مسلمان (از جمله ایران) به این کشور به بهانه واهی مبارزه با تروریسم، دو قاضی فدرال دستور رئیس جمهور آمریکا را خلاف قوانین آمریکا دانسته آن را معلق کردند. دولت با عصبانیت به دادگاه تجدید نظر شکایت کرد. دادگاه تجدید نظر با شجاعت حکم قضائی دو قاضی را ابرام کرد و اعتراض دولت و شخص رئیس جمهور را وارد ندانست. این «شکوُه استقلال قضائی» است که قاضی با شجاعت حکم بالاترین مقام عالی کشور را معلّق می کند. راستی در تاریخ جمهوری اسلامی یک مورد سراغ دارید که یک قاضی جرأت کرده باشد حکم مافوق را نادیده بگیرد و مستقل از اراده شخص اول حکم کرده باشد؟! نتیجه این مقایسه «ابتذال دستگاه قضائی جمهوری اسلامی» و «پاندول سیاسی» بودن آن است. نظام جمهوری اسلامی حتی به اندازه رژیم شاه هم برای مراجع احترام قائل نیست. با اینکه مراجع قم آقایان وحید خراسانی و شبیری زنجانی و نیز فضلایی از قبیل محقق داماد مخالفت صریح خود را با زندانی کردن فرزند آقای منتظری به گوش مقامات عالی نظام رسانده اند، اما مصلحت نظام شرع و اخلاق و قانون نمی شناسد! اگر باب چون و چرا در یکی از تصمیمات رهبران نظام مفتوح شود، بحث در همان حکم و تصمیم باقی نمی ماند و به سرعت باب نقد و گفتگو درباره دیگر تصمیمات کلان سیاسی دو رهبر جمهوری اسلامی گشوده می شود. نظام جمهوری اسلامی با تقدیس رهبران خود باب نقد را از ابتدا مسدود کرد. اما احمد منتظری باید زندانی شود تا دیگر کسی جرأت نکند احکام حکومتی رهبران جمهوری اسلامی را نقد کند. البته وی شخصا چنین نکرده، او صرفا فایل صوتی نقد پدرش را منتشر کرده است. اگر احمد منتظری پس از انتشار نخستین فایل صوتی به زندان نمی افتاد، بتدریج فایلهای بعدی منتشر می شد. انتشار این فایلهای صوتی یعنی نقد مدیریت کلان نظام از سوی دومین معمار آن که در قامت فقیه عالیقدر مقبول مردم زبان به انتقاد گشوده است. نظام دو گونه دربرابر این انتقادات می توانست موضع بگیرد. اول موضع قانونی و پیش گرفتن سیاست باز کردن فضای باز نقد، و سپردن قضاوت به افکار عمومی. دوم موضع مشت آهنین و زندان، و مشت کوبیدن به دهان هر منتقدی تا دیگر بنی بشری جرأت انتقاد پیدا نمی کند. نظام ناتوان تر از آن است که جرأت تن دادن به موضع شرعی و قانونی نخست را پیدا کند. بناچار موضع دوم را اختیار کرد. اما زندانی کردن احمد منتظری به جرم انتشار فایل صوتی پدرش علیرغم دشواری زندان برای این برادر مظلوم در سن شصت و یک سالگی نشانه ذلت نظام جمهوری اسلامی است. زندان رفتن در این بیت بهایی بوده که پدر و پسران برای ابراز حق همواره به جان خریده اند. این زندان باعث گسترش دامنه عزت بیت منتظری است. محصول این زندان اقبال بیشتر مردم به روش و منش فقیه عالیقدر و درک مظلومیت خاندان سربلند ایشان است. زندانی کردن احمد منتظری به اتهام انتشار فایل صوتی جلسه پدرش دور از انتظار نبود. بویژه زمانی که آقای خامنه ای پیشنهاد مشفقانه «آشتی ملی» سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق را نپذیرفت و عملا اعلام کرد که نظام همچنان با «سیاست قهر ملی» به رویه خفقان و سرکوب ادامه می دهد. نظام در صورتی می تواند با اقتدار از تمامیت ارضی خود دفاع کند که حاکمیت ملی، حکومت قانون، و اجرای أصول معطله قانون اساسی را به رسمیت بشناسد، محصوران جنبش سبز همراه با احمد منتظری و دیگر زندانیان بی گناه را آزاد کند. زمامداران جمهوری اسلامی مطمئن باشند که بدون به رسمیت شناختن حقوق ملت بقای خودشان هم در خطر است.

مقاله

در زندان ولایت فقیه

رساله «در زندان ولایت فقیه» از چند حیث رساله مهمی است. نویسنده مجتهد شناخته شده حوزه علمیه قم، فرزند آقای صدر از مراجع ثلاث، از خواص شاگردان آقای خمینی تحقیقا بعد از مراجع معترضی که در خانه خود محصور شدند (آقایان شریعتمداری، قمی و سید صادق روحانی) مهمترین شخصیت روحانی است که تا آن زمان بازداشت شده است. محتوای رساله از دو حیث اهمیت دارد. یکی سند دست اولی درباره وقایع تلخ روزهای پایان حیات آقای شریعتمداری است. دیگر آراء انتقادی یکی از مهمترین مخالفان جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۵ است که همان زمان هم پخش شده و به دست مقامات عالی نظام رسیده است. نثر رساله بسیار روان و شبیه یک داستان جذاب خواننده را تا آخر با خود همراه می برد. سید رضا صدر در نگارش نویسنده ای صاحب سبک بوده است. در مجموع رساله «در زندان ولایت فقیه» رساله ای منحصربه فرد و از اسناد ماندگار دهه اول دوران جمهوری اسلامی است. سید رضا صدر از ابتدا مخالف استقرار حکومت دینی بود و نظر انتقادی خود را قبل از همه پرسی جمهوری اسلامی با آقای خمینی درمیان گذاشت. با استقرار جمهوری اسلامی و تندروی های سالهای اول انقلاب او یکی از منتقدین صریح اللهجه جمهوری اسلامی بود. بعد از حصر آقای شریعتمداری برای حل مشکل تلاش فراوان کرد که به نتیجه نرسید. آقای شریعتمداری وصیت کرد که آقا سید رضا بر جنازه وی نماز بخواند. مسئولان جمهوری اسلامی به جای آنکه به وصیت مرجع متوفی عمل کنند، آقا سید رضا صدر را در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۶۵بازداشت کردند. وی بعد از آزادی از بازداشت چند ساعته و بازجویی توسط رئیس اداره اطلاعات قم ما وقع را در رساله ای با عنوان «در زندان ولایت فقیه» با قلمی شیوا به رشته تحریر در آورده در قم و تهران پخش کرد. این رساله به مناسبت بیست و دومین سالگرد درگذشت عالم بصیر سید رضا صدر منتشر می شود.

بیانیه های جمعی

نامه به رئیس جمهور درباره وضعیت زندانیان سیاسی بیمار

ما امضاکنندگان این نامه، جمعی از اساتید دانشگاه در آمریکای شمالی، به دلیل وضعیت وخیم تعدادی از زندانیانی سیاسی -عقیدتی در زندانهای ایران این نامه را به این امید برای شما می‌نویسیم که با دستور رسیدگی فوری جنابعالی امکان بستری شدن این زندانیان در بیمارستانهای مجهز زیر نظر پزشکان متخصص فراهم شود. ابتلای فیزیکدان جوان امید کوکبی به سرطان کلیه به دلیل تاخیر چند ساله‌ی زندانبان از اعزام وی به بیمارستان که به بیرون آوردن دیرهنگام کلیه‌وی انجامید سندی گویا در عدم رعایت حداقل حقوق زندانی در جمهوری اسلامی است. نمونه‌ی دیگر حسین رونقی است که علیرغم بیماری حاد کلیوی چند هفته است از فرط فشار زندانبانان در اعتصاب غذا به‌سر می‌برد. نمونه‌ی سوم عیسی سحرخیز است که بعد از اعتصاب غذایی طولانی و در شرف مرگ به بیمارستان منتقل شد، و اکنون پزشکان تومور سرطان در غدد فوق کلیوی وی تشخیص داده‌اند که می‌بایست مدتها قبل معاینه و معالجه می‌شد. نمونه چهارم دکتر علیرضا رجایی است که بعد از اتمام بیش از پنج سال زندان اکنون با سرطان فک و صورت مواجه شده است. پزشکان از عدم اعزام وی به بیمارستان در زمان حبس شگفت زده شده‌اند. نمونه دیگر دکتر حسین رفیعی استاد شیمی سالمند بازنشسته دانشگاه تهران است که از بیماری‌های متعدد رنج می‌برد. اگر آزادی فوری این دسته از زندانیان مقدور نیست، خواهشمند است اجازه فرمایید هیأتی از پزشکان مستقل داخلی و یا سازمانهای پزشکی بین المللی با این زندانیان و نیز زندانیان آزادشده ملاقات کنند، پرونده پزشکی آنان را مطالعه نموده و به مسئولان ایرانی برای حل مشکل آنها کمک کنند.

زندان در قرآن

ازجمله‌ حربه‌‌هايي‌ كه‌ در طول تاريخ، به‌ شكل‌ گسترده‌اي‌ عليه منتقدان و مخالفان به‌‌كار گرفته‌ شده، حربه‌ كهنه‌ زندان‌ است. از آنجا كه‌ در توجيه‌ و تجويز زندان‌ از دين‌ فراوان‌ هزينه‌ مي‌شود، مناسب‌ ديدم‌ از زاويه‌ نگاه‌ قرآن‌ كريم‌ ــ به‌عنوان‌ نخستين‌ منبع‌ انديشه‌ ديني‌ ــ پديده‌ زندان‌ را مورد بررسي‌ قرار دهم.‌