بخش دوم. یادداشت‌ها

اعتراض به ضرب و جرح زندانیان سیاسی

من بسیاری از زندانیان سیاسی که امروز مورد ضرب و جرح قرار گرفته به سلول انفرادی منتقل شده اند را از نزدیک می شناسم و به مسالمت‌جویی، آزادگی و وطن خواهی آنها شهادت می دهم. از وضیعت پیش آمده برای این شخصیتهای زبده‌ی سیاسی و اجتماعی بسیار نگرانم.در اعتراض به ضرب و جرح و خشونت زندان‌بانان جمهوری اسلامی به زندانیان سرفراز جنبش سبز به افکار عمومی تظلم کنم، و اگر در مقامات جمهوری اسلامی گوش شنوایی یافت شد و حقوق زندانیان را رعایت کردند و زندانیان سیاسی را از جاسوسان و زندانیان غیرسیاسی جدا کردند چه بهتر. و اگر خدای ناکرده تجاوز و ظلم مضاعف به زندانیان سیاسی ادامه یافت شکایت به مجامع بین المللی قدم بعدی خواهد بود.

پاسخ به افسران جنگ نرم

سه سال است به شیوه قجری به دستور شخصی مقام معظم رهبری به منصوبانش در شورای عالی امنیت ملی بر خلاف قانون و شرع و بدون برگزاری دادگاه موسوی و کروبی و رهنورد در حصر هستند. دادگاه را برگزار کنید تا مدارک تقلب نظام مقدس در انتخابات ۸۸ برای بار چندم ارائه شود.

در سوگ منتقد تراز اول ولایت جائر

آیت الله سید جلال الدین طاهری یکی از استوانه‌ی اسلام رحمانی، تقوی، آزادگی و حق طلبی در ایران و منار بلند هدایت، مبارزه و امر به معروف و نهی از منکر در اصفهان به رحمت خدا رفت. این سید جلیل القدر جلال اهل علم و محراب بود. محور مبارزه با استبداد ستمشاهی قبل از انقلاب در اصفهان و یکی از پیش کسوتان آزادی خواهی و نصیحت به ائمه‌ی مسلمین پس از انقلاب در کشور بود. طاهری از جنس منتظری و طالقانی اهل اخلاص و خدمت بی ریا به ملت بود. ملت ایران سوگوار یاور مظلومان، مدافع خستگی ناپذیر حقوق مردم، و منتقد تراز اول استبداد دینی است. مردم یکی از بزرگترین علمای ربانی و السابقون خود را از دست داده اند. استعفانامه‌ی سرگشاده‌ی طاهری از امامت جمعه خطاب به ملت ایران از اسناد زرین مقاومت رهبران روحانی ملت ایران در برابر خودکامگی و استبداد دینی است. طاهری در این نامه زبان ملت مظلوم ایران است.

در سوگ پیش کسوت آزادی خواهی

صدر حاج سید جوادی از پیش کسوتان آزادی خواهی و مبارزه‌ با استبداد سکولار و استبداد دینی بود. او در دوران مبارزه با طاغوتِ قبل از انقلاب وکالت بسیاری از مبارزان را برعهده داشت، طرفه آنکه در سن ۸۶ سالگی توسط برخی از همان موکلانِ به قدرتِ عالیه رسیده به جرم انتقاد و نهی از منکر بر خلاف قانون زندانی شد و تحت فشار قرار گرفت.

در رثای مجتهد مجاهد

احمد قابل شاگرد فاضل آیت الله العظمی منتظری در پنجاه و پنجمین بهار زندگی خود دار فانی را وداع کرد و سبکبار بسوی معبود شتافت. زمانی به دار باقی رهسپار شد که آغاز شکفتگی و بالندگی این مجتهد جوان بود. او به مدرسه‌ی «فقه رهایی بخش» و «اسلام رحمانی» تعلق داشت. مجموعه آثار این نویسنده پرکار به ده جلد بالغ می شود. او رویکرد خود را «شریعت عقلانی» نام نهاده بود. حقّ فراوانی برای عقل قائل بود و معتقد بود فقیهان سنتی حقّ عقل را آنچنان که شایسته بوده رعایت نکرده اند.
پس از نگارش نامه‌ی انتقادی به رهبری، قابل ممنوع القلم و ممنوع الانتشار و ممنوع الخروج شد و مورد تضییقات و فشارهای فراوان قرار گرفت.

حمایت از اعتصاب غذای ۱۲ زندانی سیاسی

آری، نمی توانیم کسی را به اعتصاب غذا تشویق کنیم. این یک انتخاب ویژه در شرائطی خاص است. اما اگر زندانی به این نقطه رسید که بین سلامتی و زندگی از یک سو و آرمانی بزرگتر و ارزشمندتر از جانش انتخاب کند، باید به انتخابش احترام گذاشت. او در واقع بین مهم و أهمّ، أهمّ را انتخاب کرده است

بخش دوم. یادداشت‌ها

شهید عزّت ایران، در سوگ هدی صابر

شهادت مظلومانه هاله سحابی در کنار جنازه پدرش و بواسطه ضرب و جرح مأموران امنیتی و شهادت مظلومانه هدی صابر بعد از اعتصاب غذا به دلیل اهمال زندان بانان و مسئولان قضائی برگ دیگری به پرونده سیاه و قطور جنایات جمهوری اسلامی افزود. رژیم جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر است که بشکل نهادینه حقوق زندانیان سیاسی را زیرپا می گذارد. راستی این چندمین زندانی سیاسی است که در زندانهای جمهوری اسلامی در همین چند سال اخیر جان می دهد؟ والیان جائر جمهوری اسلامی با فشار فزاینده بر زندانیان سیاسی و خانواده آنها می پندارند می توانند صدای حق طلبی ملت ایران را خاموش کنند. رهبر جمهوری اسلامی با ادعای ولایت مطلقه بدون هیچ نظارتی مسئول مستقیم این جنایتهاست.

بخش دوم. یادداشت‌ها

سوگوار عزّت از دست رفته‌ی ایران

عزّت ایران از دست رفت. قلب مهندس عزت الله سحابی که عمری برای عزت ایران می تپید ساعاتی پیش از تپیدن باز ایستاد. عزت الله سحابی اهل قرآن و دعا و مناجات و تهجد بود، اما نه در حرف و ادعا که در عمل و اخلاق و رفتار. از تبار صالحان بود. وقتی خطبه همّام نهج البلاغه را می خوانی می توانی عزت الله سحابی را در ذهنت مجسم کنی. او عمری را با تعالیم قرآن و نهج البلاغه گذرانید.اهل رحمت و بخشش و مدارا و اعتدال بود. از کینه و انتقام و افراط و خشونت بدور بود. از ندانم کاری و سوء تدبیر مدیران و رهبران دلش خون بود. بیش از همه نگران اقتصاد بیمار تک محصولی کشور بود. از اختلاف و تشتت مخالفان مکدر بود. از تندروی و تحلیلهای دور از واقع بیزار بود. واقع بین بود و عملیاتی فکر می کرد. در مجلس خبرگان قانون اساسی از معدود نمایندگانی بود که با بصیرت تمام به اصل ولایت فقیه رای منفی داد. او به بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸ که ولایت مطلقه را به قانون اساسی افزود هم رای منفی داد. با این همه معتقد بود در همبن قانون اساسی ظرفیتهای فراوانی برای رهائی ایران یافت می شود. او اجرای اصول معطله قانون اساسی را کم هزینه ترین و پرفایده ترین راهکار جنبش سبز می دانست.

حذف آخرین ناهماهنگ

دیکتاتور ایران با کنار زدن کسی که کرسی رهبری را برایش مهیا کرد، یک گام بلند بسوی سقوط برداشت.

چرا علی تنهاست؟

اکنون پرسیدنی است چرا علی تنها شده است؟ پاسخ چندان دشوار نیست. علی تنها شده چون از سنت پیامبر رحمت (ص) دور شده است. قرآن به صراحت به پیامبر خدا می فرماید اگر خشن و غلیظ القلب باشی مردم از حولت پراکنده می شوند. راز تنهائی علی دور شدن از “رحماء بینهم” است. علی تنها شده چون از سیره امام علی (ع) فاصله گرفته است.